ارزیابی خط مشی
کنترل و نظارت بر نتایج
کل جامعهی تأثیر پذیران خط مشی
در جدول فوق خط مشیگذاری کلاً به پنج مرحله تقسیم شده است که سه مرحله نخست آن، از جمله زیر مراحل «تدوین» خط مشی عمومی محسوب شده و در واقع بسط یافته مرحله تدوین هستند. همان گونه که در بخش بازیگران خط مشی نیز اشاره شده بود، متناسب با پیشرفت مراحل خط مشیگذاری در سه مرحله نخست، قلمرو بازیگران هر مرحله محدود و محدودتر میشود تا اینکه در مرحله تصمیمگیری فقط بازیگران مستقیم دولتی ایفای نقش میکنند.
خط مشیهای زیستمحیطی معمولاً میانبخشی هستند، بدین معنی که سازمانهای دولتی گوناگونی هر کدام مسئولیت بخشی از مسائل زیستمحیطی را بر عهده دارند. بنابراین طراحی و اجرای خط مشیهای زیستمحیطی نیازمند توجه به ابعاد بخشی و اقتصادی است. این یکپارچگی میبایست هم به لحاظ عمودی (بینالمللی، ملی و محلی) و هم به صورت افقی (میان بخشهای همراستا) وجود داشته باشد. به عبارت دیگر اهداف زیستمحیطی باید خود را در اهداف سایر بخشها یعنی اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منعکس سازند. ماهیت غیرخطی مسائل زیستمحیطی نظیر غیر قابل جبران بودن و یا بروز فجایع زیستمحیطی و نیز نااطمینانیهای برقراری ارتباط میان سیستم طبیعی و ارزشهای اقتصادی، هرگونه تلاش نظام مند جهت تجزیه و تحلیل هزینه- منفعت را زیر سؤال میبرد. اما حتی با وجود این پیچیدگیها و نا اطمینانیها باز هم آگاهی از مزایا و منافع جهت هرگونه تصمیمگیری در مورد اهدف ضروری می کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۴-۲- مسئلهیابی در خط مشیگذاری زیستمحیطی
پیش از ورود به نوع مسائل زیستمحیطی ذکر دو مقدّمه ضروری است. اول شناخت محیط زیست به عنوان یک کالای عمومی و دوم عوامل پیشران خط مشی عمومی یا همان کانالهای ورود به مرحله مسئلهیابی.
محیط زیست به عنوان یک کالای عمومی:
در یک گونهشناسی کلی میتوان کالاها و خدمات را بر اساس دو معیار زیر طبقهبندی نمود:
انحصاری بودن: مصرفِ غیر رقابتی بدین معنا که کالا یا خدمات فقط توسط گروه خاصی از بازار و مصرف کنندگان استفاده میشود. چنانچه کالا یا خدمات از این ویژگی برخوردار باشد ویژگی «انحصاری بودن» بالایی دارد و در غیر اینصورت- یعنی حالتی که توسط عموم مردم و شهروندان مورد استفاده قرار گیرد- به میزان کمی انحصاری است.
فراگیری: کالا یا خدماتی که مصرفِ آنها، میزان دسترسی سایر مصرفکنندگان را کاهش میدهد. چنانچه کالا یا خدماتی این ویژگی را داشته باشد ویژگی «فراگیری» بالایی داشته و در غیر اینصورت فراگیری آن کم میباشد.
مطابق با این الگو، کالاها و خدمات به چهار دسته «کالای عمومی»، «کالای منبع مشترک»، «کالای شبه عمومی» و «کالای خصوصی» به شکل زیر تقسیم میشوند:
جدول شماره ۲-۷: گونهشناسی کلی کالاها و خدمات، (Hawlett and Ramesh,2009, p.22)
گونه شناسی کلی کالاها و خدمات
فراگیری
پایین
بالا
انحصاری بودن
پایین
کالای عمومی
مثال: محیط زیست
Public
کالای منبع مشترک
مثال: ماهی اقیانوسها
Common-pool
بالا
کالای شبه عمومی
مثال: پلها و بزرگراهها
Toll
کالای خصوصی
مثال: غذا
Private