۹۴/۰
۹/۶
۱۳۹۰
۰۰/۱۰۰
۵/۲۱
۱۳۳۹
۱۲/۰
۹/۷
۱۳۶۵
۱۶/۱
۷/۲۳
۱۳۹۱
۵۴/۱۳۰
۵/۳۰
۱۳۴۰
۱۲/۰
۶/۱
۱۳۶۶
۴۸/۱
۷/۲۷
۱۳۹۲
۸۸/۱۷۵
۷/۳۴
۲-۳-۵- ریسک
۲-۳-۵-۱- مرور کلی
زندگی امروز در حالی ادامه مییابد که سایهافکنی شرایط عدم اطمینان بر کلیهی امور، به علل مختلف فرایند تصمیمگیری را به کلی متحول ساخته است. تغییرات قیمت کالاهای اساسی، تغییر نرخ ارز، تغییر نرخ سود و همچنین تغییر قیمت سهام مواردی هستند که سازمانهای امروزی دائماً با آن دست به گریباناند. این تغییرات در کنار سایر تغییرات محیطی سازمانها، باعث ظهور نظریات جدید علمی در حوزهی مدیریتشده است، تا آنجا که نظریه آشوب[۱۶۰] مطرح گردیده و سازمانها را در محیطی مملو از پیچیدگی و درعینحال قابل مدیریت، تصویر کرده است.
دراینبین، علوم مختلف به میدان آمده و هر یک از زوایای تخصصی در گوشهای از ارکان سازمان، شرایطی متعارف را ایجاد کردهاند. مهندسی مالی و مدیریت ریسک نیز وظیفهی کنترل ریسکهای مالی را برعهدهگرفته و با ارائه راهکارهای نوین و استراتژیهای بدیع توانسته است در این راستا برای شرکتهای تجاری، غیر مالی و خدماتی و نیز بانکهای تجاری روشنهای نظاممندی خلق کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مقولهی جهانی شدن اقتصاد و از بین رفتن مرزهای اقتصادی، ناگزیر ما را با موضوعات ناآشنای تخصصی مالی، مواجه خواهد ساخت. افزایش روزافزون مراودات و انتقال اطلاعات، خصوصاً با پیشرفت فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک و امروزه مالی- الکترونیک[۱۶۱] و سایبرفایننس[۱۶۲]، خود عاملی در جهت افزایش سرعت جهانی شدن اقتصاد میباشد. بنابراین ما به بهانهی نداشتن ابزارهای مدیریت ریسک، بعد از این قادر نخواهیم بود تا موضوعات مربوط را نادیده انگاریم و به تحقیقات انجام شده در این خصوص توسط متخصصین مالی ایرانی بیتوجه باشیم. نگارندگان هنگام جستجوی اطلاعات از طریق شبکهی جهانی به نام بسیاری از محققین ایرانی برخورد نمودهاند که هر یک در پیشرفت علم مدرن مالی در سطح بینالمللی سهمی عمده دارند، البته نه در داخل کشور، بلکه خارج از مرزها و برای استفاده کنندگان غیر ایرانی.
در حال حاضر شرکتهای صنعتی و غیر مالی که انواع مواد اولیه و ماشینآلات را از خارج از مرزهای اقتصادی وارد میکنند و صادرکنندگان کالا خصوصاً نفت که با بازارهای بینالمللی در ارتباط هستند، از دیرباز با مقولهی ریسک آشنا بودهاند و علائم و نتایج آن را با تمام وجود لمس کردهاند، اما احتمالاً در فکر راه حل ها و یا یافتن راه حل ها به صورتی نظاممند نبودند. در این فصل برآنیم تا با معرفی مقولهی ریسک و برشمردن انواع آن به روابط منطقی برای محاسبه و سنجش و نیز روشهای مدیریت آن بپردازیم و برای آشنایی با مدیریت ریسک به تعریف ماهیت ریسک خواهیم پرداخت و بعدازآن، انواع ریسکهایی که یک سازمان با آن مواجه میشود برخواهیم شمرد. در بخش بعد، پس از ذکر منابع ریسک، به اهمیت مدیریت ریسک به عنوان یکی از عناصر استراتژی سازمان خواهیم پرداخت و در نهایت به عناصر اصلی مدیریت موفق ریسک اشاره خواهیم کرد.
۲-۳-۵-۲- ماهیت ریسک
در جامعهی امروز تقریباً تمام افراد به نحوی با این مفهوم آشنایی دارند و اذعان میکنند که کلیهی شئونات زندگی با ریسک مواجه است. ریسک در زبان عرف عبارت است از خطری که به علت عدم اطمینان در مورد وقوع حادثهای در آینده پیش میآید و هرچه قدر این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطلاحاً گفته میشود ریسک زیادتر است.
۲-۳-۵-۳- تعریف ریسک
فرهنگ ورستر[۱۶۳]، ریسک را «در معرض خطر قرار گرفتن» تعریف کرده است. فرهنگ لغات سرمایهگذاری (هیلدرس[۱۶۴]، ۱۹۸۸) نیز ریسک را زبان بالقوه سرمایهگذاری که قابل محاسبه است، میداند.
به عبارت دیگر ریسک، ما را با شرایطی مرکب از خطر و فرصت مواجه میسازد و شاید این تعریف را بتوان از جمله کاملترین تعاریف ریسک به حساب آرود، چرا که نه تنها دنیای سرمایهگذاری بلکه جهان طبیعت نیز تهدیدها و فرصتها را در کنار یکدیگر قرار داده است و موجودات به مقتضای سطح شعور و آگاهیهای خود از این فرصتها در کنار شناخت تهدیدات، استفاده می کنند.
گالیتز ریسک را هرگونه نوسانات در هرگونه عایدی میداند (گلایدز[۱۶۵]، ۱۹۹۶). تعریف مذکور این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه میسازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع یا متضرر سازد.
گیلب ریسک را اینچنین معرفی میکند: هر پدیدهای که بتواند نتیجهی حاصل از آنچه سرمایهگذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده میشود (گیلب[۱۶۶]، ۲۰۰۲).
اولین بار هری مارکویتز (مارکویتز[۱۶۷]، ۱۹۵۲) بر اساس تعاریف کمی ارائه شده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دورهای یک متغیر تعریف کرد. به عنوان مثال ریسک نرخ در خلال سالهای ۱۳۷۱-۱۳۸۱ عبارت است از انحراف معیار نرخ ارز در این سالها. سایر شاخصها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند؛ از جمله ریسک نرخ بازدهی سهام، ریسک تغییرات قیمت و ریسک نرخ سود.
دیدگاه دیگری در خصوص تعریف ریسک وجود دارد که تنها به جنبهی منفی نوسانات توجه دارد. هیوب ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف میکند (هیوب[۱۶۸]، ۱۹۹۸). در عین حال ما ریسک را ابتدا از دیدگاه اول مورد بحث قرار داده، سپس به ارائه نظرات جدید در خصوص ریسک و معیارهای اندازهگیری ریسک بر اساس تعریف جدید خواهیم پرداخت.
بنابراین برای تعریف ریسک میتوان دو دیدگاه ارائه کرد:
دیدگاه اول: ریسک به عنوان هرگونه نوسانات احتمالی بازدهی اقتصادی در آینده.
دیدگاه دوم: ریسک به عنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی اقتصادی در آینده.
همانطور که در فصل گذشته اشاره شد، بعد از کنار گذاردن قانون برتون وودز و در خلال دهه ۱۹۷۰ نوسانات نرخهای مختلف از جمله نرخ ارز و نرخ سود افزایش یافت. سرمایهگذاران در بازار بورس این نوسانات را هر روزه لمس و اثرات آن را عیناً در داراییهای مالی خود حس میکنند. در پایان سال ۲۰۰۲ اُفت شدید قیمتها در بازارهای بینالمللی در حدود ۲۴ درصد گزارش شده و این روند با وجود جنگ عراق ادامه پیدا کرد[۱۶۹]. نمودار ۱-۲ نوسانات شاخصهای چند سهام بینالمللی را در سال اخیر نشان میدهد:
نمودار ۲-۱۰ شاخصهای بینالمللی سهام
حتی دارندگان اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز با چنین نوسانات ارزشی مواجه هستند چرا که در صورت نوسانات نرخ سود بازار، قیمت پرتفوی اوراق قرضهی آنها نیز تغییر میکند. در سال ۲۰۰۲ بازار ابزار بدهی نیز به مانند بازار سهام دچار اُفت قیمت بود. نمودار ۲-۲ شاخص اوراق قرضهی شرکتی مریل لینچ را نشان میدهد.
کلیهی افراد و مشارکتکنندگان بازار، ریسکگریز میباشند و یا اینکه سطح قابل قبولی از ریسک را میپذیرند. مفهوم ریسک بدین جهت کاربرد زیادی در حوزهی مالی پیدا میکند، چرا که مشارکتکنندگان بازار در اولین مواجهه با هرگونه ورقهی بهاداری از سطح ریسک آن میپرسند. البته به نظر میرسد امروزه سرمایهگذاران ایرانی چندان به متغیر ریسک در کنار متغیر بازدهی توجه نمیکنند و یا آنگونه که باید، آن را به عنوان معیاری مهم برای سرمایهگذاری مورد توجه قرار نمیدهند، در حالی که دو متغیر ریسک به عنوان عنصری از آن، کل بازدهی را میسازد، م ورد توجه قرار گیرد و پس از تحلیل جامع، اقدام به خرید سهام خاصی شود.
نمودار ۲-۱۱ شاخص اوراق قرضهی شرکتی مریل لینچ
از آنجا که هدف کلیهی سرمایهگذاران کسب بیشتری بازدهی است، مفهوم ریسک نیز بیان میشود. در حقیقت ریسک و بازدهی دو رکن اصلی تصمیمگیری برای سرمایهگذاری میباشند و همواره بیشترین بازدهی با توجه به حداقل ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری است.
مفهوم ریسک در بازار مالی نقش کلیدی بازی میکند، بنابراین باید آن را شناخت و اندازهگیری کرد و برنامهای درنظر گرفت که بتواند ریسکهای غیرضروری را از بین برده، ریسکهای همراه با فرصت را مدیریت کند. ضمناً یادآوری این نکته نیز ضروری است که ریسک لزوماً پدیدهای منفی نیست، بلکه به همراه هر فرصتی، ریسک نیز وجود دارد و اصولاً نمیتوان کلیهی ریسکها را از بین برد، چرا که کلیهی فرصتها نیز بدین صورت از بین میروند. به همین علت رشته علمی- حرفهای مهندسی مالی با مدیریت ریسک و خلق فرصتها در خلال انواع قراردادها و طراحی معاملات، راه حل های بدیعی ارائه میدهد و صاحبان صنعت را با شرایطی مطمئنتر مواجه میسازد تا در کنار آن بتوانند فعالیتهای سرمایهگذاری خود را بهطور بهینه به انجام رسانند
۲-۳-۵-۴- تعبیر ریسک بهعنوان معیار تصمیمگیری