“
انتخاب وزیران از یک حزب معمولاً در نظام های دو حزبی منضبط مانند انگلستان به رویه ای رایج بدل گشته است.
نخست وزیر در انتخاب وزیران از اختیارات وسیعی برخوردار است و این اختیارات وسیع در نظام پارلمانی دو حزبی انگلستان به دلیل در دست داشتن اکثریت پارلمانی از طرف یکی از احزاب است که نخست وزیر هم از همان حزب میباشد.
ثبات و استحکام کابینه قوه مجریه به علت وجود نظام دو حزبی است. رئیس حزب اکثریت سمت
نخست وزیری دارد و همکاران وی غالباً از حزب اکثریت اند. بنابرین تفاهم تنگاتنگی بین هیئت دولت و اکثریت اعضای پارلمان موجود میباشد، بویژه آنکه احزاب این کشور از انضباط فراوان برخوردارند و این امر کمک فراوانی به تداوم قابل توجه دولت میکند.[۱۲۹]
در نتیجه، دست نخست وزیر در انتخاب وزیران از میان اعضای حزب اکثریت در پارلمان باز است. البته اصل آزادی نخست وزیر در انتخاب وزیران، مستلزم آن نیست که وی هر کس را بخواهد به کار دعوت کند، زیرا در هر حزب افرادی وجود دارند که قوه مقننه ایمان و اعتقاد راسخی به آرای و نظریات تخصصی آنان ابراز میدارد. در این صورت نخست وزیر راهی جز انتخاب آنان به عضویت کابینه نخواهد داشت.[۱۳۰]
به عبارت دیگر، نخست وزیر بایستی الزاماتی را در خصوص انتخاب وزیران کابینه رعایت نماید. مثلاً اعضای کابینه حتماً باید از میان اعضای مجلس عوام و معمولاً از حزب وابسته به نخست وزیر پیروز در انتخابات باشند.
از آنجا که نخست وزیر با پشتیبانی حزب متبوع خود سیاست ملی کشور را تعیین و هدایت میکند، پس بایستی در تعیین وزیران کابینه هم از افراد حزب متبوعش استفاده نماید. در غیر این صورت با توجه به انضباطی که در احزاب در نظام های پارلمانی وجود دارد، نخست وزیر با مجازاتهای سنگینی از جمله استیضاح روبرو خواهد شد. پس، نتیجه می گیریم که احزاب در انتخاب وزیران نقش اصلی را برعهده داشته و نخست وزیر صرفاً اعضای حزب خود را برای تصدی وزارتخانه های مختلف از میان هم حزبی های خود گلچین میکند.
اما به نظر میرسد که در نظام پارلمانی چند حزبی که معمولاً به تشکیل دولتهای ائتلافی می انجامد انتخاب وزیران به سادگی صورت نگیرد. در اینجا لازم است تا توضیحاتی در مورد ائتلاف و انواع ائتلاف و معیارهایی که در تشکیل دولتهای ائتلافی مد نظر قرار میگیرد، داده شود.
در نظام پارلمانی ممکن است وزیرانی در دولت حضور داشته باشند که تحت عناوین وزیر مشاور و غیره در رأس هیچ وزارتخانه ای نباشند. در اصطلاح سیاسی زبان فرانسه اینان را وزیر بی کیف[۱۳۱] مینامند. این گونه وزیران به احزاب سیاسی تعلق دارند و هدف از انتخاب آنان شرکت دادن آن حزب در امر حکومت است. به هر حال وزیران با کیف یا بی کیف قبل از هر چیز شخصیت های سیاسی وابسته به احزاب هستند که
می خواهند برنامه و سیاست حزب خود را تحقق بخشند و اینان در صورتی میتوانند بر قدرت باقی بمانند که برنامه ایشان مورد تصویب اکثریت پارلمانی قرار گیرد. بدین جهت ناگزیر وزیران به احزابی تعلق خواهند داشت که در پارلمان اکثریت را تشکیل میدهند. زیرا در نظام پارلمانی، هیچ حکومتی بدون تکیه به اکثریت پارلمانی نمی تواند در قدرت باقی بماند و بدین سبب نظام پارلمانی را حکومت حزبی نیز مینامند.[۱۳۲]
گفتار دوم – دولتهای ائتلافی و نحوه تقسیم قدرت در دولت
الف- تعریف ائتلاف
ائتلاف، مجموعه ای از گروه ها یا احزاب سیاسی است که هدف مشترکی دارند و منافع خود را برای دستیابی به آن هدف، به کار میبرند و دستاوردهای حاصل از ائتلاف را میان خودشان توزیع میکنند.
در تعریف دیگری از ائتلاف از آن به عنوان «اتحاد موقت گروه ها و نیروهای سیاسی» یاد شده که هدف های معینی را دنبال میکنند.[۱۳۳]
ب- انواع ائتلاف
ائتلاف در حوزه های مختلفی از جمله در درون مجالس مقننه، در قوه مجریه و در بین دولتهای مستقل ایجاد میگردد؛ ولی مهم ترین حوزه در بحث ائتلاف، ائتلاف احزاب در درون قوه مجریه (ائتلاف اجرایی) است.
از آن جایی که در نظامهای پارلمانی بایستی اکثریتی از اعضای پارلمان از سیاستهای قوه مجریه حمایت نمایند، نیاز به تشکیل ائتلافی در پارلمان بین نمایندگان بیش از یک حزب پیش میآید. وقتی اعضای هیئت دولت همگی از یک حزب باشند، ولی در پارلمان از حمایت ائتلافی از اعضای حزب خود و حزب دیگر و یا نمایندگان مستقل برخوردار باشند، در چنین وضعیتی، ائتلاف پارلمانی ایجاد می شود و از ائتلاف اجرایی که در آن هیئت دولت از چند حزب است، متمایز است.
۱- ائتلاف اجرایی
ائتلاف اجرایی ممکن است اقلیتی و یا اکثریتی باشد. در ائتلاف اکثریتی، دولت از حمایت اکثریت اعضای پارلمان برخوردار است، در حالی که ائتلاف اقلیتی چنین نیست و دولت از پشتیبانی کمتری در پارلمان برخوردار است. به طور مثال حزب محافظه کار انگلیس به رهبری دیوید کامرون، در انتخابات پیشین پارلمانی از حد نصاب ۳۲۶ کرسی، ۳۰۵ کرسی از کرسیهای مجلس عوام را به خود اختصاص داد و ناگزیر به مذاکره با حزب لیبرال دموکرات برای تشکیل دولت ائتلافی گردید. این تصمیم کامرون در حالی صورت گرفت که وی تشکیل دولت اقلیتی محافظه کاران را با تکیه بر حمایت احزاب کوچکتر، منتفی ندانست. تقسیم بندی های دیگری هم از ائتلاف وجود دارد که با توجه به عوامل مختلفی از قبیل تعداد اعضای تشکیل دهنده ائتلاف (ائتلاف کافی، ائتلاف حداقل و ائتلاف اضافی) و یا از حیث حضور همه احزاب پارلمانی و یا تعدادی از آن ها در ائتلاف (ائتلاف بزرگ و ائتلاف ناقص) تعیین میگردند.
۲- ائتلاف حزبی
ائتلاف بین احزاب، اشکال و درجات بسیار قابل تغییری دارد، برخی موقتی و غیر تشکیلاتی و برخی قابل دوام تر و دارای ساخت محکمی هستند.
۳- ائتلاف پارلمانی
در ائتلاف پارلمانی احزاب میتوانند به نفع حکومت و یا علیه حکومت، متحد شوند. اصولا پارلمانهای چند حزبی تحت تسلط این نوع ائتلاف هستند. به علاوه، کابینه هایی که بدون توافقات حزبی قادر به تشکیل دولت نیستند.[۱۳۴]
۴- ائتلاف حکومتی
این ائتلاف که وزرایی از احزاب گوناگون را در کابینه شرکت میدهد، مسلماًً با ائتلاف پارلمانی تکمیل
می شود. اما عکس آن صحیح نیست. ائتلافات پارلمانی اقلیت و ائتلافهای پارلمانی برای حمایت از دولت وجود دارد. ائتلاف حکومتی، یک توافق مثبت راجع به یک برنامه است و تشابه و هماهنگی عمیق تری را ایجاب می کند. در کابینه تأثیر بعد حزبی بسیار مهم است و هر چه حزب مؤتلف محکمتر باشد، بیشتر در میان مؤتلفین وزن و جایگاه دارد. پس در ائتلاف، برتری یک حزب و حزبی که در رأس مؤتلفین قرار دارد،[۱۳۵]دارای اهمیت بسزایی است.
ج ـ عوامل ائتلاف
“