افراد مختلف یک سازمان راجع به هزینه کیفیت برداشتهای متفاوتی دارند، اغلب آنها هزینه کیفیت را شامل هزینه های بازرسی و ضایعات میدانند. اما با شناخت بهتر این مفهوم، هزینه های قابل توجه دیگری نیز مطرح می شود (صالح اولیا و شیشهبری، ۱۳۹۰). در ذیل تعاریف گوناگون هزینه های کیفیت بیان میگردد:
بر اساس تعریف ژوزف ژوران (۱۹۵۱)، هزینه های کیفیت مجموع هزینههایی است که در صورت عدم وجود مشکلات کیفیت، حذف میشوند (سوور و کوارلز، ۲۰۰۷).
هزینه های کیفیت عبارت است از هزینه مرتبط با کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان به منظور تولید محصول یا خدمات باکیفیت ایجاد میشوند. به عبارت دیگر هر هزینهای که به خاطر کامل نبودن کیفیت ایجاد شده باشد، هزینه کیفیت است. بنابراین هزینه کیفیت شامل کلیه هزینه های مربوط به تلاش در جهت تامین رضایت مشتری به علاوه زیانهای ناشی از خطا در رسیدن به اهداف تعیین شده است. در واقع هزینه کیفیت هر گونه هزینهای است که اگر کیفیت محصولات و خدمات کامل باشد در شرکت رخ نمیدهد. هزینه کیفیت بخشی از هزینه های عملیاتی است که محصول (کالا یا خدمات) بیکیفیت آنرا ایجاد کرده است (دارابی و فلاحی نژاد، ۱۳۸۸).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در برخی از سازمانها، هزینه های رسیدن به کیفیت مطلوب را معادل هزینه های کیفیت میدانند و برخی دیگر هزینه های عملیاتی واحد کنترل کیفیت (تجهیزات، حقوق و دستمزد و …) را با هزینه های کیفیت یکسان در نظر میگیرند. اما کارشناسان و متخصصان کیفیت، هزینه های کیفیت را با هزینههایی که از کیفیت پایین و نامطلوب محصول ناشی می شود معادل میدانند (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
طبق تعریف سازمان اروپایی کیفیت[۳۹] هزینه های کیفیت عامل اصلی برای بکارگیری، شناخت و برطرف کردن ضایعات در مواد یا محصولات بوده و شاخصی برای کیفیت یا سطح کیفیت یک محصول نمی باشد. آنچه که از این تعریف استنباط می شود این است که هزینه های کیفیت، ابزارهای اطلاعاتی برای مدیریت هستند و شاخصی برای خوب یا بد بودن محصول نمیباشند زیرا به صرف انجام هزینه نمی توان در مورد خوب یا بد بودن یک محصول قضاوت کرد (دارابی و فلاحی نژاد، ۱۳۸۸).
هزینه های کیفیت مخارجی هستند که تولید کننده، مصرف کننده و یا جامعه از بابت کیفیت محصول یا خدمات متحمل میشوند و شامل مخارج مربوط به پیشگیری از بروز عیب، فعالیتهای ارزیابی و خسارتهای ناشی از شکستهای داخلی و خارجی می شود. هزینه های کیفیت همچنین شامل هزینه های تأمین و تضمین کیفیت رضایت بخش و هزینه های زیانهای ناشی از عدم کیفیت مطلوب می شود (احمدی، ۱۳۸۶).
گریسون (۲۰۰۳) هزینه های کیفیت را اینگونه تعریف می کند: هزینه های کیفیت هزینههایی هستند که به علت کیفیت پایین وجود دارند یا احتمال وقوع آنها میرود. در واقع هزینه کیفیت هزینه عدم تطابق است. هزینه تطابق تمام هزینههایی است که برای مطابقت محصول با استانداردها و خواسته های مشتریان تحمل میگردد. هزینه عدم تطابق نیز دربرگیرنده تمام هزینههایی است که در نتیجه عدم مطابقت محصول با استانداردها و انتظارات مشتریان به شرکت تحمیل می شود (سوور و کوارلز، ۲۰۰۷).
هزینه های کیفیت طبق تعریف دیل و پلانک عبارتند از: هزینه های حصول اطمینان و تضمین کیفیت یا هزینههایی که در زمان فقدان کیفیت ایجاد میگردد. هزینههایی که در گروههایی از قبیل هزینه های پیشگیری، هزینه های ارزیابی، هزینه های شکست درونی و هزینه های شکست بیرونی دستهبندی میشوند. همچنین در تعریفی دیگر بیان نموده اند که هزینه های کیفیت، مخارجی هستند که تولید کننده، مصرف کننده و یا جامعه از بابت کیفیت محصول یا خدمات متحمل میشوند. و همچنین هزینه های مرتبط با کیفیت عبارتند از مخارج مربوط به پیشگیری از بروز عیب، فعالیتهای ارزیابی به اضافه خسارات ناشی از شکستهای درونی و برونی (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
در یک تعریف کلی میتوان بیان کرد که:
کل هزینه های کیفیت= هزینه های پیشگیری+ هزینه های ارزیابی+ هزینه های شکست داخلی+ هزینه های شکست خارجی (چوپرا و گارگ[۴۰]، ۲۰۱۱).
۲-۱۵- دلایل اهمیت هزینه های کیفیت
دلایل اهمیت هزینه های کیفیت عبارتند از:
-
- هزینه های کیفیت بسیار وسیع هستند. در سال ۱۹۷۸، دولت بریتانیای کبیر میزان این هزینهها را در حدود ده هزار میلیون پوند تخمین زد که چیزی معادل ۱۰٪ کل تولید ناخالص ملی این کشور بود. هیچ دلیلی بر این امر وجود ندارد که امروزه از میزان این هزینهها کاسته شده باشد. بر اساس کشفیات و یافتههای شورای ملی توسعه اقتصادی در طی مطالعات انجام شده در خصوص کیفیت و استانداردها که در سال ۱۹۵۸ به چاپ رسید نزدیک به ۱۰٪ تا ۲۰٪ کل ارزش فروش یک سازمان صرف هزینه های کیفیت می شود. با طرح رقم ۱۰٪، اینگونه تخمین زده می شود که صنایع تولیدی انگلستان، با کاهش چنین هزینههایی، قادر به پسانداز سرانهای معادل ۶ هزار میلیون پوند در سال خواهند بود. مطالعات گوناگون انجام شده توسط موسسه علوم و صنعت دانشگاه منچستر و اطلاعات گردآوری شده به وسیله سازمانهای داوطلب برای این کار همگی حکایت از آن دارند که هزینه های کیفیت به طور عمده رقمی معادل ۵٪ تا ۲۵٪ گردش فروش سالیانه یک شرکت را تشکیل می دهند. این هزینهها به نوع صنعت، محیط تجاری یا خدمات، برداشت سازمان از آنچه هزینه های کیفیت را تشکیل میدهد یا نمیدهد همچنین مدیریت کیفیت جامع و نیز دامنه اعمال و بکارگیری روند بهبود کیفی مستمر در سازمان بستگی دارند. کرزبی[۴۱]معتقد است که شرکتهای تولیدی به دلیل دوبارهکاریهای مکرر، متحمل هزینهای معادل ۲۵٪ تا ۳۰٪ فروش خود هستند. در حالیکه در شرکتهای خدماتی، به گفته وی نزدیک به ۴۰٪ تا ۵۰٪ هزینه های عملیاتی به هدر میرود. از طرف دیگر، بلیدز[۴۲]، ضمن انتقال نوع هزینه های کیفیت که در بخشهای تولیدی و خصوصی مطرح است به شبکه بهداشت ملی انگلستان، اظهار میدارد که این امر ممکن است منجر به زیانهای سرانهای بالغ بر ۶ تا ۱۱ هزار میلیون پوند در سال گردد. بر طبق تجربیات موسسه علوم و صنعت دانشگاه منچستر اینگونه تخمین زده می شود که هر سازمانی که در زمینه بهبود کیفیت شاهد پیشرفتی از خود نمی باشد، باید هزینه های کیفیت خود را بین ۱۰٪ تا ۱۴٪ گردش فروش سالیانهاش در نظر بگیرد.
-
- معمولا ۹۵٪ هزینه های کیفیت صرف ارزیابی و شکست می شود. این هزینهها تاثیر چندانی در بالا بردن ارزش تولیدات یا خدمات ندارند. از طرفی دیگر میتوان هزینه های شکست را دست کم نادیده گرفت. با از بین بردن عوامل موثر در عدم تطابق به منظور کاهش هزینه های نارسایی میتوان به میزان قابل توجهی از هزینه های ارزیابی کاست. تحقیقات موسسه علوم و صنعت دانشگاه منچستر در خصوص هزینهیابی کیفیت نشان میدهد که هزینه های کیفیت را میتوان از طریق متعهد کردن سازمان در قبال فرایند سیستم بهبود کیفیت در سطح شرکتها، ظرف مدت سه سال به یک سوم میزان موجود آنها تقلیل داد.
-
- هزینه های غیر ضروری و قابل چشمپوشی موجب گرانی کالاها و خدمات میگردند، که این امر به نوبه خود، بازار رقابت کالاها و در نهایت میزان حقوق و دستمزدها و نیز استانداردهای زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد.
-
- علیرغم وسعت هزینهها و علیرغم آنکه میزان قابل توجهی از آنها قابل چشمپوشی هستند، اما واضح است که هزینهها و اقتصاد مربوط به بسیاری از فعالیتهای کیفی، از جمله سرمایه گذاری در زمینه پیشگیری و ارزیابی از سوی بسیاری شرکتها هنوز شناخته نشده است. یقینا چنین اموری در تجارتهای موفق و پررونق، غیر موجه و غیر منطقی بنظر میرسند (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
۲-۱۶- مدلهای مختلف هزینه های کیفیت
در مورد هزینه های کیفیت و طبقه بندی انواع آنها مدلهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به این مدلها میپردازیم:
۲-۱۶-۱- مدل مویس و راجرسون
مویس[۴۳] و راجرسون[۴۴] نوعی طبقه بندی را به وجود آوردهاند که در آن هزینه های مرتبط با کیفیت میتوانند تا یک سوم از هزینه های پروژه را در برگیرند. در این روش رئوس اصلی هزینهها از چهار گروه بازرسی تصدیقی، فرآیندهای ویژه، تعمیر و تصحیح و مهندسی کیفیت تشکیل شده اند (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
۲-۱۶-۲- مدل نیکس
نیکس[۴۵] مدل هزینه کل مالکیت را ارائه کرده است که در آن هزینهها به کل هزینه مالکیت، هزینه های کسب یک محصول، هزینه های ارزیابی و هزینه های نگهداری تقسیم میشوند که به شرح زیر میباشند:
-
- کل هزینه مالکیت: هزینههایی که در ارتباط با بدست آوردن، ارزیابی و نگهداری یک محصول منطبق در طول دوره زندگی آن وجود دارد، کل هزینه مالکیت را تشکیل می دهند.
-
- هزینه های کسب یک محصول: هزینه های مرتبط با کسب اطمینان از اینکه یک محصول منطبق قابل ساختن است.
-
- هزینه های ارزیابی: هزینه های ناشی از کسب اطمینان از تطابق محصول است.
-
- هزینه های نگهداری: هزینه های کسب اطمینان از تداوم تطابق محصول در آینده (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
۲-۱۶-۳- مدل کوه یخی
مدل کوه یخی توسط Dale Plunket در سال ۱۹۹۵ ارائه شد. این مدل در حقیقت هزینه های کیفیت را مانند یک کوه یخی در نظر میگیرد که بیننده در نگاه اول فقط بخش کوچکی یا به عبارت دیگر فقط قله کوه را می بیند، غافل از این نکته که بخش اعظمی از کوه یخ در زیر اقیانوس قرار گرفته است. طبق مدل ارائه شده مهندسان کیفیت هزینه های گارانتی، هزینه های ساعات اضافی کار ناشی از ضعف کیفیت و هزینه دوبارهکاریها را به طور مستقیم مشاهده میکنند، در صورتیکه بخش اصلی هزینهها به صورت نامشهود از جمله هزینه های مشتریان، هزینههای بهبود برنامه های کیفی، کنترل فرایند، وفاداری مشتری، ارزیابی کیفیت، توقف تولید و کارگاه، موجودی اضافی و … از دید کارشناسان کیفیت مخفی است.
این مدل بر این نکته اساسی تاکید میکند که اصولا آنچه در مقوله هزینهیابی کیفیت اهمیت دارد، فراموش نکردن هزینههای پنهان است (شمس ثانی، ۱۳۹۰).
شکل ۲-۱- مدل کوه یخی
۲-۱۶-۴- روش BSC
روش [۴۶]BSC پیشنهاد می کند که مدیران، اطلاعاتی را در مورد عوامل هزینهزا در امر کیفیت از چهار منظر، به طور هماهنگ در یک کارت یادداشت کنند و به تحلیل آنها بپردازند. این چهار منظر عبارتند از:
۱) منظر مشتری. ۲) منظر فرآیندهای داخلی کسب و کار. ۳) منظر رشد، نوآوری و یادگیری سازمان. ۴) منظر مالی.
بعد از جمعآوری این اطلاعات با قرار دادن آنها در کنار هم و ارزیابی و بررسی اطلاعات گردآوری شده بر اساس چهار منظر ذکر شده، علاوه بر اینکه تخمینی از عملکرد صرف هزینه های کیفی به دست می آید، میتوان میزان این هزینهها را نیز تا حد زیادی معین کرد (شمس ثانی، ۱۳۹۰).
۲-۱۶-۵- مدل فایگنبام (P-A-F)
یکی از قابل توجهترین مدلها در هزینهیابی کیفیت، مدل طبقهبندی فایگنبام[۴۷] میباشد که معروف به مدل [۴۸]P-A-F است. این مدل قدیمیترین و متداولترین مدل تقسیم بندی عناصر کیفیت میباشد. اکثر سازمانهایی که به طور جدی هزینه های کیفیت را در سیستم خود لحاظ و هزینهیابی کیفیت را بکار گرفتهاند، از این روش استفاده می کنند که شامل هزینه های پیشگیری، ارزیابی و شکست است. این مدل، مدلی است که سازمانها توسط آن هزینه های کیفیت خویش را گروهبندی می کنند که به صورت زیر تعریف میشوند:
هزینه پیشگیری: هزینه هر گونه فعالیتی است که برای رسیدگی، پیشگیری یا کاهش ریسک ایجاد عدم مطابقت یا معیوب انجام می شود.
هزینه ارزیابی: هزینه ارزشیابی میزان دستیابی به خواسته های کیفیت، مانند تصمیمات و کنترلهای انجام شده در هر یک از مراحل حلقه کیفیت میباشد.
هزینه شکست درونی: عبارت است از هر یک از هزینههایی که در یک سازمان، به علت بروز عدم تطابقها یا عیوب، در هر یک از مراحل حلقه کیفیت به وجود میآیند.
هزینه شکست بیرونی: هر یک از هزینههایی است که پس از تحویل به مشتری یا مصرف کننده بر اثر بروز عدم تطابقها یا شکستها به وجود میآیند (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
فرض بنیادی در مدل P-A-F این است که سرمایه گذاری در فعالیتهای پیشگیری و ارزیابی، هزینه های رفع نقص را کاهش خواهد داد و سرمایه گذاری بیشتر در فعالیتهای پیشگیری، هزینه های ارزیابی را کاهش خواهد داد (مکارم، ۱۳۸۸).
۲-۱۶-۶- قانون ۱-۱۰-۱۰۰
تجربهای که توسط سازمانها و شرکتهای مختلف در زمینه هزینه های کیفیت انجام شده است همگی در تایید این مطلب بوده اند که اگر یک دلار برای فعالیتهای پیشیرانه هزینه کنیم، باید ده دلار جهت هزینه های ارزیابی و صد دلار برای هزینه های شکست پرداخت شود. عکس این مطلب نیز کاملا صادق است، با این تفاوت که هزینه های پیشگیرانه، خود نوعی سرمایه گذاری محسوب می شود نه صرف هزینه. اگر صد دلار برای فعالیت های پیشگیرانه هزینه کنیم هزینه های ارزیابی را به ده دلار و هزینه های شکست را به یک دلار کاهش میدهیم، ضمن اینکه صد دلار هزینه پیشگیرانه در دراز مدت، یک نوع سرمایه گذاری محسوب می شود (کرباسیان و آقادادی، ۱۳۸۵).
۲-۱۶-۷- مدل کرازبی
طبقه بندی مدل کرازبی شبیه الگوی پیشگیری-ارزیابی-شکست میباشد. کرازبی کیفیت را برابر با انطباق با خواسته ها میداند و بنابراین هزینه های کیفیت را مجموع هزینه های انطباق و عدم انطباق تعریف می کند. هزینه انطباق، هزینه مرتبط با ساخت برخی اقلام است که در همان مرحله اول، سالم و باکیفیت تهیه میگردد که شامل هزینه های ارزیابی و پیشگیری میباشد و هزینه عدم انطباق میزان مبلغی است که در هنگام عدم تطابق کار با خواسته های مشتریان اتلاف میگردد و معمولا با محاسبه هزینه تعمیرات، دوبارهکاری یا ضایعات، که در واقع مرتبط با هزینه های شکست است، به دست می آید (شیفارووا و تامسون[۴۹]، ۲۰۰۶).
۲-۱۶-۸- مدل هزینه فرصت
اهمیت هزینه های نامحسوس و فرصت اخیرا مورد تاکید قرار گرفته است. هزینه های نامحسوس، سودها و درآمدهایی هستند که به دلیل از دست دادن مشتری و افزایش عدم انطباقها کسب نمیگردد. سندووال[۵۰] و چاوز[۵۱](۱۹۹۸) فرصتهای از دست رفته را با مدل هزینه های کیفیت (پیشگیری، ارزیابی، شکست) آمیختهاند. بر طبق گفته آنها، فرصتهای از دست رفته به سه حالت ذیل تقسیم میشوند:
۱) استفاده نکردن از ظرفیتهای موجود. ۲) عدم تامین مواد اولیه کافی. ۳) ارائه خدمات ضعیف