هزینه از دیدگاهی گسترده شامل تمامی اقلام بهایتمامشده منقضی شده است که قابل کسر از درآمد فروش میباشد.
از سویی هزینه عبارتند از کاهش ناخالص داراییها یا افزایش ناخالص بدهیها که براساس اصل پذیرفته شده حسابداری، اندازه گیری شدند و حاصل فعالیتهای انتفاعی موسسه میباشند.
هزینهها عبارتند از خروج یا مصرف دارایی های واحد انتفاعی یا ایجاد بدهیها (یا ترکیبی از هر دو) طی یک دوره مالی که از تحویل یا تولید کالا ، ارائه خدمات یا سایر فعالیتهای اصلی و مستمر آن ناشی می شود(نعمت الهی،۱۳۸۹).
۲ – ۸ – ۱ - ماهیت هزینهها
هزینه های اقتصادی شامل هزینه های صریح و هزینه های ضمنی است. هزینه های صریح عبارت است از مخارج واقعی واحد تولیدی برای خرید یا استخدام عوامل تولید. هزینه های ضمنی به ارزش عوامل تولید اطلاق می شود که متعلق به واحد تجاری بوده و توسط واحد تجاری به کار گرفته شده است، ارزش این هزینهها از طریق آنچه که از بهترین استفاده آنها عاید میگردد محاسبه و برآورد می شود. واحد تجاری باید به هر عامل تولید قیمتی برابر آنچه که در بهترین استفادهاش می تواند عاید شود، بپردازد. این امر به نظریه هزینه فرصت معروف است. هزینه های اقتصادی یا فرصت را باید از
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
هزینه های حسابداری که فقط به مخرج واقعی واحد تجاری جهت خرید یا استخدام عوامل مربوط می شود و به آنها هزینه های صریح میگویند، متمایز ساخت. هزینه های حسابداری یا تاریخی برای گزارشهای مالی در خصوص مقاصد مالیاتی اهمیت دارد. اما، جهت مقاصد تصمیم گیری مدیریت، هزینه های اقتصادی یا فرصت مفاهیم هزینه های مربوطه هستند.( سالواتور[۳]ه، ترجمه پورمقیم،۱۳۸۶ ).
۲ – ۸ – ۲ - طبقه بندی کلی هزینهها
فعالیتهای مدیریت، متمرکز بر طرحریزی و کنترل است . طرحریزی شامل تعیین اهداف و نحوه دستیابی به اهداف است و کنترل شامل عاملی برای اطمینان از تحقق این اهداف است. برای انجام این مسئولیت ها، مدیران به اطلاعاتی درباره موسسه نیاز دارند. از دیدگاه حسابداری، این اطلاعات اغلب مربوط به هزینه های موسسه است. در حسابداری مدیریت، واژه هزینه به انواع گوناگونی به کار
میرود و این هزینهها با توجه به نیازهای اطلاعاتی مدیریت به روش های مختلفی طبقه بندی میشوند. مدیران برای تهیه گزارشهای مالی برون سازمانی، طرحریزی بودجه و تصمیم گیری به اطلاعاتی درباره هزینهها نیاز دارند و هر استفاده متفاوت از این اطلاعات، طبقه بندی و تعریف متفاوت هزینهها را میطلبد. برای مثال، تهیه گزارشهای مالی برای افراد برونسازمانی، نیازمند استفاده از بهای
تمامشده تاریخی است در حالیکه لازمه تصمیم گیری، پیش بینی هزینه های آتی است. هزینهها در همه انواع موسسات اعم از تجاری، تولیدی، خرده فروشی و خدماتی وجود دارند. اما بطور کلی ، انواع هزینههایی که انجام می شود و شیوه طبقه بندی آنها به نوع موسسه بستگی دارد البته باید توجه داشت فعالیتهای موسسات تولیدی، گستردهتر از انواع دیگر موسسات است. این فعالیتها شامل خرید مواد خام، تولید کالا، بازاریابی ، توزیع و صدور صورتحساب است(گاریسون و همکاران،۲۰۰۳).
بطورکلی هزینهها در موسسات تولیدی به دو دسته هزینه های تولیدی و هزینه های غیر تولیدی
دستهبندی میشوند که در ادامه هریک را تشریح میکنیم :
۲ – ۸ – ۳ - هزینه های تولیدی
هزینه های تولید عبارتاند از :
- مواد مستقیم : به هر نوع موادی که یک جزء قابل شناسائی محصول تکمیل شده را تشکیل
می دهد، را مواد مستقیم می گویند که ممکن است به شکل مواد خام مانند، نیشکر در تولید قند یا قسمت های ساخته شده و خریداری شده مانند موتور در مونتاژ اتومبیل باشد. که برای تولید بسیاری از محصولات مواد مستقیم قسمت عمده هزینه های تولید را تشکیل می دهد.
- دستمزد مستقیم : دستمزدی است که بابت کاری پرداخت می شود که مستقیم صرف تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده انجام می شود.
- سربار تولید : شامل کلیه هزینه های تولیدی است که مربوط به موضوع هزینه است، ولی با روشی با صرفه قابل ردیابی به موضوع هزینه نیست. نمونههای آن عبارتند از هزینه های برق ، ملزومات ،مواد غیر مستقیم ،…. (هورن گرن و همکاران ،۲۰۰۶).
۲ – ۸ – ۴ - هزینه غیر تولید
بازاریابی یا فروش : شامل هزینه های تامین سفارش مشتریان و رساندن کالاها به دست مشتریان .
اداری : شامل تمام هزینه های اجرایی، سازمانی و دفتری مربوط به اداره امور عمومی شرکتهاست، نمونههایی از آن، هزینه پاداش مدیران، حسابداری عمومی، منشیگری و روابط عمومی است (گاریسون و همکاران[۴]،۲۰۰۳).
شکل ۲-۲ طبقبندی کلی هزینه
۲ – ۸ – ۵ - تغییر ساختار هزینهها در طول زمان
ساختار هزینهها در سالهای اخیر دچار تغییرات مهمی شده است در سالهای نخست قرن بیستم که بسیاری از کسب و کارها اقدام به راه اندازی سیستمهای هزینهیابی کردند، مواد مستقیم، بخش بزرگی از کل هزینه های تولیدی را تشکیل میداد. علاوه بر این هزینه های دستمزد مستقیم نیز از اهمیت بالایی برخوردار بود. در نتیجه سیستمهای حسابداری صنعتی بیشتر بر اندازه گیری و کنترل مواد و دستمزد مستقیم متمرکز بودند و این هدف را به گونه ای مطلوب انجام میدادند. هزینه های ثابت ، بخش کوچکی از هزینه های تولید را تشکیل میداد و معمولا در یک مخزن هزین
ه انباشته شده و برمبنای معیارهایی، مانند ساعات کار نیروی کار و ماشین آلات به محصولات تخصیص مییافت.
در محیط صنعتی کنونی، دستمزد مستقیم، اغلب بخش کوچکی از هزینه های تولیدی را به خود اختصاص میدهد اما هزینه مواد مستقیم همچنین اهمیت خود را حفظ کرده است. تغییر بزرگ در ساختار هزینه های موسسات تولیدی، افزایش سهم هزینه های ثابت است که نتیجه حرکت به سمت اتوماسیون بیشتر است و توجه بیشتر به مهندسی تولید، برنامه ریزی، راه اندازی ماشینآلات، ارائه خدمات بهتر به مشتریان و افزایش فعالیتهای پشتیبانی را میطلبد علاوه براین، هزینه های ثابت و متغیر مربوط به طراحی و توسعه محصولات، توزیع و فروش و بازاریابی و فعالیتهای اداری نیز افزایش یافته است(آتکیسون و همکاران[۵]، ۲۰۰۷).
۲ – ۸ – ۶ - محرک های هزینه
منابع بلندمدت، دارای ظرفیت کاری هستند، اگر بنگاه اقتصادی از این ظرفیتها استفاده نکنند، بخشی از منابع بلااستفاده مانده و برای بنگاه، هزینه های اضافی بهمراه دارد. درمقابل، منابع کوتاه مدت دارای ظرفیت نیستند و تنها به قصد مصرف خریداری میشوند. برق ،مواد اولیه و کارگران، نمونههایی از منابع کوتاه مدت هستند. مواد اولیه به این دلیل جزء منابع کوتاه مدت طبقه بندی میشوند که تنها به میزان مصرف مورد نیاز برای تولید کالاها و ارائه خدمات خریداری میشوند .(پورزمانی و صافی، ۱۳۹۱).
ظرفیت منابع بلند مدت را میتوان از طریق محرکهای هزینه مخصوص اندازه گیری کرد . برای مثال، ظرفیت کار مستقیم از طریق تعداد ساعات کار در دسترس و ظرفیت بخش راه اندازی از طریق تعداد دفعات راه اندازی ماشینآلات یا تعداد ساعات صرف شده برای راه اندازی تعیین می شود. اما در مورد برخی از منابع بلند مدت نمی توان یک رابطه علت و معلولی بین منابع و متغیرهای تولیدی یا خدماتی پیدا کرد. ظرفیت اینگونه منابع را که در هزینهیابی بر مبنای فعالیت به آنها، منابع در سطح کارخانه گفته می شود، نمی توان بر حسب یک متغیر تولیدی یا خدماتی بیان کرد زیرا استفاده از آنها به حجم یا سطح خاصی از فعالیت تولیدی بستگی ندارد .(پورزمانی و صافی، ۱۳۹۱)
۲ – ۹ - رفتار هزینه
گاریسون و نورین (۲۰۰۳)، رفتار هزینه را به این صورت تعریف کرده اند : رفتار هزینه به این معنی است که هزینهها چگونه نسبت به تغییراتی که در سطح فعالیت رخ میدهد، واکنش نشان می دهند.
مدیرانی که رفتار هزینهها را بهتر میشناسند شرایط بهتری برای پیش بینی مسیر هزینهها در شرایط عملیاتی گوناگون داشته و میتوانند فعالیتهای شرکت و در نتیجه سود را بهتر طرح ریزی کنند.
هزینه های تولیدی یه ثابتند و یا متغیر که هزینه های ثابت، هزینههایی هستند که با تغییر سطح فعالیت هیچگونه تغییری نمیکند و هزینه های متغیر، هزینههایی هستند که تغییرات آنها بسته به تغییر در سطح فعالیت تغییر می کنند.
۲ – ۹ – ۱ - مفروضات اصلی الگوی رفتار هزینه
در نگرش سنتی حسابداری صنعتی، طبقه بندی هزینهها به اجزاء ثابت و متغیر و با توجه به سه مفهوم هزینه، افق زمانی و دامنه مربوط انجام می شود به همین دلیل در این بخش ابتدا هریک از این مفاهیم به صورت مختصر شرح داده می شود و سپس مفروضات اصلی الگوی هزینه ارائه می شود .
-موضوع هزینه[۶] : هر موضوعی که اندازه گیری مجرای هزینه آن مورد نیاز باشد، موضوع هزینه تلقی می شود. یک قلم هزینه خاص ممکن است نسبت به یک موضوع هزینه، متغیر و نسبت به موضوع دیگر ثابت باشد.
-افق زمانی[۷]: تعیین اینکه یک قلم هزینه نسبت به فعالیت خاصی ثابت یا متغیر است، به افق زمانی تصمیم بستگی دارد. با فرض ثابت ماندن سایرعوامل، هرچه افق زمانی بلندتر باشد به احتمال بیشتری آن هزینه متغیر خواهد بود.
-دامنه مربوط[۸]: نکته دیگر استفاده از الگوهای رفتار هزینه، اینست که این الگوها فقط در دامنه مربوط معتبر هستند . مقصود از دامنه مربوط دامنهای است که در آن محدوده رابطهای خاص بین هزینه و عامل هزینه برقرار است. خارج از این دامنه، الگوهای رفتار هزینه تغییر می کند و به شکل غیرخطی درمیآید(هورن گرن و همکاران ، ۲۰۰۶).
هزینه های متغیر و ثابت برمبنای مفروضات مهمی بشرح زیر تعریف میشوند :
-
- با توجه به یک موضوع هزینه خاص، هزینهها به ثابت یا متغیر طبقه بندی میشوند.
-
- محدوده زمانی مشخص است.
-
- منحنی کل هزینهها بصورت خط مستقیم است.
-
- تنها یک عامل هزینه وجود دارد، یعنی اثر سایر عوامل به هزینه ها ثابت نگه داشته می شود.
-
- تغییر عامل هزینه فقط در دامنه مربوط رخ میدهد ( هورن گرن و همکاران ، ۲۰۰۶).
۲ – ۹ – ۲ - انواع دیدگاه ها درباره رفتار هزینه
اگرچه در کتب حسابداری دو الگوی اصلی برای رفتار هزینهها ارائه شده، اما بسیاری از هزینهها رفتاری مشابه با هردو الگو را دارند که به آنها هزینه های نیمه متغیر گویند. هزینه های نیمه متغیر ترکیبی از هزینه ثابت و هزینه متغیر هستند ، نمونه ای از این هزینه ها هزینه نگهبانی است. رفتار هزینه های مذکور به نحوی است که در سطوح گستردهای از فعالیت ثابت میمانند و تنها در واکنش به تغییرات خیلی بزرگ سطح فعالیت، افزایش یا کاهش مییابند. علاوه بر این، هزینه های ثابت ممکن است اخت
یاری یا غیر اختیاری باشند (گاریسون و نورین،۲۰۰۳).