مرا معلّم عشق تو شاعری آموخت
(همان :۲۳۹).
مصلح الدّین عبدالله از ازدواج مشرف الدین ابو عبدالله سعدی انصاری با خواهر ضیاء مسعود
بن مصلح طبیب کازرونی به وجود آمده و لقب مصلح را از دو نیای پدری و مادری خود به ارث برده است.(روان فرهادی، ۱۸۹:۱۳۶۶)
۲-۵ -تحصیلات
خواننده با خواندن آثار سعدی به وضوح در مییابد که دانش و علم سعدی فراتر از دیگر شاعران و نویسندگان هم عصرش بوده است.
مصلح بن شرف در آغاز عمر پس از تحصیل علوم متداول عصر و ظهور استعداد سخنوری و شاعری، تخلّص خود را در همان کلمهی نسبت طایفگی خویش برگزید و به سعدی شناخته شد (روان فرهادی، ۱۳۶۶: ۱۸۷/۳ ).
سعدی، فنّ وعظ و خطابه را که در نظامیّهی بغداد کلاسهای خاصّی برای این فن برپا میشد
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فرا میگیرد و فارغ التحصیل ارشد و ممتاز وعظ و خطابهی آن زمان نظامیّهی بغداد میشود.
۲- ۶- شهرت و نویسندگی
شهرتی که سعدی هم در حیات خود به دست آورد بعد از مرگ او با سرعتی بی سابقه افزایش یافت و او به زودی به عنوان بهترین شاعر زبان فارسی و یا یکی از بهترین و بزرگترین شعرای درجه اوّل زبان فارسی شناخته شد و سخن او حجّت فصحا و بلغای فارسی زبان گشت.
این اشتهار سعدی معلول چند خاصّیت در اوست:
نخست آنکه: وی گویندهای است که زبان فصیح و کلام شیوا، و بیان معجزه آسای خود را تنها وقف مدح و یا بیان احساسات عاشقانه و امثال این مطلب نکرد بلکه بیشتر آن را به خدمت مردم گماشت و در راه سعادت آدمیزادگان و موعظهی آنان و علی الخصوص راهنمایی گمراهان به راه راست به کاربرد و در این امر از همهی شاعران و نویسندگان فارسی زبان موفّق تر و کامیاب تر بود.
دوّم آنکه: وی نویسنده و شاعری با اطلاع و جهاندیده و سرد و گرم روزگار چشیده بود و
همهی تجاربی را که در زندگی خود اندوخته بود در گفتارهای خود برای اصلاح کار همنوعان بازگو کرد تا ازاین راه در هدایت آنان به راه راست موفّق تر باشد.
سوّم آنکه: وی سخن گرم و لطیف خود را در نظم و نثر اخلاقی و اجتماعی خویش همراه با امثال و حکایات دلپذیر که جالب نظر خوانندگان باشد بیان کرد و آنان را تنها با نصایح خشک و مواعظ
ملال انگیز از خود نرانید.
چهارم آنکه: وی در مدح و غزل، هر دو، راهی نو و تازه پیش گرفت و در مدح، بیان مواعظ و اندیشههای حکیمانه خود را از جملهی مبانی قرار داد و در غزل و اشعار غنایی خویش هم هر جا که ذوق او حکم کرد از تحقیق و بیان حکم و امثال غفلت نورزید.
پنجم آنکه: سعدی در عین وعظ و حکمت و هدایت خلق، شاعری شوخ طبع و بذله گو و شیرین بیان است و در سخن جدّ و هزل خود آنقدر لطایف به کار میبرد که خواننده خواه و ناخواه مجذوب او میشود و دیگر او را رها نمیکند.
ششم آنکه : وی در گفتار خود از بسیاری مثلهای فارسی زبانان که از دیرباز رواج داشت استفاده کرد و آنها را در نظم و نثر خود گنجانیده است و علاوه بر این سخنان موجز و پرمایه و پرمعنای او گاه چنان روشنگر افکار و آرمانهای جامعهی ایرانی و راهنمای زندگانی آنان افتاده است که به صورت امثال سایر در میان مردم رایج شده و تا روزگار ما، خاصّ و عام آنها را در گفتارها و نوشتههای خود به کار برده اند.
با توجّه به این نکات و نکته هایی از این قبیل، به میزان اهمیّت آثار سعدی، به درجهی نفوذ او در میان ایرانیان پی میبریم.
سعدی در اشعار روان و زیبای خود هیچ گاه فارسی را فدای الفاظ غریب عربی نکرد به نحوی که بجز در بعضی قوافی قصایدش، کلماتی نزدیک به تمام واژههای تازی که به کار برده از نوع لغاتی هستند که در زبان فارسی رسوخ کرده و رواج یافته و مستعمل و مفهوم بوده اند.
سعدی در نظم و نثر، در صف اوّل شاعران بزرگ ایران قرار دارد و اهمیّت او در نویسندگی، بسیار زیاد و در خور ستایش است.
سعدی، جادوی زبان فارسی است. این واقعیّت را محمّد علی فروغی، دقیق و رسا در مقّدمهی خود بر کلّیات چنین بیان کرده است:
«گاهی شنیده میشود که اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروز ما سخن نگفته است بلکه ما پس از هفتصد سال، به زبانی که از سعدی آموخته ایم سخن میگوییم.» ( فروغی، ۱۳۷۶: ۱۴).
زبان فارسی بعد از فردوسی به هیچ شاعری به اندازهی سعدی مدیون نیست.
۲-۷-آثار ارزشمند سعدی
آثار سعدی به دو دستهی منظوم و منثور تقسیم میشود، در حالیکه آثار منثور وی خاصّه شاهکارش گلستان خود آمیخته به اشعار پارسی و عربی میباشد. به صورت کلّی آثار سعدی به شرح زیر است:
۱.سعدی نامه یا بوستان در رأس آثار منظوم وی قرار دارد و در ده باب نوشته شده است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد؛
۲.گلستان مهم ترین اثر سعدی در هشت باب، نثر آمیخته به نظم که در ادامه به آن اشاره خواهد شد؛
۳.قصاید عربی سعدی، اندکی کمتر از هفتصد بیت مشتمل بر معنای غنایی و مدح و نصیحت؛
۴.قصاید فارسی سعدی، در موعظه و نصیحت و توحید و مدح پادشاهان و صدور و رجال عهد؛
۵.مراثی که مشتمل بر چند قصیده در مرثیهی المستعصم بالله و ابوبکر بن سعد ابن زنگی و امیر فخرالدّین ابی بکر است؛
۶.ملمّعات و مثلّثات؛
۷.ترجیعات؛
۸.طیّبات؛
۹.بدایع؛
۱۰.خواتیم؛
۱۱.غزل قدیم؛
۱۲.صاحبیه: مجموعهای است از بعضی قطعات فارسی و عربی که غالب آنها در مدح شمس الدّین، صاحب دیوان جوینی میباشد و از این روی معروف به صاحبیه است؛
۱۳.خبثیات: مجموعهای از اشعار هزل که در مقدّمهی آن به عربی اشاره میکند که بعضی از فرزندان ملک زادگان مرا مجبور کردند که این گونه اشعار بسرایم پس آنها را سرودم و از خداوند طلب آمرزش میکنم؛
- رباعیّات؛
۱۵.مفردات.
۲-۸- بوستان
سعدی، تجربیّات و اندیشههای خود را هنرمندانه و استوار در قالب زبان بسیار شیوا و روان در این کتاب به نظم کشیده است. این اثر در قالب مثنوی و به وزن شاهنامه ( فعولن فعولن فعولن فعول) میباشد.
سعدی در چنین قالبی توانسته است مطالب غیر حماسی را استادانه به نمایش بگذارد که این خود نمایانگر مهارت و استادی او در شعر و زبان است.
بوستان سعدی شامل ده باب میباشد:
باب اوّل «در عدل و تدبیر و رأی»، باب دوّم «در احسان» باب سوّم «در عشق و مستی و شور»، باب چهارم«درتواضع»، باب پنجم «در رضا»، باب ششم «در قناعت»، باب هفتم«درعالم تربیت»، باب هشتم «در شکر بر عافیت»، باب نهم «در توبه و راه و صواب»، باب دهم«در مناجات و ختم کتاب»