توانمندسازی از نظر باون و لاولر (۱۹۹۲م) نوعی راهبرد در سهیم کردن هر چه بیشتر کارکنان در قدرت است. در مدل توانمندسازی باون و لاولر دسترسی به اطلاعات، نقش مهمی در تصمیمگیری ایفا میکند .(Bowen & Lawler, 1992: 31)
اطلاعات درباره عملکرد سازمان
پاداش بر مبنای عملکرد سازمانی
توانمندسازی
ابعاد توانمندسازی
قدرت در اخذ تصمیمات مؤثر بر جهت
قدرت در اخذ تصمیمات مؤثر بر عملکرد سازمان
نمودار شماره ۲-۳: مدل توانمندسازی باون و لاور
۲-۲-۲-۶- مدل توانمندسازی اسپریتزر[۲۱]
بر مبنای مدل توماس و ولتهوس در سطح کارکنان میانی یک سازمان تجاری و کارکنان سطح عملیاتی یک سازمان بیمه، اسپریترز عوامل مؤثر بر توانمندی روانی و نتایج حاصله از توانمندی روانی را در قالب مدل تصویری چنین بیان میکند. (Spreitzer, 1995, 145)
توانمندسازی روانی
- تأثیر
- عزم شخصی
- شایستگی
-معنا داری
-
اثر بخشی سازمان
خلاقیت
کارایی
- دسترسی به اطلاعات
- فرهنگ سازمانی
- ماموریت و عملکرد سازمان
-پاداشها
نمودار شماره ۲-۴: مدل توانمندسازی اسپریتز
- مدلهای اقتضایی
- مدل توانمندسازی بلانچارد و زیگارمی[۲۲]
مفهوم ایفای نقش مربیگری در این مدل، هدایت و انتخاب سبک مناسب است که از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این رویکرد، مدیر به افراد کمک میکند تا ارزشها و سنتهای سازمانی را درونی کنند. و مدیران در راستای نقش مرشد، فضای کاری را به صورتی مهیا میکنند که افراد بیش از آنکه با دلایل بیرونی بر انگیخته شوند، با دلایل درونی به انجام دادن کار بپردازند. (Mallak&etal, 1996, 8)
یکی از ویژگیهای مرشد بودن و رشد دادن زیردستان آن است که مدیر نقش یک مدل را برای فردی که میخواهد او را هدایت کند تا به ثمر و نتیجه برسد، بازی نماید .(Block, 1987) حال اگر مدیر نقش خود را در کمک به دیگران برای رشد و ارتقاء به درستی درک نکند، تلاشهایی که در جهت توانمندسازی انجام میشود، بیثمر خواهد بود. مدیر باید کارکنان را نیروهای بالقوهای ببیند که باید به ظهور و فعلیت برسند. این فرایند را مربیگری یا مرشد بودن مینامند که عبارت است از:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- تعیین سطح مهارت کارکنان.
-
- مطلع ساختن افراد از اهدافی که باید به دست آید و اهمیتی که این اهداف بر کل سازمان دارد.
-
- اجرای آموزشهای مورد نیاز.
-
- حمایت کردن مناسب سرپرست بر مبنای سطح مهارت کارکنان.
-
- سبک هدایتگری،[۲۳]در موردی که فرد مهارت پایین دارد.
-
- سبک مربیگری،[۲۴]برای وظایفی که فرد مهارت دارد، ولی تجربه و مهارت کافی ندارد.
-
- سبک حمایتی،[۲۵]برای وظایفی که فرد مهارت اجرا دارد، ولی هنوز اعتماد به تواناییهای خود برای انجام دادن کار ندارد.
-
- سبک تفویضی،[۲۶]برای وظایفی که فرد با انگیزه و دارای توان کامل است.
-
- اطمینان از رشد مداوم مهارتهای فرد با واگذاری مسئولیتهای جدیدی که سطح بالاتری از سرپرست را میطلبد.
-
- ارشاد کارکنان تا مرحله جذب فرهنگ سازمانی و ارزشهای توانمندسازی.
-
- حذف موانع ساختاری در سازمان.
-
- اطمینان از فراهم بودن منابع مورد نیاز یا اطمینان از مهارت فرد در کسب آنها.
-
- حمایت از تثبیت و تحکیم توانمندسازی.
-
- مشارکت دادن افراد در اطلاعات مربوط به خود افراد (Blanchard & Zigarmi, 1985).
۲-۲-۲-۷- مدل توانمندسازی فورد و فوتلر[۲۷]