کشف[۶۰]: هر فرد با مشاهده فاصله میان انتظارات و واقعیات، دانش جدید مورد نیاز را کشف می کند.
اختراع و ابداع[۶۱]: افراد فواصل اجرا را تحلیل کرده و راه حل ها را توسعه می دهند. در این مرحله افراد برای رسیدن به این نیازهای جدید تحقیق انجام می دهند، با مشاوران مشورت می کنند و یا به تحصیل می پردازند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پیاده سازی و استقرار [۶۲]: در این مرحله افراد راه حل ها را پیاده سازی می کنند.
انتشار[۶۳]: سازمان آنچه را آموخته است یکپارچه می سازد. بنابراین آموخته ها بطور گسترده در دسترس خواهند بود و می توانند به راه حل های جدید عمومیت یابند.
مراحل کشف و ابداع جزو “تولید ایده ها” و مراحل پیاده سازی و انتشار جزو “عمومیت دادن آن ایدهها” می باشند.
یادگیری سازمانی اغلب از دو منبع اصلی حاصل می شود:
تجربه مستقیم و تجربه دیگران.
ویژگی های این دو منبع یادگیری سازمانی در جدول زیر بیان شده است:
یادگیری از تجربه دیگران | یادگیری از تجربه مستقیم | منبع یادگیری حوزه |
اگر سرعت تغییرات محیطی خیلی زیاد نباشد این نوع یادگیری مناسب است. | اگر سرعت تغییرات محیطی خیلی زیاد باشد این نوع یادگیری مناسب است | سرعت تغییرات محیطی |
در این حالت رقابت از طریق قیمت و هزینه خواهد بود. | در این حالت رقابت از طریق نوآوری محصولات و تمایز انجام می شود. | استراتژی رقابتی |
خیلی محدود | خیلی فراوان | منابع |
وقتی عملکرد سازمان رضایتبخش نیست از این نوع یادگیری استفاده می کنند | وقتی سازمان موفق باشد از این نوع یادگیری استفاده می کنند | موفقیت جاری |
پیچیده | پیچیدگی کمتر | پیچیدگی تکنولوژی |
جدول شماره (۲-۲) ویژگی های منابع یادگیری سازمانی ، یونگ ،۱۹۹۹، (سنجقی و کاشفی،چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت، ۱۳۸۵)
سازمان ها به منظور کسب دو هدف اصلی یاد می گیرند:
کشف امکانات و فرصت های جدید: بدین منظور سازمان ها از استراتژی تمایز و یا رهبری تکنولوژیکی استفاده می کنند.
استفاده بهینه از فرصتهای موجود: بدین منظور سازمان ها از استراتژی رهبری هزینه استفاده می کنند.
۲-۱-۲۰ نظریه های یادگیری
تئوری ها و نظریه های بسیاری در ارتباط با چگونگی و نحوه یادگیری ارائه گردیده است که مهمترین آنها«نظریه محرک و پاسخ»[۶۴] و «کتب گشتالت[۶۵]» است. البته دو نظریه دیگر هم تحت عناوین «تئوری یادگری اجتماعی»[۶۶] و «آسان سازی»[۶۷] ارائه گردیده است که در زیر به شرح مختصر هر یک از آنها می پردازیم.
تئوری «محرک – پاسخ» که گاهی تحت عنوان تئوری و یا مکتب «رفتار گرایان»[۶۸] هم مطرح شده نظر دانشمندانی است که یادگری را ایجاد ارتباط بین یک محرک و یک پاسخ می دانند. این صاحب نظران آزمایشهایی را روی حیوانات انجام داده، نتایج حاصل را در نحوه یادگیری انسانها به کاربرده و بهاین نتیجه رسیده اند که یادگیری در انسان هم می تواند در نتیجه «تشویق و تنبیه» و یا بهتر بگوییم «پاداش و نتیجه» انجام پذیرد.
اسکینر[۶۹] معتقد است به شرطی انسان یاد می گیرد که رفتار ناشی از یادگیری موجب دریافت پاداش گردد به عنوان مثال، اگر شخصی برای گذرانیدن یک دوره آموزشی معرفی شود زمانی به یادگیری اقدام می نماید که مطمئن شود که گذرانیدن دوره مذکور و افزایش دانش، مهارت و رفتار مطلوب، او را به هدفهای معنوی، مادی و یا هردوی آنها خواهد رسانید.
مکتب گشتالت تاکید بسیاری به کل نگری دارد. پیروان این مکتب معتقدند برای ارتفای میزان یادگیری قسمتهای گوناگون یک برنامه آموزشی باید متشکل از مباحث با معنی و مرتبط با «کل» برنامه های آموزشی باشد. این مطلب در واقع اشاراتی به طراحی و تنظیم برنامه های آموزشی و سازماندهی دوره های مختلف آموزش دارد.
«تئوری های یادگیری اجتماعی» به اهمیت مراودات اجتماعی و تاثیر آن در یادگیری انسان تاکید فراوان دارد. براساس این نظریه هرچیزی را که بتوان با تجربه مستقیم آموخت، با مشاهده مستقیم هم امکان آموختن آن وجود دارد. بنابراین به زعم پیروان نظریه مذکور انسان نمی تواند از مشاهدات خود الگوسازی نماید. این تئوری استفاده از وسایل آموزشی از قبیل تصویر، فیلم و ویدئو را به عنوان الگوهای رفتاری توصیه می نماید. سرانجام تئوری «آسان سازی» در یادگیری، تاکید بر مشارکت دادن آموزش گیرندگان در مراحل آموزشی دارد. بر اساس این تئوری شرکت کنندگان در دوره های آموزشی منابع خوبی برای انتقال دانش و مهارت و رفتارهای لازم هستند که به هر طریق باید آنان را به مشارکت در مباحث تشویق نمود. در این صورت کارشناسان، اساتید و یا مربیان آموزشی در واقع بیشتر نقش تسهیل کننده را ایفا می نمایند نه کنترل کننده و یا ارائه کننده کل مطالب(ابطحی،۱۳۸۳، ۱۹۹).
۲-۱-۲۱ اصول یادگیری
هرچند که بطور کلی تئوریهای مذکور نمی توانند مراحل یادگیری را به سادگی بیان نمایند، ولی از مطالعه این تئوری ها ، اصولی را می توان مستفاد نمود که عمل به آن می تواند راهنمای خوبی برای کارشناسان امور آموزشی باشد. این اصول عبارتند از:
راهنمایی[۷۰]
استانداردهای عملکرد و آگاهی از نتایج آن[۷۱]