بهرامفر و شمس عالم (۱۳۸۳)، به بررسی تاثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیر عادی آتی سهام پرداختند. آن ها با بررسی ۲۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ به این نتیجه رسیدند که اطلاعات مربوط به درجه اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع سود نقدی بر بازده غیر عادی آتی سهام تاثیر گذار است.
نمازی و شیرزاده(۱۳۸۴)، به بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته ا ند. آن ها کلیه اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که صورت های مالی(ترازنامه و صورت سودو زیان) واطلاعات مورد نیاز را در سالهای ۱۳۷۹-۱۳۷۵ ارائه داده بودند، مورد بررسی قرار دادند. در مجموع ۱۰۸شرکت از صنایع مختلف انتخاب کردند. سپس، اطلاعات مربوط به میانگین نسبت بدهی ها به دارایی ها و حقوق صاحبان سرمایه طی دوره ۵ ساله مطالعه به صورت متمرکز و سالانه، جمعآوری و مورد آزمون قرار دادند. به دنبال آن، اطلاعات مربوط به میانگین نسبت بدهی ها به دارایی ها و بازده دارایی ها (ROI) طی همان دوره ۵ ساله به صورت متمرکز و همچنین سالانه جمع آوری و موردآزمون قرار دادند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که: به طور کلی، بین ساختار سرمایه و سودآوری رابطه مثبتی وجود دارد، اما این رابطه از نظر آماری در حد ضعیف است؛ رابطه بین ساختار سرمایه و سودآوری بستگی به صنعت نیز دارد، و ساختار سرمایه بهینه را می توان در صنایع گوناگون تعیین کرد؛ و رابطه بین ساختار سرمایه و سودآوری در صنایع مختلف بستگی به تعریف سود آوری نیز دارد.
مهرانی و همکاران(۱۳۸۸)، وجود بازده غیر عادی در سهام عرضه های عمومی اولیه در شرایط وجود و عدم وجود حباب قیمتی را مورد بررسی قرار دادند. و به شناسایی عوامل موثر بر آن پرداختند. نتایج حاصله بیانگر وجود بازده غیر عادی کوتاه مدت و بلند مدت در سهام عرضه های عمومی اولیه در بازار سرمایه ایران در شرایط عدم وجود حباب قیمتی و نیز وجود بازده غیر عادی کوتاه مدت در این عرضه های اولیه در بورس تهران در شرایط وجود شرایط حباب قیمتی می باشد. همچنین در شرایط وجود حباب قیمتی و در دوره زمانی کوتاه مدت متغیر های اندازه شرکت، حاشیه سود خالص و بازده بازار یک ماه قبل از عرضه سهام و در دوره زمانی بلند مدت تنها متغیر اندازه شرکت دارای تاثیر معنی دار می باشد.
جبارزاده کنگرلویی و عسکری(۱۳۸۹)، در پژوهش خود وجود بازده غیر عادی در زمان عرضه اولیه به عموم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برخی عوامل احتمالی موثر بر آن را مورد برسی قرار دادند. بدین منظور آن ها از اطلاعات ۱۰۳ شرکت جدید الورود به بورس تهران در محدوده زمانی سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۶ استفاده کردند. نتایج حاصل از تحلیل داده های آن ها بیان گر وجود بازده غیر عادی مثبت طی ۱۲ ماه و ۲۴ ماه پس از عرضه اولیه سهام شرکت های نمونه در بورس اوراق بهادار تهران است. از بین ۵ متغیر مستقل خطای پیش بینی سود هر سهم، شرایط عمومی بازار قبل از عرضه سهام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت حاشیه سود خالص و بازده حقوق صاحبان سهام، تنها متغیرهای خطای پیش بینی سود هر سهم به صورت مثبت، و شرایط عمومی بازار قبل از عرضه و نسبت حاشیه سود خالص به صورت معکوس با بازده غیر عادی در مدت ۱۲ ماه رابطه داشتند و هیچ یک از متغیرها با بازده غیر عادی در مدت ۲۴ ماه رابطه نداشتند. همچنین در دوره ۱۲ ماه بعد از عرضه اولیه، عمر شرکت نیز با بازده غیر عادی رابطه معکوس نشان داده است.
ستایش و کارگرفرد (۱۳۹۰)، طی پژوهشی به بررسی تاثیر رقابت در بازار محصول بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این راستا تاثیر شاخص Q توبین و تمرکز (هرفیندال – هیرشمن ) بر نسبت بدهی شرکت ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری بر اساس روش ” داده های پانلی ” نشان داد که رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه صنایع مختلف متفاوت از هم است. افزون بر این، در حالت استفاده از شاخص Q توبین و هرفیندال – هیرشمن به عنوان شاخص اندازه گیری رقابت در بازار محصول، رابطه مثبت و معناداری بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه شرکت ها وجود دارد. همچنین وجود رابطه غیر خطی و از نوع درجه سه، بین شاخص Q توبین و ساختار سرمایه مورد تایید قرار گرفت.
نمازی و ابراهیمی (۱۳۹۱)، به بررسی رقابت در بازار محصول و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. برای دستیابی به این هدف شاخص هرفیندال – هیرشمن، شاخص لرنر و شاخص لرنر تعدیل شده به عنوان معیارهای رقابت در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش به روش داده های ترکیبی نشان داد که بین شاخص هرفیندال – هیرشمن با بازده سهام شرکت های مورد بررسی رابطه منفی وجود دارد، اما این رابطه معنادار نیست. علاوه بر این بین شاخص لرنر و لرنر تعدیل شده با بازده سهام رابطه منفی معنی داری وجود دارد. این یافته بدین معناست که هر چقدر رقابت در بین صنایع بیشتر باشد، بازده سهام نیز بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر شرکت های موجود در صنایع رقابتی بازده بیشتری کسب می کنند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۴- خلاصه فصل
این فصل به بیان مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختصاص یافت. در این فصل ابتدا به بیان عوامل موثر بر ساختار سرمایه پرداختیم. سپس نظریه های پیرامون ساختار سرمایه بیان شد. و در ادامه مطالب مربوط به بازده سرمایه گذاری، عوامل موثر بر بازدهی و بازده غیر عادی ذکر گردید. پس از تشریح مبانی نظری پژوهش، پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج از کشور در ارتباط با موضوع پژوهش، مورد بررسی قرار گرفت.
موضوع فصل بعد، تشریح روش اجرای پژوهش است. بدین ترتیب که، ابتدا به بیان روش، سؤالها، فرضیهها، متغیرها و قلمرو پژوهش پرداخته و سپس، جامعه و نمونه آماری و روش جمع آوری دادهها و روشهای آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیههای پژوهش تشریح میشود.
فصل سوم
روش اجرای پژوهش
۳-۱- مقدمه
علم[۷۵] شناخت واقعیت از طریق تجربه است. کارکردهای علم؛ تبیین[۷۶]، پیشبینی[۷۷] و تعمیم[۷۸] است و هدف اساسی آن نظریهسازی است. تبیین به عنوان یکی از کارکردهای علم به معنای شناخت علت یا علل پدیدههاست. به بیان آماری، تبیین معادل توضیح واریانس متغیر وابسته از طریق متغیر مستقل یا ترکیبی از مشارکت نسبی متغیرهای مستقل است. موضوع علوم اجتماعی، رفتارهای انسانی و مبتنی بر روش مشاهدهای است و از طرف دیگر پدیدههای اجتماعی، پیچیده و تغییرپذیرند. پدیدههای اجتماعی را نه یک علت بلکه علتهای اجتماعی تبیین میکنند که پژوهشگر همواره قادر به کنترل تمام متغیرهای مستقل (علل پدیدههای اجتماعی) نیست. (ساعی، ۱۳۷۷: ۲۱) در این پژوهش از فهرست اطلاعاتی استفاده می شود که شامل اطلاعات برای ۱۰ دوره مالی و ترکیبی از داده های مقطعی است. در نظریه میلر و مودیلیانی ((MM ، تنها متغیر مستقل نسبت اهرم مالی است که به صورت خطی ارتباط آن آزمون می شود. در این پژوهش علاوه بر نسبت اهرم مالی، میزان تمرکز در صنعت نیز مد نظر قرار می گیرد. MM، آزمون های خود را در دو صنعت که گروه های ریسک آن ها با یکدیگر پیوستگی دارد مانند صنایع همگانی و بخش نفت انجام دادند. پژوهش حاضر گروه های صنایع مورد بررسی را بسط داده و همه شرکت های غیر مالی و همه گروه های ریسک را در بر می گیرد.
موضوع این فصل تشریح روش اجرای پژوهش است. روش پژوهش، سؤالهای پژوهش، فرضیههای پژوهش،
متغیرهای پژوهش، قلمرو پژوهش، جامعه آماری، نمونه آماری، روش گردآوری دادهها و روش تجزیه و تحلیل دادهها از موضوعاتی است که در این فصل به آن پرداخته میشود.
۳-۲-روش پژوهش و گردآوری داده ها:
تحقیقات مختلف را براساس نوع هدف به دو دسته کلی تقسیم می کنند:
الف)تحقیق بنیادی:
هدف این نوع پژوهش، توسعه و گسترش نظریه ها (دانش نو) از طریق کشف ویژگیهای عمومی و مشترک با اصول کلی است. در این نوع تحقیقات به علت تعمیم نتایج و یافته ها، روش نمونه گیری دقیق اساس کار است. محققان در این نوع پژوهش توجه زیادی به استفاده یا کاربرد نتایج در مسائل واقعی زندگی یا به مسائل خارج از حوزه مورد علاقه خودشان ندارند.
ب)تحقیق کاربردی:
این نوع پژوهش بسیاری از ویژگی های تحقیقات بنیادی را از جنبه اصول مربوط به روش های گزینش نمونه و استنباط ها و تعمیم نتایج ویافته ها در مورد جمعیتی که نمونه از آن انتخاب شده است را داراست. اما در اینجا هدف پژوهش در جهت رشد و بهتر کردن یک محصول یا روال یک فعالیت و به طور خلاصه، آزمون مفاهیم نظری و مجرد و ذهنی در موقعیت های واقعی وزنده است.
این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی است. طرح این پژوهش، از نـوع نیمهتجربی و پسرویدادی است. پژوهشگر زمانی از یک طرح نیمهتجربی و پسرویدادی استفاده میکنند که دادهها از محیطی که به گونه طبیعی وجود داشته فراهم شود یا از واقعهای که بدون دخالت مستقیم او رخ داده است، به وجود آمده باشد.(عبدالخلیق و آجینکیا[۷۹]، ۱۳۸۹: ۳۹).
جمع آوری دادههای مورد نیاز پژوهش، یکی از مراحل اساسی آن است و به لحاظ اهمیت آن، باید به طور دقیق تعریف و مشخص شود. مرحله گردآوری دادهها، آغاز فرایندی است که طی آن پژوهشگر یافتههای میدانی و کتابخانهای را گردآوری میکند؛ سپس به خلاصهسازی یافتهها از طریق طبقهبندی و سپس تجزیه و تحلیل آنها میپردازد؛ فرضیههای تدوین شده خود را مورد ارزیابی قرار میدهد؛ در نهایت نتیجهگیری میکند و پاسخ مسأله پژوهش را به اتکای آنها می یابد. به عبارت دیگر، پژوهشگر به اتکای دادههای گردآوری شده حقیقت را آن طور که هست کشف میکند (حافظنیا، ۱۳۸۵: ۱۶۲).داده های این پژوهش مبتنی بر ارقام و اطلاعات واقعی بازار سهام است که از نرم افزارهای تدبیرپرداز، صحرا، رهاوردنوین۳ وهمچنین سایت های اینترنتی مربوط به بازاربورس اوراق بهادار تهران و سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده می شود. مبانی نظری پژوهش از کتب و مجلات تخصصی فارسی و لاتین گردآوری شده است.
۳-۳- سؤالهای پژوهش:
همان طور که مطرح شد مسئله اصلی این پژوهش بررسی رابطه ساختارسرمایه و بازده غیرعادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تاکید برنوع صنعت و میزان تمرکز در آن است. برای بررسی این مسئله سوال های زیر مطرح می شود:
-
- آیا بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد؟
-
- آیا نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام بر بازده غیر عادی تاثیر گذار است؟
-
- آیا میزان تمرکز یا تعداد شرکت های فعال در هر صنعت بر بازده غیر عادی تاثیر گذار است؟
۳-۴- فرضیههای پژوهش:
براساس مبانی نظری و سوالات مندرج در بخش قبل، فرضیه های پژوهش ۳ فرضیه اصلی و ۴ فرضیه فرعی، به شرح زیر طراحی شده است: (مورادگلیو و سیواپرساد، ۳۲۹:۲۰۱۲)
-
- فرضیه اصلی ۱: بین ساختار سرمایه بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
-
- فرضیه فرعی ۱: بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
-
- فرضیه فرعی ۲: بین نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
-
- فرضیه اصلی ۲: بین ساختار سرمایه بر اساس ارزش بازار و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
-
- فرضیه فرعی ۳: بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها وارزش بازارحقوق صاحبان سهام
و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
-
- فرضیه فرعی ۴: بین نسبت بدهی های بلندمدت به ارزش بازارحقوق صاحبان سهام و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
-
- فرضیه اصلی ۳: بین میزان متمرکز بودن بازار صنعت یا تعداد شرکت های فعال در صنعت و بازده غیر عادی رابطه معناداری وجود دارد.
۳-۵- متغیرهای پژوهش
“متغیر یک مفهوم است که بیش از دو یا چند ارزش یا عدد به آن اختصاص داده میشود. به عبارت دیگر، متغیر به ویژگیهایی گفته میشود که میتوان آنها را مشاهده یا اندازهگیری کرد و دو یا چند ارزش یا عدد را جایگزین آنها کرد". (دلاور،۱۳۸۴: ۵۸). متغیرهای این پژوهش به منظور آزمون فرضیه ها به ۳ گروه متغیرهای مستقل، وابسته و کنترلی تقسیم می شود.
۳-۵-۱- متغیرهای مستقل
۱-نسبت اهرمی صنعت
نسبت اهرمی نسبتی است که میزان یا وجوه تامین مالی شده از طریق استقراض را نسبت به وجوه سهامداران در تامین مالی فعالیت های شرکت اندازه می گیرد. (مورادگلیو و سیواپرساد،۳۲۹:۲۰۱۲)
نسبت اهرمی صنعت که از طریق میانگین هندسی نسبت اهرمی شرکت های موجود در صنعت محاسبه می شود، ریسک مالی صنعت را اندازه می گیرد. شرکت های فعال در صنایعی که به منظور تامین مالی از میزان بالای بدهی استفاده می کنند، ریسک بیشتری را برای سهامداران به بار می آورند، بنابراین نرخ بازده مورد انتظار برای شرکت های فعال در چنین صنایعی بیشتر است. (مورادگلیو و سیواپرساد،۳۲۹:۲۰۱۲).