۲-۱۱٫ ساماندهی شهری
تعریف، ساماندهی شهری یعنی: دخالت آگاهانه در فضای شهری برای جلوگیری از فرسایش و معاصرسازی آن. معاصر سازی فرایندی است که به خلق فضای شهری جدید با حفظ ویژگی های اصلی فضایی (کالبدی و فعالیتی) منجر می گردد. در این اقدام، فضای شهری جدید حادث می شود که ضمن حفظ شباهت های اساسی با فضای شهری قدیم، تفاوت های ماهوی و معنایی را با فضای قدیم نیز به نمایش می گذارد. (حبیبی و همکاران، ۱۳۸۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱۲٫ نظریه پردازان جهانی
نظریه های مربوط به ساماندهی ورودی ها ابعاد گوناگونی را مورد بررسی قرار می دهد. که در این میان دو بعد فرهنگی و اقتصادی، اساسی ترین ابعادی می باشند که در معاصر سازی اثر موثر می افتد. نظریه های مربوط به ساماندهی ورودی در نیمه دوم قرن نوزدهم به وجود آمده که نظریه پردازی در این مورد تاکنون نیز ادامه دارد. آنچه در زیر می آید نظریه پردازان و نظریه های آنان برحسب تقدم تاریخی است.
۲-۱۲-۱. جان راسکین (۱۹۰۰-۱۸۱۸)
راسکین حقوق دان انگلیسی بود که با روی آوردن به هنر، ابتدا به نقد فلسفه هنر پرداخت و سپس روی به فلسفه اجتماعی آورد. «مطالعات عمیق راسکین به او ثابت کرد که هنر و آثار هنری به طور چشم گیری از عوامل اقتصادی و اجتماعی تاثیر می پذیرد. راسکین علت انحطاط هنر زمان خویش را در وضعیت اقتصادی – اجتماعی دوران صنعتی می بیند و در این مورد روابط و مناسبات تولید صنعتی را مقصر می داند». (حناچی، ۱۳۷۸، ص۴۷).
راسکین با دیدی کاملا هجران زده به گذشته و با الهام از گذشته سعی بر آن داشت تا تحولی اساسی در اندیشه فرهنگی مردم ایجاد کند. معروف ترین اثر راسکین کتاب «هفت مشعل معماری» است که در سال ۱۸۴۸ انتشار یافت.
شیوه اقدام وی در بناها و بافت های تاریخی، بهسازی است، زیرا وی به ساماندهی محتاطانه تاریخی اعتقاد داشت. روش مداخله راسکین، بیشتر بر پایه روش حفاظتی – تزئینی بنا نهاده شده است (حبیبی و دیگران، ۱۳۸۱).
۲-۱۲-۲٫ کامیلوبویی تو (۱۹۱۴-۱۸۳۶).
کامیلو بویی تو محقق و معمار ایتالیایی، تفکر جدید ساماندهی شهری را در قرن بیستم پایه گذاری کرد. وی را پدر ساماندهی شهری جدید می نامند. او اولین شخصیتی است که در باز زنده سازی توجه به مفاهیم معماری از جایگزین تبعیت از ویژگی های شکلی – سبکی بناهای در دست تعمیر کرد. «نکات پیشنهادی وی در مورد ساماندهی شهری تاثیر زیادی در تدوین و شکل گیری اولین منشور معماری داشت» (فلامکی، ۱۳۷۵، ص۲۱-۲۳).
۲-۱۲-۳٫ کامیلو سیت (۱۹۰۳-۱۸۴۳)
سیت معمار اتریشی بود که مهمترین اثر وی کتاب «هنر ساختن شهرها» به سال ۱۸۸۹ می باشد. در این کتاب وی برداشتی کاملا زیبایی شناسانه از شهرهای قرون وسطی و رنسانس دارد. سیت شیفته زیبایی و هماهنگی فضای شهرهای تاریخی بود و در مقایسه شهرهای جدید با شهرهای کهن معتقد بود که «شهرهای جدید به علت نظم و ترتیب بیش از حد و یکنواختی شان و به وجود آوردن فضاهای با هویت خاصی، نازیبا، بی تناسب و فاقد ارزش هنری هستند» (حناچی، ۱۳۷۸، ص۴۵). ولی می توان ابتذال شهرهای موجود را با بررسی آثار و بناهای تاریخی در گذشته از میان برد.
بر پایه نظریات، اصول و دستورالعمل های مورد نظر سیت می توان دریافت که هدف وی از مداخله در بناها، مجموعه ها و بافت های کهن، بهبود کارکرد با احترام به کالبد بافت قدیم است. کاربری پیشنهاد وی، کاربری است که بتواند سبب تداوم حیات کالبدی– تاریخی بافت شهر شود. (حبیبی و دیگران، ۱۳۸۱).
۲-۱۲-۴٫ پاتریک گدس
گدس زیست شناس اسکاتلندی، از زمره نظریه پردازان دوره دوم مرمت شهری محسوب می شود. وی پس از سال ها تدریس در رشته گیاه شناسی، شدیدا به شهرهای علاقمند گردید. مهمترین آثار وی در این زمینه، کتاب (توسعه شهری) در سال ۱۹۰۴ و (شهرها در تحول) در سال ۱۹۱۵ می باشند. گدس معتقد بود که اولین گام برای شناخت شهر، شناخت عناصر جغرافیایی و تاریخی آن شهر می باشد به طوری که این شناخت می تواند ما را در تهیه طرح ها یمان یاری رساند. گدس در مورد مرمت، سه نظریه عمده دارد که شامل موارد زیر است:
۱– انطباق مکان و زمان در خصوص بنا، مجموعه یا بافت شهری.
۲– امروز، تکرار دیروز نیست بلکه تحول و تداوم آن است.
۳– حضور مطالعات برنامه ریزی شهری در مرمت شهری. (منبع قبلی).
۲-۱۳٫ نگاهی به گذشته، حال و آینده ورودی شهرها
نابسامانی محیطی مبادی ورودی هنگامی تاثیر گذارتر می نماید که در سه ظرف زمانی به شرح زیر بدان توجه نماید.
– نگاه به گذشته: بیش از این، اولین نشانه بصری که از هر شهردرذهن مسافرین نقش می بست«ورودی» شهر بود.
– نگاه به حال: ورودی شهر، نخستین فضای شهری که مسافرین با آن برخورد می کنند. بنابراین می توان چنین پنداشت که نخستین تصویر ذهنی از یک شهر از طریق مبادی ورودی آن ایجاد می شود. این تصویر ذهنی در ارزش گذاری مخاطب بر کیفیت محیطی بطن شهر بسیار تاثیرگذار است. کیفیت فعلی مبادی ورودی اکثر شهرها، تصاوبر مناسبی از شهر را در منظر ذهنی مخاطبان ایجاد نمی نماید.
– نگاه به آینده: حاشیه های امروز شهرها جزء لاینفک بافت اصلی شهر در آتیه نه چندان دورمی باشند. با توسعه گریز ناپذیر شهرها، عرصه مبادی ورودی شهرها نیز به بخشی از بافت درون شهرها تبدیل میگردند. (ابلقی و دیگران، ۱۳۸۵، ص۶۷).
– شهرهای ایرانی پیش از اسلام، به ویژه در دوران هخامنشی و ساسانی، بر مبنای باورهای دینی و متاثر از مقوله جهان بینی ساخته می شد. این شهرها معمولا به حصاری ختم می گشت که چهار دروازه به چهار سوی عالم داشته و یادآور جهات اربعه بود. در این جهان بینی شهر با زمین به عنوان مرکز عالم مقایسه میگشت که از طریق دروازه های خود با کل عالم هستی که به چهار قسمت تقسیم می شد. ارتباط مییافت (حبیبی، ۱۳۷۵، ص۲۴).
بنابراین مشاهده می گردد که در این دوران علاوه بر دو عملکرد برقراری ارتباط و نمایش جهات اربعه، مفهومی فلسفی در رابطه با شهر و دروازه های آن وجود داشته است. در دوران ساسانی بازار در اطراف ورودی و دروازه شهر توسعه یافت و میدان با عملکرد های مختلف نظیر اعلام فرمان های دولت، بخشودگی ها و عقوبت ها در مقابل آن ظهور یافت (منبع قبلی). به این ترتیب زمینه شکل گیری فضایی پیرامونی دروازه ورودی و بسط مفهوم ورودی از یک مرز و یا سطح عمودی برای عبور که با عنصر شاخص دروازه تعریف می شد، به فضایی خاص از نظر عملکردی فراهم گردید. هر چند که «این فضا از دیدگاه ریخت شناسی هنوز فضای خاص را سبب نمی شده است. چنین ساختاری در فضای ورودی شهرها بعد از اسلام نیز وجود داشت» (منبع قبلی). که به تدریج با گذشت زمان به ویژه در دوران صفویه رشد کرده و به تکامل رسید.
– فضای ورودی شهرها در دوران صفویه
عنصر مهم و شاخص فضاهای ورودی در شهرهای قدیم دروازه است. دروازه ها به دو دسته تقسیم می شدند: دروازه های درونی نظیر دروازه های محله ای، دروازه های بازار و دروازه های حکومتی مربوط به ارگ یا قلعه و دروازه های بیرونی که در حصار شهر جای داشتند. دروازه های بیرونی، فضاهای درونی شهر را با بیرون آن مرتبط می ساختند. همه دروازه ها بیرونی همواره در امتداد مسیر، جاده ها و راه های منتهی به شهر قرار داشتند و از جنبه عملکردی معمولا به سه دسته دروازه های اصلی، دروازه های فرعی و دروازه های حکومتی تقسیم می شدند.
دروازه قزوین دروازه دولت دروازه شاه عبدالعظیم
تصویر ۲-۱ دروازه های قدیم ایران
ماخذ: (جواهرکلام، و دیگران ۱۳۵۷).
به ارگ یا قلعه و دروازه های بیرونی که در حصار شهر جای داشتند. دروازه های بیرونی، فضاهای درونی شهر را با بیرون آن مرتبط می ساختند. همه دروازه ها بیرونی همواره در امتداد مسیر، جاده ها و راه های منتهی به شهر قرار داشتند و از جنبه عملکردی معمولا به سه دسته دروازه های اصلی، دروازه های فرعی و دروازه های حکومتی تقسیم می شدند.
دروازه های بیرونی و فضای پیرامونی آنها دارای عملکردهای متفاوتی همچون ارتباطی، نظارتی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی نظیر گذران اوقات فراغت، مجازات مجرمین، تماس ها و مبادلات اقتصادی، بدرقه و استقبال بودند. از نظر کالبدی دروازه های اصلی شهرهای بزرگ و مهم را معمولا با طراحی معمارانه میساختند. اما بیشتر دروازه های فرعی و کوچک را بسیار ساده و بدون یک طراحی از پیش فکر شده و معمارانه می ساختند (سلطان زاده، ۱۳۷۲).
تاثیر عواملی نظیر موقعیت طبیعی، شکل زمین و ویژگی های توپوگرافی نظیر کوه، دره و رودخانه را در تعیین محل ورودی شهرهای قدیم نمی توان نادیده گرفت. این عوامل طبیعی دسترسی به شهر را محدود به نقاطی خاص می کردند. نمونه بارز آن ورودی دروازه قرآن شیراز است، که دسترسی به شهر از طریق گذر از دروازه طبیعی که به وسیله کوه ایجاد شد و نیز امکان بنای دروازه قرآن می توان نام برد (منبع قبلی). امروزه این عوامل می تواند نقش عمده ای در تعریف فضای ورودی شهر داشته باشد.
– ویژگی های فضاهای ورودی شهرهای قدیم ایران
فضاهای ورودی شهرها نیز متاثر از فرهنگ و سنن اجتماعی دارای ویژگی های ادراکی و عملکردی بود که بیشتر در شرح خصوصیات فضای ورودی بنای به آنها اشاره شد. ولی این ویژگی ها در فضای ورودی شهرها عمدتا حاصل فعالیت های است که در آن فضا جریان داشت. البته خصوصیات کالبدی فضای ورودی از اهمیت بسیار زیاد در ایفای اصلی ترین نقش آن یعنی ارتباط فیزیکی برخوردار است اما دارای پیچیدگی فضای ورودی یک بنا نمی باشد. به همین دلیل عوامل ایجاد کننده ویژگی های ادراکی و عملکردی فضای ورودی شهرها در برخی موارد با عوامل ایجاد کننده این ویژگی ها در فضای ورودی یک بنا، که جزء فضاهای آن می باشند. متفاوت است.
– ویژگی های ادراکی فضای ورودی شهرهای قدیم ایران عبارتند از:
-
- دعوت کردن (به دلیل عملکرد اجتماعی و پویایی فضای باز مقابل دروازه شهر).
-
- هویت بخشیدن (اهمیت دادن به دروازه و تزئینات آن و شاخص نمودن دروازه).
-
- ایجاد حس ورود (عبور از دروازه به عنوان مرز جداکننده دو فضا).
-
- آماده ساختن برای درک فضای جدید(فضای باز مقابل دروازه با عملکرد اجتماعی).
-
- برقراری ارتباط ادراکی و بصری بین دو فضا (وجود دروازه و فعالیتی که در فضای مجاور آن جریان داشت.
– ورودی شهرهای کنونی ایران
توسعه سریع و پر شتاب شهرها و اشغال بی رویه اراضی در فراسوی مرزهای آن موجب تحولات چشمگیری در سیمای حومه و حاشیه شهرها شده است. این نواحی با سازمان و ساختار فضایی و کالبدی منفصل، پراکنده، بودن انسجام و فاقد هویت از یک سو با نواحی روستایی و یا عرصه های طبیعی و از سوی دیگر با جوامع شهری تداخل نموده و یا با تغییر شکل نواحی روستایی، سیمایی نه کاملا شهری و یا روستایی به وجود آوردند. « این نواحی عموما در حول و حوش مسیرهای ارتباطی شهرها شکل گرفته و نیروی حیاتی خود را از آن می گیرند» (شالین، ۱۳۷۲، ص۱۹).
این نواحی منظر ورودی اغلب شهرهای امروزی ایران را تشکیل می دهند. برای آگاهی از وضعیت کنونی فضاهای ورودی شهرها در ایران نمونه هائی انتخاب گردید. در انتخاب نمونه حداقل یکی از ضوابط زیر مورد توجه قرار گرفته است:
۱– شهر توریستی باشد و یا در مسیر جاده های پر تردد توریستی کشور قرار گرفته باشد.
۲– از شهرهای مهم کشور باشد.
۳– نماینده یکی از دو اقلیم معتدل و خشک باشد.