توضیح دلایل نابرابری در موفقیت تحصیلی از عوامل خارجی مانند ویژگی های فردی دانش آموزان و محیط فرهنگی خانواده به تاکید بر فرایندهایی که در مدرسه و کلاس درس صورت می گیرد تغییر یافته است. لیسی[۱۰۱] اولین طرفدار این نهضت به این موضوع مانند بازکردن “جعبه سیاه” مدرسه برای توضیح مکانیسم های اجتماعی که ارتباط بین دروندادهای آموزشی و بروندادها را تعدیل می کند نگریسته است. در واقع فرایند مدرسه به عنوان یکی از عوامل مهم ایجاد کننده نابرابری های بروندادی لحاظ شده است. در زمینه نابرابری در فرایند کلاسی یکی از مسائل مطرح٬ مقدار و نوع توجه معلم است که توسط دانش آموزان متعلق به گروه های اجتماعی مختلف دریافت می شود. بر روی این مساله اتفاق نظر وجود دارد که معلم به دانش آموزان متعلق به طبقات اجتماعی پایین تر در مقایسه با دانش آموزان متعلق به طبقات اجتماعی متوسط و بالا زمان کلاسی کمتری را اختصاص می دهد. همچنین از نظر نوع توجه معلم دانش اموزان متعلق به طبقات بالاتر بیشتر توجه و ارتباط هدایتگر و منجر به موفقیت و ارتقا دهنده برخی از مهارتها از جمله مهارتهای کلامی را دریافت می کنند و اکثر توجهات معلم به این کودکان حالت تشویقی و مفتخرانه است. در مقایسه ٬ بیشترین میزان توجهات معلمان به دانش آموزان طبقات پایین تر از نوع انتقاد٬ سرکوبگرانه و منفی می باشد. این نوع از نابرابری ها در فرایند کلاسی بیشتر مربوط به ادراکات و نگرشها و سطح انتظارات معلم از دانش آموزان قابل توضیح است. درباره ماهیت دانش و ارزشها در کلاس درس و ارزش و اهمیت تعلیم و تربیت برخی از مطالعات مطرح می کنند که دانش و مهارتهای آموخته شده در کلاس درس و هنجارهای رفتاری مربوط به کلاس درس به طور سیستماتیک به نفع گروه ها و طبقات خاصی از دانش آموزان است. تحقیقات متعددی ثابت کرده اند که رفتار نابرابری به طور مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر گذار نیست بلکه این اثر از طریق متغیرهای روانشناختی مانند انگیزش٬ عزت نفس و مفهوم خود و غیره منتقل می شود. از آنجا که این متغیرها شکل دهنده و موثر بر زندگی آتی دانش آموزان می باشد. در سایه نهضت “مدارس اثربخش” فاکتور های آموزشی خاص مدرسه که می تواند منجر به درجه بالایی از تأثیرگذاری شود شناسایی شده اند، به ویژه فاکتورهایی مثل کنترل شدید توسط مدیر مدرسه، تمرکز شدید بر کسب مهارت های پایه ای حس نظم و امنیت و ارزیابیهای مکرر از پیشرفت دانش آموزان از ویژگی های مدارس اثربخش هستند. انتظارات بالای معلمان نیز کم اهمیت تر از این مسئله نیست و جایگاه مهمی در کار مدرسه دارد- انتظاراتی که والدین و دانش آموزان در آن مشترکند. فاکتور های مؤثر دیگر عبارتند از کیفیت رابطه معلم/دانش آموز و ادراک معلم و دانش آموز از زندگی در مدرسه ، قوانین شفاف، حضور حقوق دانش آموزان و مسئولیت آنها، در یک جو آرام. نظر سنجی اخیر PISA این یافته ها را تأیید می کند و رابطه بین عملکرد دانش آموز و ویژگی های معین مدرسه مانند تعهد قوی معلمان و جو خوب را آشکار می سازد. محیط مدرسه سالم و حمایت کننده معیاری برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به شمار می آید. از جمله عوامل جو مدرسه می توان به جو عمومی مدرسه به عنوان ادراک رفتار عادلانه، احساس شایستگی، مشارکت و انتظار مثبت اشاره کرد که با موفقیت تحصیلی رابطه دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پیشرفت تحصیلی یکی از بروندادهای اصلی سیستم های آموزشی می باشد توجه به اندازه گیری بروندادهای آموزشی به منظور شناسایی کارآئی و مسائل برابری در سیستم های آموزشی یک موضوع اساسی می باشد. در تحقیقات آموزش و پرورش٬ مشخصه چندبعدی بودن بروندادهای آموزشی نشان داده شده است. به ویژه در ادبیات دو جزء از نتایج آموزشی از هم متمایز شده اند: بروندادهای شناختی(توانائی های ذهنی و هوشی و دانش ویژه) و بروندادهای غیرشناختی(ارزشهای موثر٬ رفتار اجتماعی و بلوغ فردی). یک توافق جمعی مبنی بر لزوم درنظر گرفتن هر دو بعد در ارزیابی سیستم های آموزشی وجود دارد. این به این معنی است که مدارس تنها انتقال دهنده دانش نیستند بلکه آنها در تلاش برای القای رهنمودهایی برای ایجاد توانایی های فردی و جمعی هستند. این نوع ویژگی ها منجر به بهبود یگانگی اجتماعی٬ توانایی های ارتباطی و تعاملی ٬گردن نهادن به مسئولیت های محیطی٬ سیاسی٬ اجتماعی و فردی می شود. ادبیات موجود در رابطه با مسائل آموزشی مطرح می کنند که در مدارسی که آموزش اثربخش ایجاد شده است در هر دو بعد نتایج شناختی و غیرشناختی نتایج مثبتی مشاهده شده است.مدرسهفقطمؤسسهانتقالاطلاعاتنیست . از آنجا که در پزوهش های مختلف درباره نابرابر ی آموزشی بیشتر بر بروندادهای آموزشی آموزشی توجه شده است ولی بررسی کارکرد مدارس در ارتباط با دانش آموزان نمی تواند فقط به بروندادهای آکادمیک که با نمرات سنجیده می شود محدود شود و باید ابعاد دیگر نیز مورد توجه قرار گیرد که این ابعاد در تحقیق حاضر تحت عنوان “بروندادهای غیرشناختی ” مطرح گردیده است. بر اساس اهداف کلی آموزش و پرورشنظام جمهوری اسلامی ایران، کمال انسان در رسیدن به قرب الهی است که این هدف غاییشامل اهداف اعتقادی، اخلاقی، علمی آموزشی، اجتماعی و … است. بنابراین وظیفه نهادتعلیم و تربیت کشورمان این است که برنامههای درسی و آموزشی خود را در رسیدن به ایناهداف جهتدهی کند.
شایان ذکر است که در تحقیق حاضر متغیرهای تشکیل دهنده نابرابری های آموزشی علاوه بر تاثیر مستقیم بر نابرابری آموزشی از طریق تاثیر و تاثر بر همدیگر نیز بر نابرابری های آموزشی تاثیر گذار می باشند به عنوان مثال زمینه خانوادگی علاوه بر تاثیرگذاری مستقیم بر نابرابری های آموزشی از طریق تاثیرگذاری بر متغیرهای درون سیستمی بر نابرابری های آموزشی تاثیرگذار است همچنین متغیرهای عناصر زمینه ، درونداد و فرایند بر برونداد سستم های آموزشی تاثیرگذار است اما با توجه به هدف پژوهش حاضر این مسئله مدنظر نبوده لذا در مدل مفهومی پژوهش ارتباط بین متغیرهای مستقل تحقیق با یکدیگر مدنظر قرار نگرفته است اما در فصل چهارم برای ارائه مدل از طریق تحلیل مسیر اثرات غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته(نابرابری آموزشی) مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تحقیقات مختلف داخلی و خارجی نشان داد که مطالعه نابرابری ها عمدتا از طریق مقایسه میزان دسترسی و برخورداری از زمینه، درونداد، فرایند و بروندادهای آموزشی در بین گروه های مقایسه ای مختلف صورت گرفته است که این گروه های مقایسه شامل جنسیت، قومیت، نژاد، مذهب، زبان و منطقه محل زیست می باشد. برای انجام این مقایسات و بررسی میزان برخورداری از شاخص های آموزشی بهره گرفته می شود که در تحقیقات مختلف انواع شاخص ها و بالاخص سیستم شاخص ها(نشانگر ها) برای سیستم های آموزشی تدوین شده است.
برای مقابله با نابرابری های آموزشی و در نتیجه نیل به توسعه پایدار نیازمند تخصیص بهینه امکانات و منابع آموزشی در سطح سیستم های آموزشی هستیم که برای این منظور مدیریت و برنامه ریزی در سیستم های آموزشی اهمیت پیدا می کند و نقش برنامه ریزی استراتژیک در جهت تحقق توسعه پایدار آموزشی در سیستم های آموزشی ضرورت پیدا می کند. در تحقیق حاضر با بهره گرفتن از مطالبی که مطرح شد و با اتکا به نظریه بینابینی در رابطه بین نقش مدرسه در نابرابری های آموزشی با تعریف نابرابری آموزشی به صورت نابرابری در برخورداری از شاخص های زمینه خانوادگی، درونداد سیستم های آموزشی، فرایند های مدرسه ای و بروندادها و نتایجی که لازم است از هر دو بعد شناختی و غیرشناختی مورد سنجش قرار گیرد مدل عملیاتی تحقیق به صورت شکل ۲-۱ ارائه شد که در فصول بعدی این مدل با بررسی توصیفی و تحلیلی داده های حاصل از جامعه آماری تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.
توسعه پایدار
استراتژی تهاجمی
استراتژی رقابتی
استراتژی اقتضایی
استراتژی تدافعی
شاخص زمینه خانوادگی
ساختار خانواده
حساسیت تحصیلی والدین
آرزوی تحصیلی دانش اموزان و ولدین
شاخص امکانات فیزیکی(فضا)
شاخص نیروی انسانی
شاخص بروندادهای غیرشناختی
شاخص فرایند مدرسه
سرمایه فرهنگی
وضعیت اجتماعیاقتصادی
تحصیلات والدین
شغل والدین
درآمد والدین
شاخص پیشرفت تحصیلی
شاخص اقتصادی
شاخص دانش آموزی
جو انظباطی
ارتباط
ادراک عدالت
کارآمدی معلم
حمایت
انتظارات
تعلق به مدرسه
انگیزش نسبت به مدرسه
خود پنداره تحصیلی
رشد اعتقادی
معدل دروس نهایی
درصد قبولی در کنکور
نرخ ارتقا پایه
پوشش تحصیلی
کاهش
شاخص های برونداد
شاخص درونداد
شکل ۲-۱٫ مدل عملیاتی تحقیق
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱٫ مقدمه