۱-تقویت مثبت یا اثرات تشویقی مواد
۲-اثرات تمایز دهنده ی مواد
۳-اثرات بیزار سازانه ی مواد (موجب تضعیف رفتار می شود )
محرک های شرطی شده با اثرات مواد (که رفتار موادطلبی را تسهیل می کنند ) (بزمی ۱۳۹۱)
در جدیدترین مدل سبب شناسی اختلال سوء مصرف مواد و وابستگی به مواد، از نظریات مختلف روان – پویشی، رفتاری، شناختی، شناختی – رفتاری، اجتماعی – فرهنگی، رفتار مشکل ساز، ژنتیک و یا عصب روان – شناختی کمک گرفته شده است (کاپلان، سادوک و سادوک، ۲۰۰۷).
۲-۵مبنای نظری وابستگی به مواد
۲-۵-۱نظریات روان پویشی
براساس نظریات روان پویشی کلاسیک، سوء مصرف مواد معادل خود ارضایی بوده و مکانیسمی دفاعی در مقابل تکانه های همجنس گرایانه یا تظاهری از پیشرفت دهانی است. اما فرمول بندی های جدید. مصرف مواد را مربوط به افسردگی و یا بازتاب اعمال مختل اینگونه معرفی می کنند (کاپلان و سادوک و سادوک، ۲۰۰۷).
۲-۵-۲نظریات روان تحلیلی
مطابق با نظریات کلاسیک روانکاوی مصرف مواد نمادی از پسرفت دهانی[۱۱۱] است و یا دست کم برخی از معتادان در مرحلهی دهانی تثبیت[۱۱۲] شدهاند و به همین دلیل در برخورد با هر گونه تعارض با نیازهای نهاد رفتارهای دهانی که معادل با مصرف ماده به شکلهای گوناگون (خوراکی، تدخینی و حتی مشامی و تزریقی) انجام میدهند و ناکامی خود را از طریق قرار دادن ماده در دهان تسکین میدهند. نکته ی جالب در این مورد اینکه در فرایند درمانهای نگهدارنده گاهی مشاهده میشود بیماران همین رفتار را در مورد مادهی نگهدارنده در پیش میگیرند و صرفاً رفتار دهانی برای آنان خاصیت تسکین دهنده دارد و حتی با افزایش حجم ماده (برای مثال افزایش حجم شربت متادون بدون افزایش دوز مصرفی) و نگهداشتن آن در دهان، احساس آرامش و رفع وسوسه پیدا میکنند. همچنین مصرف مواد به عنوان نوعی مکانیزم دفاعی در مقابل تکانههای همجنس گرایانه مطرح میشود که معادل خود ارضایی است . نظریات روان پویشی همچنین به سوپر ایگوی سختگیر و خود تنبیهگری اشاره میکنند که به کمک مصرف مواد آرام میگیرد و منجر به کاهش استرسهای ناخودآگاه میشود. که این تبیین شبیه به فرضیههای مربوط به اثرات اضطرابزا و یا مهار گسسته به خصوص در مورد الکل است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
البته روانشناسان ایگو مصرف مواد را بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی میکنند که از ناکارآمدی مکانیزمهای دفاعی شکل دهنده ایگو در سازگاری با موفقیت و برقراری حد و مرز های کارآمد بین اصل نهاد و واقعیت پدید میآید این تبیین ها با توجه به نیاز به توضیح روابط مصرف مواد با مکانیزم های دفاعی، اختلالات عاطفی، مکانیزم های انطباقی و کنترل تکانهی جایگزین فرمول بندیهای روانی جنسی بشود. باید توجه داشت نظریات مبتنی بر روانکاوی و تثبیت رشد با وجود فایدهای که در درک بیماری دارند، در حال حاضر کانون تحقیقات گسترده نیستند (داوسون[۱۱۳]، ۲۰۰۴؛ نقل از شهابی، ۱۳۸۵).
۲-۵-۳ روانشناختی خود
روانشناسی خود، تجربه ای است که در آن همدلی معرف قلمرو و اطلاعات مرتبط با هم داشت؛ ارتباط همدلانه، پایه ای برای تغییر و تحول و عملی شفابخش است. در ارتباط با افراد دیگر، خود واجد صفات، مهارت ها و دارای قریحه ای برای تجربه تمامیت می شود. این ارتباطات، ارتباطات «خود- خود- موضوع» نامیده می شود و همان طور که از نامش پیداست، افراد، دیگران را به قصد خود کنش وری و به هم پیوستگی با خود یکی می کنند. این عمل می تواند طبیعی و سالم یا آسیب شناسانه باشد که بستگی به شخص و موضوع خود دارد (بهرامی، ۱۳۸۳).
۲-۵-۴ نظریات رفتاری - شناختی
به نظر میرسد شرطی سازی کلاسیک و عامل نقش مهمی در تداوم مصرف ایفا میکنند. برای مثال هر بار مصرف کوکائین سبب ایجاد وجد و سرخوشی میشود که بسیار تقویت کننده و موجب تکرار رفتار است. سرنخهای محیطی نیز تداعی خاصی با حالت نشئگی پیدا میکنند و افراد پس از درمان تحریک زیادی از ناحیه وسایل مصرف و سایر محرکهای شرطی شده اعلام میکنند این حالت در آمفتامینها شدت بسیار بیشتری پیدا میکنند و افراد موجبات وسوسههای شدید مصرف و اجبار به مصرف را پدید میآورد.رفتارگرایان شناختی دیدگاه های متفاوتی دارند، آنها رفتارهای ناسازگارانه را محصول عقاید نادرست درباره خود و محیط می دانند. در این دیدگاه، الکلیسم و وابستگی به مواد، ساز و کارهای سازشی ناسازگارانه هستند که با افزایش مهارت های حل مساله و مهارت های سازشی، می توان آنها را کاهش داد (شهابی، ۱۳۸۵). نظریه پردازان رفتاری معتقدند کلیه رفتارهای مرتبط با سبک زندگی اعتیادی آموخته شدهاند و برای درمان باید اصول درمان رفتاری برای تغییر آموخته به کارگیری شود (هینجینز[۱۱۴]، ۲۰۰۳؛ نقل از عارف نسب، ۱۳۸۴).انتظارات فرد در مورد اثرات پاداش دهندهی مواد، باور و نگرش در مورد مسئولیت رفتار و تقویت دریافتی از جمله عواملی هستند که موجب مصرف مجدد علی رغم بروز مشکلات میشوند مواد ممکن است از طریق رفع حالتهای آزارنده و ناخوشایند مانند درد، اضطراب و استرس و افسردگی نوعی تقویت منفی فراهم کنند. عوامل تقویت کننده ممکن است اجتماعی باشند. مثل: تایید دوستان یا فشار همسالان و یا ممکن است ثانویه باشند مانند همان وسایل مصرف، یک رفتار شدیداً تقویت شده مصرف، حتی سالها پس از ترک میتواند خاصیت چکانندگی[۱۱۵] بسیاری قوی داشته باشند و مواجهه با آن به شکل پاولفی میل شدید به مصرف را که گاهی با برخی از علائم ترک همراه است به وجود میآورد (سلیگمن، ۲۰۰۰؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷).همچنین مشخص شده است مصرف کنندگان مواد مخدر میزان بالایی از تحریفهای شناختی و تفکرات ناکارآمد را به کار میبرند. با توجه به تاریخچه رشدی، اختلالات همراه و تجربه وابستگی به مواد، مشکلات شناختی در بین معتادان گسترهی وسیعی دارد و درمانهای مختلفی به منظور اثر گذاری شناختی بر بیماران طراحی و اجرا شده است .صادقی (۱۳۸۰) در پژوهش خود نشان داد حتی وابستگان به مواد بیشتر از افراد نابههنجاری که مواد مصرف نمیکنند از نگرشهای ناکارآمد و باورهای غیر منطقی استفاده میکنند. سالها استفاده از مواد مخدر و روان گردان باعث میشود با وجود قطع مصرف مواد این شیوه نگرش و برخورد با امور مختلف زندگی ادامه پیدا کند و نیاز به آموزشهای شناختی برای درمان این افراد کاملاً آشکار است.
۲-۵-۴-۱نظریات شناختی
نظریه هایی که بر نقش باورها و عقاید در اعتیاد تاکید دارند، نظریه های شناختی نامیده شده اند. این نظریات مبنای خودرا بر دو فرض اساس استوار ساخته اند:
الف)اساسی ترین دلیل فرد خصوصاً نوجوان برای مصرف مواد، انتظارات و برداشت های او درباره مواد مخدر است؛
ب)سایر عوامل نظیر صفات شخصیتی نوجوان یا ارتباط با همسالانی که ماده مخدر مصرف می کنند، بر شناختها، ارزیابی ها و تصمیم گیری های نوجوانان درباره مواد مخدر تاثیر می گذارند (بهرامی، ۱۳۸۳).
دیدگاه شناختی بر این باور است که سوء مصرف کنندگان مواد از نظر شناختی در برابر مصرف مواد آسیب پذیرند؛ باورهای خاصی، در موقعیت های خاصی در این افراد بوجود می آیند که کاملاً فردی و غیر متعارف هستند (مانند بدون سرحال شدن و نمی توانم با دیگران بجوشم) و همین باورها احتمال سوء مصرف مواد را افزایش می دهند (گالانتر[۱۱۶] و کلبر[۱۱۷]، ۲۰۰۴)
۲-۵-۵ نظریه های یادگیری
۲-۵-۵-۱ نظریه یادگیری اجتماعی – شناختی
طبق نظریه یادگیری اجتماعی – شناختی بندورا[۱۱۸] (۱۹۸۵) نوجوان باورهای خود در مورد مصرف مواد مخدر را از الگوهای نقش، خصوصاً دوستان نزدیک و والدین مصرف کننده مواد مخدر کسب می کند (سازمان بهداشت جهانی،[۱۱۹] ۱۹۹۶). مشاهده الگوهای نقش که ماده مخدر مصرف می کنند، مستقیماً سبب شکل گیری انتظار پیامد در نوجوانان می شود. یعنی باور آنها در مورد آثار مستقیم اجتماعی، شخصی و فیزیولوژیک مصرف مواد مخدر است. بنابراین مشاهده والدینی که الکل یا مواد مخدر می کنند، آرام شوند و یا مشاهده همسالانی که برای احساس راحتی در روابط اجتماعی، حشیش می کشند، باور نوجوان را در مورد عواقب مصرف مواد مخدر و نگرش آنها به مصرف مواد را تعیین می کند(هیگنز[۱۲۰]، ۱۹۹۸).
۲-۵-۵-۲نظریه یادگیری اجتماعی
براساس این نظریه، رفتار الگوهای نقش و نگرش آنان نسبت به مواد تاثیر زیادی بر نوجوانان برای مصرف مواد مخدر دارد (پرتیتس،[۱۲۱] ۱۹۹۵). در این نظریه تاثیرگذاری الگوهای نقش در نوجوانان در سه مرحله متوالی صورت می گیرد:
۱)با مشاهده و تقلید، رفتار اجباری برای مصرف مواد مخدر شروع می شود.
۲) با تقویت های اجتماعی مصرف مواد مخدر ادامه می یابد (یعنی حمایت و ترغیب می شود).
۳)با انتظار عوارض فیزیولوژیک و آثار اجتماعی مثبت در دفعات بعدی مصرف مواد مخدر پایان می یابد.
۲-۵-۶دیدگاه های مبتنی بر ویژگی های درون فردی
۲ -۵-۶-۱مدل بوم شناسی اجتماعی
از نظر کامفر[۱۲۲] و ترنر[۱۲۳] (۱۹۹۹) طراحان این دیدگاه، تنیدگی خصوصاً تنیدگی مربوط به مدرسه، اساسی ترین علت مصرف مواد مخدر است. نوجوانان که شرایط مدرسه را نمی توانند تحمل کنند و از مدرسه گریزان هستند، همسالان منحرف را برای رهایی از فشار روانی انتخاب کرده و به مصرف مواد مخدر تشویق می شوند براساس این نظریه، خودرکارآمدی یا خود اثربخشی تحصیلی ضعیف، مهمترین علت فشار روانی نوجوان در مدرسه است. بنابراین، مدل بوم شناسی اجتماعی مدعی است که اگر نوجوان در مورد مهارت های تحصیلی خود دچار تردید شود و مدرسه را محیطی پر فشار و نامساعد دریابد، ممکن است به مصرف مواد مخدر روی آورد.
۲-۵-۶-۲الگوی تحقیر خود
گپلان[۱۲۴] و همکاران (۱۹۸۴، به نقل از طارمیان، ۱۳۷۸) نظریه ای مطرح کردند که در آن حرمت خود فرد، عامل اصلی در مصرف مواد مخدر و پیشگیری از آن است. در این نظریه فرض بر این است که اگر فرد مکرراً در معرض ارزیابی های منفی و انتقادات دیگران قرار گیرد، حرمت خود او پایین می آید، اغلب خود را تحقیر و احساس عدم کفایت می کند.
نوجوانی که احساس می کند از سوی دیگران طرد شده است و عملکرد اجتماعی مقبولی ندارد، برای دفاع و حمایت از من، واکنش هایی را نشان می دهد که عبارتند از:
۱)طغیان در برابر معیارها و ارزشهای معمولی حتی اگر تصنعی باشد.
۲)از الگوهای نقش پذیری مرسوم، خود را دور می کند.
۳)این احساس که خود ارزشمندی او با انجام رفتارهایی به غیر از رفتارهای متداول تقویت می شود، سبب ارتباط با همسالان منحرفی می شود که احساس ارزش خود را در او تقویت می کنند (داوو و همکاران، ۱۹۹۶).
۲-۵-۶-۳یادگیری اجتماعی چند مرحله ای
در این دیدگاه، سایمن[۱۲۵] و همکاران (۱۹۹۵) با بسط نظریه یادگیری اجتماعی کوشیدند تا علت گرایش نوجوانان به گروه های همسال مصرف کننده مواد را توضیح دهند. در این دیدگاه فرایندهای یادگیری اجتماعی با چند ویژگی درون فردی ترکیب شده اند. این ویژگی ها عبارتند از: حرمت خود پایین، آشفتگی هیجانی (تنش، اضطراب و خلق افسرده)، مهارتهای ضعیف در مقابله و رویارویی، مهارت های ضعیف در تعاملات اجتماعی و وجود سیستم ارزشی شخصی که بر اهداف فعلی و کوتاه مدت و نه اهداف بلند مدت مرتبط با خانواده، تعلیم و تربیت و مذهب تاکید دارد.
۲-۵-۷نظریه تعامل خانواده
بروک و همکاران (۱۹۹۰) نظریه پیچده ای را توصیف می کنند که در آن دلبستگی عاطفی به والدین، یادگیری اجتماعی و ویژگی های درون فردی نوجوانان، مستقیماً بر مصرف مواد اثر می گذارد. اساس نظریه تعامل خانواده، ارتباط و پیوند قوی عاطفی میان والدین و کودک، خصوصاً ارتباط مادر با کودک است. براساس این نظریه، دلبستگی میان والد و کودک چهار علت و سه پیامد دارد. علل آن عبارتنداز:
الف)ارزشهای مورد قبول والدین، ب)رفتار تربیتی توام با حمایت و عطوفت والدین؛ ج)سازگاری روانی مادر و کودک د) کنترل مادر در مورد کودک (هاونگ[۱۲۶]، ۲۰۰۶).
۲-۵-۸نظریه های یکپارچه نگر
۲-۵-۸-۱نظریه رفتار مشکل
این نظریه راجسور و همکاران (۱۹۷۷) مطرح کرده و در آن به تبیین علل رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان پرداخته اند. در این نظریه نوجوانی که رفتار مشکل آفرین دارد (مثلاً بزهکاری) بیشتر در معرض مشکلات روانشناختی دیگر قرار می گیرد.(مثلاً مصرف حشیش) در تایید این نظریه، تحقیقات نشان می دهد نوجوانانی که حشیش مصرف می کنند، احتمال بیشتری برای مصرف الکل دارند و در عین حال از نظر جنسی بی مبالاتند؛ ممکن است کارهای خلاف انجام دهند، فرار و دعوا کنند یا با والدین خود مخالفت ورزند (پرتیتس و همکاران، ۱۹۹۵).براساس مطالعه کاندل[۱۲۷] آنهایی که در سنین دبیرستان ماری جوانا مصرف می کرده اند، میزان بالاتری از جدایی و طلاق، بزهکاری و تمایلات فزاینده جهت مشاوره با متخصصان بهداشت روانی داشتند. در میان زنان، الگوهای شغلی ناپایداری مشخص شد، گرچه مولف این نکته را هم در نظر دارد که این آثار ممکن است فقط به ماری جوانا وابسته نباشد، بلکه با مصرف الکل و کوکائین نیز مرتبط باشد (دیویس ونیل، ۲۰۰۱، به نقل از بهرامی، ۱۳۸۳).
۲-۵-۸-۲نظریه گروه همسالان:
اوتینگو بوالیس[۱۲۸] نظریه ای را مطرح کردند که برخی مسائل و مفاهیم نظریه جسور و همکاران (۱۹۹۱) را نیز در بر می گیرد. طبق این نظریه، تنها متغییر منفرد و عمده در سوء مصرف مواد در نوجوانان، تاثیر همسالانی است که آنها برای ارتباط انتخاب کرده اند و به طور کلی استفاده از مواد مستقیماً به ارتباط با همسالان مربوط است (موک خلد[۱۲۹] و کلاتیون،[۱۳۰] ۱۹۹۵؛ به نقل از بهرامی، ۱۳۸۳).
۲-۵-۸-۳ الگوی آسیب پذیری
این الگو تلفیقی است از چند نظریه که شر[۱۳۱] آن را ارائه داده است. به عقیده وی مصرف مواد مخدر ارتباط بسیار زیاد و نیرومندی با انتظارات ویژه درباره مواد در افراد (نظریه های شناختی – عاطفی)، مصرف مواد به وسیله والدین (نظریه یادگیری اجتماعی)، ناکامی و شکست تحصیلی (الگوی بوم شناختی)، آشفتگی های عاطفی و مهارت های سازشی ناکارآمد (یادگیری اجتماعی چند مرحله ای) دارد. وقتی دیدگاه شر را به سایر مواد تعمیم دهیم ممکن است برخی از علل مصرف مواد را در اساس زیست شناختی شخصیت، عملکرد شناختی و تفاوت های فرد در واکنش به مواد جستجو کنیم (طارمیان، ۱۳۷۸).
۲-۵-۸-۴نظریه تفسیر انتخاب عقلایی
این نظریه معتقد است که افراد به سوی چنین فعالیت هایی رانده نمی شوند، بلکه فعالانه دست به این اعمال می زنند و فکر می کنند که ارزش خطر کردن را دارد. براساس چنین نظریه ای می توان به بعضی از علل فردی گرایش به اعتیاد نیز پی برد. مثلاً کنجکاوی یکی از عواملی است که باعث می شود تا فرد، بویژه در نوجوانی و جوانی به کشف ناشناخته ها تمایل پیدا کند. در چنین مواردی اگر چنین فردی در جمعی از همسالان خود قرار گیرد که دستی در مواد مخدر و اعتیاد دارند، تحت تاثیر تبلیغات مستقیم یا غیر مستقیم آنها و فقط براساس کنجکاوی خود شروع به مصرف مواد خواهد نمود (هاونگ، ۲۰۰۶).
۲-۵-۹نظریه های زیستی – روانی
۲-۵-۹-۱ نظریه وابستگی جسمانی اعتیاد