روزی زنان قریش با همسران رسول (صلیاللهعلیهوآله) از حَسَب و نَسَب خویش و مفاخرت قوم خود سخن میگفتند. چون فاطمه (علیها السلام) وارد جمع شد همه ساکت شدند یکی از ایشان گفت: «چرا حدیث رها کردی؟ گفتند: برای آنکه در پیش او حدیث حَسَب و نَسَب کردن محال باشد، دیگری گفت: ما بالَکُمْ یا بنیهاشم… چیست ای بنیهاشم که همه سیادت جمع کردی خود را و گوی سیادت از همه عالم بربودی، امّا پدرت سیّد وُلدِ آدم است؛ و امّا تو سیّده زنان جهانی. امّا شوهرت سیّد عرب است و اما فرزندانت سیّدان جوانان بهشتند و امّا عمّت حمزه سیّد شهیدان است»[۲۲۵].
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بدینجهت پارهای از مفسّران آیهی «نَسَبا وَ صِهْرا» را در شأن حضرت علی (علیهالسلام) دانستهاند که امیرالمؤمنین جامع سَبَب و نَسَب بود «و هیچکس را از صحابه این هر دو بیک جای نبود»[۲۲۶].
حضرت محمّد (صلیاللهعلیهوآله) و فاطمه (علیها السلام)
از سخنان و شیوهی رفتار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) با فاطمه زهرای مرضیّه (علیها السلام) پی میبریم که علاوه بر محبّت فطری پدر و فرزندی، ملکات انسانی و فضایل معنوی، دینداری و پارسایی امالائمّه حضرت فاطمه (علیها السلام) موجب اصلی جلالت و عظمت قدر آن بزرگوار نزد پدر بوده است. محدّثان و مفسّران قرآن در باب عظمت کفو ولایت و مصداق روشن: «انّا اَعْطَیْناکَ الکوثر». روایات متعددی نقل کردهاند که در اینجا به ذکر چند نمونه از تفسیر کشفالاسرار میبدی اکتفا میشود.
-
- فاطمه (علیها السلام) و سجود پیامبر (صلیالله)
کلام میبدی
در ابتدای دعوت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) به اسلام، کفّار دندان مبارک حضرت را شکستند و خاک و پلیدی بر او میریختند و حضرتش را ساحر و کاهن و مجنون میخواندند. در تفسیر آیهی مبارکه «اِنّ الَّذِینَ یُؤذُونَ اللّه وَرَسُولَه»[۲۲۷]. از قول عبداللّه مسعود نقلشده است که گفت: «دیدم رسول خدا (صلیالله علیه و آله) را در مسجدالحرام سر به سجود نهاده که کافری شکنبه شتر میان دو کتف وی فروگذاشت رسول (صلیالله علیه و آله) سر از زمین برنداشت تا آن گه که فاطمه زهرا (علیها السلام) بیامد و آن از کتف وی بینداخت»[۲۲۸].
-
- فاطمه (علیها السلام) و نوازش یتیم
کلام میبدی
«روزی مهتر عالم، یتیمی را دیدند که کودکان او را سرزنش میکنند و او میگرید و در خاک میغلتد، چون حضرت سبب درماندگی او را پرسیدند. گفت: پدرم روز احد کشته شد، خواهرم فرمان یافت و مادرم شوهر کرد و مرا براند. حضرت رسول (صلیالله علیه و آله) گفتند: ای غلام، اندوه مدار، من که محمّدم پدر توام و فاطمه خواهر تو و عایشه مادر تو… آنگاه مصطفی دست وی گرفت و به خانهی فاطمه (علیها السلام) برد و گفت: یا فاطمه (علیها السلام) این فرزند ماست و برادر تو، فاطمه (علیها السلام) برخاست و او را بنواخت خرما پیش وی بنهاد…»[۲۲۹].
مفسّران قرآن کریم آیه «وَیَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی»[۲۳۰] را تأکیدی به «اصلاح کار و مال» و نیکی به یتیمان دانستهاند[۲۳۱]
-
- حجاب حضرت زهرا (علیها السلام)
پوشیدگی زن از دید نامحرم یک فرمان قرآنی است. درگذشته برای بیان این مفهوم خصوصاً در فقه واژهی «ستر»[۲۳۲] را به کار میبردند. سعدی شاعر خوشسخن هم در معرفی زن پارسا چنین گفته است:
به دیدار او در بهشت است شوی
چو مستور باشد زن و خوبروی[۲۳۳]
و در تفسیر همچنین میخوانیم:
در خبر است که روزی رسول (صلیالله علیه و آله) در حجرهی فاطمه (علیها السلام) بود. مردی نابینای مادرزاد در بزَد. رسول گفت: درآی، او درآمد فاطمه (علیها السلام) برخاست و در خانه رفت و تا او به نرفت از خانه بیرون نیامد. رسول بر سبیل امتحان گفت: یا فاطمه! چرا از او پنهان شدی و او چیزی نبیند؟ گفت: یا رسولاللّه اگر مرا نبیند، من او رابینم. اَلیس اللّه تعالی قال: «وَقُل لِلمؤمنات یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنّ وَیَحْفظن فُرُوجَهُنَّ». رسول (صلیالله علیه و آله) گفت: «اَلْحَمْدُللّه اَرانِی فی اهلبیتی ما سَرَّنی؛ سپاس آن خدای را که با من نمود در اهلالبیت من آنچه مرا خرّم بکرد»[۲۳۴].
-
- فاطمهی زهرا (علیها السلام) و اندوه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
کلام میبدی
میبدی در تفسیر سورهی حجر، در ذیل آیهی «اِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ اَجْمَعِینَ»[۲۳۵] روایتی در باب درهای جهنّم و عذاب آن و نقل آن از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) برای حضرت فاطمه (علیها السلام) ذکر میکند:
آن روز که جبرئیل آیهی «اِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ اَجْمَعِینَ» را آورد حضرت اندوهناک شدند و بسیار گریستند و هیچکس از صحابه زهره نداشت که از سرّ آن تأثّر شدید جویا شود. عبدالرحمن عوف میدانست که رسول خدا (صلیالله علیه و آله) به دیدار فاطمه (علیها السلام) آسایش مییابد. از حضرت فاطمه (علیها السلام) درخواست نمود تا از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) سبب این اندوه بزرگ را بپرسد. پیامبر در جواب به فاطمه (علیها السلام) فرمودند: چه پرسی ازآنچه وهم و فهم هیچکس بدان نرسد؟ چون حضرت اشارهای به ابواب جهنم و چگونگی درکات دوزخ کردند، فاطمه (علیها السلام) بیفتاد و بیهوش شد. چون به هوش بازآمد گفت: «الویل الویل لمن دخل النّار»[۲۳۶].
-
- دوستی فاطمه (علیها السلام)
کلام میبدی
چون قریش پیمان حدیبیّه را شکستند، ابوسفیان را برای عذرخواهی نزد پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرستادند. او خواست از علاقهی پیامبر (صلیالله علیه و آله) به حضرت فاطمه (علیها السلام) به نفع خود سود جوید این بود که به در خانه فاطمه (علیها السلام) رفت و ماجرا را گفت، آن حضرت به او گفتند: «این کار بزرگتر از آن است که حدیث زنان در آن گنجد»[۲۳۷].
میبدی در تفسیر سورهی نصر در ذیل آیهی «إذا جاء نصرالله والفتح»[۲۳۸] روایت پیمان حدیبیّه و دوستی حضرت زهرا (علیها السلام) و پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) را مطرح میکند.
حضرت علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیها السلام)
بزرگان علم و عالمان دین در شناخت شأنی از شئون حضرت علی (علیهالسلام) و فاطمه زهرا (علیها السلام) درماندهاند. ما از طریق روایاتی چون: «أحبّ النساء الی رسول اللّه فاطمه و من الرجال علیّ (علیهالسلام)» و «… فمن عرف فاطمه حقّ معرفتها فقد أدرک لیله القدر و انّما سمّیت فاطمه لاِءنّ الخلق فطموا عن معرفتها»[۲۳۹] گوشهای از عظمت این دو عزیز را بازمینماییم و از میان انبوه روایات تنها به ذکر چند روایت از تفسیر روضالجنان و کشفالاسرار اکتفا مینماییم.
-
- یاری و پرستاری فاطمه (علیها السلام)
کلام میبدی
در جنگ احد که رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) و حضرت علی (علیهالسلام) جراحاتی برداشتند، حضرت فاطمه (علیها السلام) چهرهی مبارک پدر و روی نازنین همسر را شست. در همین غزوه شجاعت و فداکاری علی (علیهالسلام) تا آنجا جلوه نمود که جبرئیل از آسمان آواز داد: «لاسیف اِلاّ ذوالفقار وَلافتی الاّ علیّ» پس از جنگ، آن تیغ را به فاطمه (علیها السلام) داد و گفت: «بستان این شمشیر را که امروز با من وفا کرد»[۲۴۰].
-
- دعای حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله)
کلام میبدی
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در پاسخ بهطعنهی زنان قریش که به حضرت زهرا (علیها السلام) گفته بودند: پدرت تو را به مردی درویش داده است. چنین فرمودند: «بدان که این زنان که این گفتند نه بر طریق شفقت گفتند. من تو را به مردی دادم که «اَقْدَمُهُمْ سِلْما و اکْثَرُهُمْ علما وَاَعْظَمُهُمْ حِلْما» به اسلام از همه پیشتر است و به علم از همه بیشتر و به حلم از همه عظیمتر». آنگه دعا کرد ایشان را و گفت: «بار خدایا جمع ایشان مجتمع دار و دلهایشان به هم آر و فرزندان ایشان را وارثان بهشت نعیم کن»[۲۴۱].
-
- شمهای از فضایل حضرت علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیها السلام)
کلام میبدی[۲۴۲]
در وجود مبارک حضرت فاطمه (علیها السلام) فضایل بیشماری جمع است و زندگانی آن بانوی دوسرای، در همه ابعاد نمونه است، ازجمله پایداری آن اسوه ی کامل در تنگدستی و هجوم فقر مادّی است؛ آوردهاند:
یک روز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در حجرهی فاطمه شد او را یافت که حسن و حسین (علیهمالسلام) را میخوابانید و ایشان نمیخفتند از گرسنگی، فاطمه (علیها السلام) گفت: یا بن عَمّ رسولاللّه! بنگر تا چیزکی به دست آری برای این کودکان که از گرسنگی به نمیخسبند و سه روز است تا طعام نخوردهاند؟