ارزش دفتری هر سهم(BV): ارزش دفتری بیان کننده ارزش شرکت بر اساس اصل بهای تمام شده تاریخی است و حاصل تقسیم حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام شرکت میباشد.
اطلاعات حسابداری: اطلاعات حسابداری مالی محصول حسابداری شرکتها و سامانههای گزارشگری خارجی است که به وسیله آن ها، داده های مقداری حسابرسی شده به طور دورهای و منظم در خصوص وضعیت مالی و عملکرد شرکتهای سهامی عام ارائه میشود. در واقع، ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدی حسابرسی شده به همراه سایر اطلاعات مندرج در یادداشتهای صورتهای مالی، ساختار اطلاعاتی خاص هر شرکت را شکل میدهند و در اختیار سرمایهگذاران و قانونگذاران میگذارند. در این پژوهش، منظور از اطلاعات حسابداری سود هر سهم و ارزش دفتری آن است که به ترتیب از صورت سود و زیان و ترازنامهی شرکت استخراج میشوند.
مربوط بودن سود هر سهم: یعنی سود هر سهم دارای محتوای اطلاعاتی بوده و اندازه آن بر قیمت سهام شرکت و تصمیمهای کاربران مؤثر باشد.
مربوط بودن ارزش دفتری هر سهم: یعنی ارزش دفتری هر سهم دارای محتوای اطلاعاتی بوده و اندازه آن بر قیمت سهام شرکت و تصمیمهای کاربران مؤثر است.
ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری: ارقام حسابداری در صورتی دارای ارزشی مربوط هستند که رابطه معناداری با ارزش بازار سهام داشته باشند. (بارس و همکاران[۱]، ۲۰۰۱).
۱-۱۱-ساختار کلی تحقیق
تحقیق حاضر در پنج فصل ارائه شده است که در هر یک از فصلها موضوعات خاصی به شرح ذیل طرح شده است: در این فصل به ارائه طرح کلی تحقیق شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیات تحقیق، قلمرو تحقیق، روش تحقیق و تعریف واژه های کلیدی تحقیق پرداختیم. در فصل دوم به ارائه چارچوب نظری و پیشینه تحقیق، در فصل سوم روش و ساختار تحقیق به تفضیل بیان شده است. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل مشاهدات، با بهره گرفتن از ابزارهای آماری موجود پرداخته شده است. و در نهایت در فصل پنجم به نتیجهگیری حاصل از تجزیه و تحلیلها میپردازیم.
فصل دوم:
مبانی نظری تحقیق
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
۲-۱- مقدمه
در طی سالهای اخیر، کشورهای توسعه یافته شاهد ظهور و تکامل شتابان کمیته حسابرسی بودهاند. این از طریق دریافت اطلاعات مالی و اقتصادی کمیته پاسخگوی نیازهای گوناگون استفاده کنندگان این اطلاعات، به ویژه سهامداران میباشد. گسترش عملیات بینالمللی، گسترش فعالیت شرکتهای سهامی برای کسب مزایای رقابتی، افزایش بدهیهای ناشی از خسارت به محیط زیست، نقش و تاثیر برآوردهای مدیریت در ارقام مندرج در صورتهای مالی، عدم وجود مبنایی برای بررسیهای ادعاهای مدیریت در رابطه با کفایت ساختار کنترل داخلی توسط حسابرسان مستقل، گسترش استفاده از فناوری اطلاعات و به دنبال آن مشکلتر شدن نظارت بر کنترلهای این سیستم، سبب تشدید روند ایجاد و به کارگیری کمیته حسابرسی شده است.
نقش کمیته حسابرسی به عنوان یک عامل مؤثر در افزایش مطلوبیت ارائه گزارشهای مالی همچنان ادامه خواهد یافت و کمیته حسابرسی اثربخش، نقش کلیدی در پر کردن خلا اعتباردهی در گزارشهای مالی ایفا میکند.
کمیتههای حسابرسی اثربخش، موجب افزایش اعتبار صورتهای مالی حسابرسی شده سالانه میشود. اثربخشی کمیته حسابرسی در واقع توانایی کمیته برای رسیدن به هدفهای آن است.(ژانگ[۲] و همکاران، ۲۰۰۶). کمیته حسابرسی برای اینکه بتواند اثربخش عمل کند، باید مستقل از واحد اقتصادی باشد. برای حفظ استقلال، اعضای کمیته حسابرسی باید از بین مدیران غیرموظف انتخاب شوند، مدیرانی که ارتباط آن ها با واحد اقتصادی به گونهای نیست که به استقلال آن ها خدشه وارد کند. همچنین اعضای کمیته حسابرسی باید از دانش و تخصص حسابداری و مالی لازم و کافی برخوردار باشند. بدون دانش و تخصص حرفهای، اعضا قادر به درک اطلاعات حسابداری و گزارشهای مالی واحد اقتصادی نیستند. از این رو، نمیتواند به طور اثربخش عمل کند.
اگر کمیته حسابرسی از اعضای غیرمستقل و غیرمتخصص، غیرفعال یا کمفعالیت و فاقد تجربه کافی تشکیل گردد، به طور حتم اثربخش نخواهد بود. همچنین، حمایت هیات مدیره از کمیته حسابرسی بر اثربخشی آن میافزاید.
مسئله اصلی در این پژوهش بررسی تاثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی(تخصص و تجربه، اندازه، استقلال کمیته حسابرسی) بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری میباشد.
۲-۲-کمیته حسابرسی
کمیته حسابرسی، کمیتهای است متشکل از اعضای هیات مدیره که به طور معمول از سه تا پنج مدیر غیرموظف (یعنی نه مدیر اجرایی و نه در استخدام شرکت) تشکیل میشود. نبود مدیران موظف در کمیته حسابرسی سبب میشود حسابرسان بتوانند مسائلی چون نقاط ضعف کنترلهای داخلی، اختلاف نظر با مدیریت درباره اصول و روشهای حسابداری، نشانه های احتمالی از سوء استفاده های مدیریت و سایر اعمال غیرقانونی مسئولان شرکت را با کمیته حسابرسی صریحتر مطرح کنند.
تماسهای کمیته حسابرسی با حسابرسان، اطلاعات به موقعی درباره وضعیت مالی شرکت و نیز اطلاعات لازم برای ارزیابی کارایی و درستکاری مدیریت را در اختیار هیات مدیره شرکت قرار میدهد (حساسیگانه و حسینی بهشتیان، ۱۳۸۱). در واقع، کمیته حسابرسی مسئول نظارت بر حاکمیت شرکتی، فرایند گزارشگری مالی، ساختار کنترل داخلی، عملکرد حسابرس داخلی و فعالیتهای حسابرس مستقل است و به نیابت از هیاتمدیره و از طریق اطمینانبخشی نسبت به پاسخگویی شرکت، از سرمایهگذاران حمایت میکند (رضایی و همکاران[۳]، ۲۰۰۳).
این کمیته، جهت حفظ منافع سهامداران باید نگرش جستجوگرانهای برگزیند و قضاوتهای مدیریت را مورد سوال قرار دهد. از اینرو، ترکیب و ساختار کمیتههای حسابرسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفی دیگر، ترکیب کمیته حسابرسی، محرک اصلی اثربخشی است(فریرا[۴]، ۲۰۰۸). علاوه بر این، کمیته حسابرسی نوعی ابزار پاسخگویی است که نقش حیاتی در مدیریت مالی و محیطهای داخلی واحدهای تجاری بخش عمومی ایفا میکند. کمیتههای حسابرسی به طور فزایندهای جزء جداییناپذیر ساختارهای کنترلی و خطمشیهای راهبردی در بخش خدمات خصوصی و عمومی در نظر گرفته میشود (واندر نست[۵]، ۲۰۰۸). در واقع کمیته حسابرسی باید به گونهای عمل کند که وظایفش، پاسخگوی تغییرات و نوآوری محیط تجاری و تجربیات امروزی باشد(کثیری، ۱۳۸۴).
۲-۳- تاریخچه کمیته حسابرسی
مقوله کمیته حسابرسی برای اولین بار در دهه ۴۰ میلادی مطرح شد. نیاز اصلی به کمیته حسابرسی در دهه ۷۰ میلادی به وجود آمد. از سال ۲۰۰۰ به بعد نقش این کمیته در حاکمیت شرکتها بیشتر اثر گذاشت. فروپاشی شرکتهای بزرگ نظیر انرون و ورلدکام از عوامل توجه به آن بود.
“