اولا؛ اجماعی در کار نبوده است، زیرا تنها مردم مردم مدینه در سقیفه جمع شده بودند و به اعتراف خود اهل سنت از میان مردم مدینه هم برخی چون حضرت علیA و بنی هاشم و برخی دیگر در آنجا حضور نیافته بودند.
ثانیا؛ دلیلی بر حجیت چنین اجماعی وجود ندارد.
۵-۲-۵٫ احکام مخالفین
محقق طوسی معتقد است: «محاربین حضرت علیA کافر و مخالفین آن حضرت فاسق هستند»[۴۰۷].
رسول اکرم۶ به حضرت علیA فرمود: «ای علی جنگ با تو جنگ با من است» و بی تردید جنگ با پیامبر اکرم۶ سبب کفر است، بنابراین جنگیدن با علیA نیز کفر میباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۵-۲-۵٫ نقد قوشچی
قوشچی در مقابل محقق طوسی میگوید: «اگر خطاکار بودن محارب علیA آشکار باشد از فئه باغیه خواهد بود و اگر محاربه او از روی شبهه باشد از دو حال خارج نیست؛ یا این که مخالفت او از روی اجتهاد است در این حالت، در صورت خطا کار بودن، فاسق به شمار نمیآید، زیرا کسی که در اجتهاد به خطا رود فاسق نیست، ولی اگر مخالفت با حضرت علیA و هم چنین سایر خلفا از روی اجتهاد نباشد، بی شک چنین فردی فاسق است»[۴۰۸]
۲-۶-۲-۵٫ پاسخ شبهه قوشچی
پس از این که ثابت شد امامت حضرت علیA و سایر ائمه شیعه از طریق نص خداوند است و هم چنین ثابت شد که امام باید معصوم باشد و در حقیقت امام تالی تلو نبی اکرم۶ است و هیچ فرقی با نبی جز در دریافت وحی ندارد؛ قول و فعل و تقریر او مانند قول و تقریر و فعل پیامبر۶ و حجت و از منابع احکام خواهد بود. غیر معصومین باید در اجتهاد خود او را منبع و ماخذ قرار دهند و هر اجتهادی که مقابل آن باشد اجتهاد در مقابل نص و باطل خواهد بود. حرف قوشچی که میگوید: برخی به خاطر اجتهاد خود مقابل حضرت علیA ایستادند و با او جنگیدند حرف بسیار ضعیفی میباشد مثل این است که کسی بر خلاف قرآن که از منابع اجتهاد است نظری دهد و بگوید من اجتهاد کردم و بر خلاف قرآن نظری دادم و معذور هستم چنین کسی در واقع معنای اجتهاد را نفهمیده است.
خاتمه:
علی بن محمد قوشچی از متکلمین اشعری مذهب قرن نهم هجری به شمار میآید که در سمرقند تولد یافت و دوران تحصیل و جوانی خود را در دربار سلطان الغ بیک حاکم ماوراء النهر گذراند.
وی بعد از مدتی عازم آذربایجان و تبریز شد و به دربار اوزون حسن راه یافت و از آنجا نیز به دستور اوزون حسن به دیار عثمانی و دربار سلطان محمد خان رفت و تا آخر عمر در آنجا اقامت کرد و در همان جا نیز رحلت کرد و در استانبول به خاک سپرده شد.
وی در شرح خود بر تجرید العقائد خواجه طوسی در مبحث امامت از هدف خود که شرح بوده است، فاصله گرفته است و باب امامت این کتاب ارزشمند را نقد نموده است.
قوشچی اشعری در باب امامت مطلب تازهای ندارد و تقریبا همان شبهات پیشینیان خود را تکرار نموده است و بیشتر از تقتازانی و فخر رازی تبعیت کرده است.
وی بر خلاف محقق طوسی مهم ترین دلیل وجوب امامت را اجماع صحابه میداند ولی محقق طوسی، قاعده لطف را مهم ترین دلیل وجوب امامت میداند و لذا در کتاب تجرید العقائد و رساله امامت خود به همین یک دلیل بسنده میکند.
قوشچی در نقد دلیل لطف از تفتازانی تبعیت میکند و عین عبارات تفتازانی در شرح المقاصد را میآورد و سه اشکال بر این قاعده مطرح میسازد.
اشکال نخست قوشچی بر قاعده لطف، اشکال صغروی است. وی نصب امام را لطف نمیداند و میگوید در نصب امام احتمال مفسده وجود دارد. محقق طوسی در پاسخ همین شبهه که از جانب پیشینیان قوشچی مطرح شده است میگوید: مفاسد معلومه الانتفاء است.
اشکال دوم قوشچی اشکال کبروی است. وی میگوید: لطف در صورتی واجب است که لطف دیگری جانشین آن نگردد و حال آن که احتمال عصمت مردم وجوب لطف را منتفی میسازد. این نقد وارد نیست، زیرا بالوجدان مشاهده میشود که مردم معصوم نیستند و در قرآن نیز بارها اکثریت مردم مورد مذمت واقع شده اند.
اشکال سوم قوشچی بر این قاعده اشکال صغروی است. وی بر این باور است که لطف بودن امام با غیبت امام سازگار نیست. پاسخ این شبهه این است که اصل وجود امام بر فرض عدم تصرف وی نیز لطف به شمار میآید؛ زیرا شیعه تنها حکومت ظاهری را شأن امام نمیداند بلکه حکومت ظاهری را از شؤون پایین امام میداند و مهم ترین شأن امام را واسطه فیض بودن و مرجعیت علمی او میداند.
یکی از آیاتی که محقق طوسی و متکلمین امامیه برای اثبات ولایت و امامت بلافصل حضرت علی (ع) به آن تمسک میکنند، آیه ولایت (مائده،۵۵) میباشد.
قوشچی میپذیرد که شأن نزول این آیه حضرت علیA میباشد ولی استدلال شیعه بر این آیه را قبول ندارد.
قوشچی دو شبهه بر استدلال امامیه در ذیل این آیه مطرح میکند. شبهه نخست وی این است که ولی در این آیه به معنای اولی در تصرف نیست، بلکه به معنای محب یا ناصر میباشد که سیاق آیات ما قبل و ما بعد آیه، این مدعا را اثبات میکند.
جواب این شبهه این است که نه تنها سیاق آیات ماقبل و مابعد با معنای اولی در تصرف ناهماهنگ نیست، بلکه کاملا هم مناسب میباشد و از سوی دیگر معنای حصر در انما با معنای محب و ناصر سازگاری ندارد، زیرا همه مسلمانان نسبت به همدیگر یاور و محب هستند و اختصاص به کسانی که در آیه ولایت از آنها یاد شده است ندارد.
معنای حصر در انما نیز مورد اجماع علمای ادبیات عربی میباشد.و در همه آیات قرآن در معنای حصر استفاده شده است؛ گاه حصر حقیقی و گاه حصر مجازی.
اشکال دوم قوشچی این است که درست است که شأن نزول آیه درباره علیA میباشد ولی شأن نزول سبب انحصار نمیگردد با توجه به این که هفت لفظ جمع در این آیه به کار رفته است.
در جواب این شبهه لازم به ذکر است که آوردن صیغ جمع برای مفرد در زبان عربی معمول و رایج است همان گونه که زمخشری و سیوطی نیز به آن تصریح کرده اند.
دومین آیه ای که بر امامت بلافصل حضرت علیA دلالت میکند، آیه «أطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» میباشد. در این آیه خداوند به اطاعت مطلق از «اولی الامر» امر کرده است. این امر دلالت بر معصوم بودن اولی الامر میکند و بالاتفاق کسی جز حضرت علیA در میان مدعیان خلافت، معصوم نبوده است.
تفسیر «اولی الامر» به حاکمان و امراء یا علماء و اهل حل و عقد با اطلاق این امر سازگار نیست. فخر رازی نیز معتقد است که آیه دلالت بر معصوم بودن اولی الامر میکند.
مراد از اولی امر بر خلاف ادعای فخر رازی، مجموع امت نیست چون اولی الامر به صیغه مفرد به کار رفته است و از سوی دیگر راه معرفت معصوم نیز مسدود نیست و به وسیله معرفی خدا و پیامبرش قابل شناخت است.
آیه امامت سومین آیه ای است که محقق طوسی به آن استدلال کرده است. طبق این آیه عهد امامت به ظالمین نمیرسد و بالاتفاق خلفای سه گانه مدتی از عمر خود را کافر بودند و حال آن که حضرت علیA سابقه کفر نداشت از این رو تنها حضرت علیA شایستگی خلافت دارد.
آیه دلالت دارد کسی که یک لحظه عمرش هم ظالم بوده باشد و لو آن که بعدا توبه نماید صلاحیت خلافت پیامبر اکرم۶ را ندارد.
شواهد موجود در آیه هم دلالت دارد که حضرت ابراهیمA مورد سؤالش همین مورد بوده است که آیا ظالمی که بعدا توبه کند شایستگی امامت را دارد و خداوند در جواب میفرماید: عهد من به ظالمین نمیرسد.
در آیه همراهی با صادقین نیز نقدهای قوشچی و پاسخ آنها شبیه آیه اولی الامر است.
احادیثی که بر امامت بلافصل حضرت علیA دلالت دارند به دو گروه نصوص جلی و نصوص خفی تقسیم میشوند. قوشچی در نصوص جلی که دلالت صد در صد بر خلافت حضرت علیA دارند، اشکال سندی میکند و حال آن که این نصوص در منابع معتبر اهل سنت آمده است.
در نصوص خفی؛ مانند حدیث غدیر و حدیث منزلت، قوشچی ایرادات سندی و دلالی مطرح میکند که هیچ کدام از این اشکالات وارد نیست. اشکالات سندی وارد نیست، زیرا بسیاری از منابع موثق اهل سنت این احادیث را نقل کرده اند و به صحت آن نیز تصریح نمودهاند؛ بلکه تواتر این نصوص از منابع اهل سنت استفاده میشود.
مولی در حدیث غدیر به دلایل و قرائن خارجیه معنایی جز اولی در تصرف نمیتواند داشته باشد.
در حدیث منزلت کلمه منزلت اسم جنس مضاف است و دلالت بر عموم میکند لذا تمام منازل هارونA از جمله خلافت برای حضرت علیA نیز ثابت است و صحت استثنا نیز گواه عام بودن منزلت است و لو آن که استثنایی هم در حدیث موجود نباشد.
نکته دیگر این که این حدیث تنها در جنگ تبوک از پیامبر خدا۶ صادر نشده است بلکه در جاهای مختلف و مناسبت های گوناگون پیامبر اکرم۶ این حدیث را بیان فرمودند که از منابع خود اهل سنت این مطلب اثیات میشود. نکته جالب توجه این که با وجود این که مصنفین صحیحیح در پنهان داشتن مناقب حضرت علیA جهد بلیغ داشتند ولی حدیث منزلت در صحیحین نیز روایت شده است.
برهان افضلیت دلیل عقلی بر خلافت بلافصل حضرت علیA میباشد. با توجه به فضایلی که در منابع شیعه و اهل سنت برای حضرت علیA ذکر شده است و مطاعنی که در منابع اهل سنت برای خلفای ثلاثه آمده است، حضرت علیA بعد از پیامبر اکرم۶ افضل مردم میباشند و واجب است افضل عهده دار امامت شود، زیرا تقدیم مفضول بر افضل عقلا قبیح و ممتنع است لذا خلیفه بلافصل بعد از پیامبر اکرم۶ حضرت علیA میباشد.
قوشچی هیچ کدام از فضایلی را که محقق طوسی برای حضرت علیA ذکر کرده است، رد نمیکند تنها میگوید: این فضایل افضلیت به معنای کثرت ثواب را برای حضرت علیA اثبات نمیکند. این سخن قوشچی جای تعجب است زیرا بسیاری از فضایلی که برای حضرت علیA ذکر شده است افضلیت به معنای کثرت ثواب را اثبات میکند؛ مانند این سخن پیامبر اکرم۶ که فرمود:
«لضربه علی خیر من عباده الثقلین» دلالت این روایت به این مقصود خیلی روشن است.
فضایلی که برای خلفای ثلاثه د ر منابع اهل سنت نقل شده است، اولا؛ این فضایل فقط در منابع اهل سنت است و حال آن که فضایل حضرت علیA هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت موجود است. ثانیا؛ این فضایل مخدوش است. مطاعنی که محقق طوسی برای خلفای سه گانه ذکر میکند در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد و جوابهای قوشچی به دلالت این مطاعن نیز صحیح نمیباشد.
فهرست منابع
قرآن کریم
آبی، منصور بن الحسین، نثر الدر فی المحاضرات، تحقیق: خالد عبد الغنی محفوط، بیروت: دار الکتب، ۱۴۲۴هـ.ق.