انگیزه افراد برای بهرهبرداری از تعلیم و تربیت قرآنی، ضعیفتر از سایر دروس است. عوامل مختلف خانوادگی و اجتماعی سبب کاهش رغبت دانشآموزان به شرکت در جلسات آموزش قرآن شده است. انگیزههایی مثل کسب مدارج دانشگاهی و موقعیتهای شغلی سبب شده که فراگیری سایر دروس، بسی بیشتر مورد استقبال جوانان و خانوادهها باشد.[۹۳۰] حتی خانوادهها به اینکه فرزندانشان از کودکی، زبان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرند، توجه داشته و او را به کلاسهای فوق برنامه میفرستند اما نسبت به آموزش قرآن به کودکان خود کوتاهی میکنند. این ضعف انگیزه، مسئولیت معلمان و مربّیان را افزون و شناخت راه حل های آن را ضروری میسازد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۲-۳-۸- سختی پیشروی و آسانی عقبگرد
به دلیل وجود موانع فراوان شناختی و گرایشی، حرکت در مسیر دین، ناهموار و با سختی همراه است، لذا پیشروی به سختی انجام میشود، اما عقبگرد، بسی آسان و سریع است. از اینجا لزوم تقویت، پیگیری، تکرار و تذکّر آموزش دینی نیز معلوم میشود. البته میزان سختی حرکت و سرعت عقبگرد در همه افراد یکسان نیست. هر قدر آدمیان بتوانند گرایشهای فطری معنوی خود را تقویت کنند، توانایی مقاومت آنها در برابر موانع افزایش مییابد.[۹۳۱]
۳-۲-۳-۹- انتزاعی بودن مفاهیم
یکی از ویژگیهای برخی مفاهیم دینی- قرآنی، انتزاعی و نامحسوس بودن آنهاست. بحث از خدا، صفات او، روح و عالم غیب، ملائکه، معاد و … انتزاعی و غیرتجربی تلقی میشوندکه تصور آن خصوصاً برای کودکان، مشکلی مضاعف دارد و نوع نگاه کودک به جهان اقتضا میکند که باورهای دینی به سبکی مناسب و متفاوت از بزرگسالان برای آنان عرضه شود. بنابراین میتوان به شیوههای گوناگونی از جمله ساده سازی و به کارگیری تمثیل، آن را برای مخاطب کودک ملموس ساخت. خداوند نیز در قرآن که کتاب آموزشی مستقیم خود اوست از تمثیلهای زیادی استفاده کرده است: *(وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فىِ هَاذَا الْقُرْءَانِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِِّ مَثَلٍ…؛ و در این قرآن، از هر گونه مثلى براى مردم بیان کردهایم…)* کهف/ ۵۴.[۹۳۲]
۳-۲-۳-۱۰- جهل مرکب یا پیشفرضهای غلط
در آموزشهای غیر دینی، غالباً متعلّم با ذهنی خالی و عاری از پیشفرضهای غلط در کلاس حضور مییابد، اما بسیاری از متعلّمان، در مباحث دینی دچار جهل مرکّب هستند. همین امر باعث میشود کار معلم دینی و قرآن به مراتب سختتر از سایر معلمان باشد. چون او باید دو کار انجام دهد: از بین بردن ذهنیت قبلی و جایگزینی مطلب صحیح. همچنین وجود تبلیغات دشمنان داخلی و خارجی، مانع از خالی ماندن ذهن او میشود.[۹۳۳] بهترین راه حل، عمل به توصیه حضرت علی۷است. ایشان میفرماید: «عَلِّمُوا صِبْیَانَکُمْ مَا یَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا یَغْلِبُ عَلَیْهِمُ الْمُرْجِئَهُ بِرَأْیِهَا؛ قبل از آنکه مرجئه[۹۳۴] بخواهند عقاید نادرستشان را به ذهن بچههایتان وارد کنند، علوم مفید را به آنها یاد بدهید».[۹۳۵]
۳-۲-۳-۱۱- عدم تعامل مربّی پرورشی با مربّیان دینی و قرآن
عموماً در مدارس، چنین تصور میشود که وظیفه اصلی معلّمان از جمله معلّمان دینی و قرآن، انتقال مفاهیم درسی است نه تربیت دانش آموزان.[۹۳۶] بدین سبب، همه تلاش معلّمان صرف آن میشود که دانشآموزان، مفاهیم و مطالب مطرح شده در کتاب درسی از جمله کتاب دینی و قرآن را به گونهای بیاموزند که بتوانند در امتحان، نمره خوبی بگیرند. از سوی دیگر، از آنجا که امتحانات، معمولاً حفظیات دانشآموزان را میسنجند، یادگیری مفاهیم نیز عمدتاً به صورت حفظی است. در نتیجه تربیت قرآنی به معنای شکلگیری و رشد نگرشها، باورها، ارزشها و رفتارهای مطلوب قرآنی، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.[۹۳۷]
اگر هم فعالیتی در حوزه خارج از کتاب قرآن انجام پذیرد، به اجرای مسابقات قرائت و حفظ و تلاش برای کسب مقام و درخشیدن نام مدرسه محدود میشود.[۹۳۸]
مهمترین دلیل ایجاد شدن این طرز تلقّی در معلّمان که وظیفه آنان تنها انتقال مفاهیم و مطالب درسی به دانشآموزان است و در زمینه تربیت به ویژه تربیت اسلامی مسئولیتی ندارند، تقسیم شدن فعالیتهای مدرسه به دو دسته آموزشی و پرورشی است. از دید اینان که درست نیز هست، ایجاد نهاد جداگانهای به نام امور تربیتی که وظیفهاش تربیت، به ویژه تربیت دینی است، این تصور را در معلّمان ایجاد کرده که تمام وظیفه تربیتی مدرسه بر عهده این نهاد و مربی پرورشی است و دیگران هیچ مسئولیتی ندارند.[۹۳۹]
البته این بدان معنا نیست که ایجاد نهاد امور تربیتی کار نادرستی بوده، بلکه بدین معناست که تأسیس این نهاد با شرایط ابتدای پیروزی متناسب بوده و در سالهای بعد، برای ادامه فعالیتهای تربیتی در مدارس، باید تدابیر مؤثرتری اتخاذ میشد. دلیل دیگر پیدایش این تصور، این است که آنچه برای مدیران و مسئولان مدارس اهمیت دارد، بالا بودن میزان قبولی و معدل دانش آموزان است نه تربیت دینی و اخلاقی آنان.[۹۴۰]
طبیعی است هنگامیکه تمام یا بیشتر اهتمام مدیر و دیگر مسئولان، بالا بودن میزان قبولی و معدل است (یعنی عمده وقت مدیران، صرف مسائل آموزش قرآن میشود و تنها درصد ناچیزی از آن صرف مسائل تربیت قرآنی میشود)، معلمان نیز نه به تربیت، بلکه به آموزش طوطیوار مطالب و مفاهیم اهمیت میدهند.[۹۴۱]
۳-۲-۳-۱۲- طریقت داشتن قرآنآموزی به جای موضوعیت داشتن آن
آموزشها و فعالیتهای قرآنی، به دلایل مختلف در کشور ما «طریقیت» دارد تا آن که «موضوعیت» داشته باشد؛ به این معنی که اغلب چنین تصور میشود که هدف اصلی از آموزشهای قرآنی، یادگیری قواعد روخوانی و روانخوانی قرآن است و هنگامیکه، فراگیران واجد چنین دانشی شوند، کار تمام است و آموزش و یادگیری اتـفاق افتاده است. ای، همان طریقت قائل شدن برای آموزش قرآن کریم است.
در صورتیکه آموزش روخوانی، روانخوانی، تجوید و یا قرائت و حفظ و … اگر منجر به آن نشود که فرد با قرآن، انس دائمی و روزانه داشته باشد، طبیعی خواهد بود با وجود همه تلاشهای متعهّدانه و متخصّصانه، قرآنآموز رفته رفته مطالب آموخته شده را فراموش کند و به تدریج انگیزهاش نیز کاهش یابد.
به این مثال توجه کنید: اگر به کودک یا نوجوانی، قرائت، فصاحت، آداب و شرایط، احکام و مفهوم «نماز» را آموزش دهیم، اما از همان آغاز به او نیاموزیم که باید از این پس، نماز بخواند، آیا به تکلیف و وظیفه خود عمل کردهایم؟ آیا درباره قرآن نباید به این موضوع توجه جدی بشود؟! این یکی از اصلیترین حلقههای مفقوده برنامهریزیها، آموزشها و فعالیتهای قرآنی کشور است.[۹۴۲]
۳-۲-۳-۱۳- داشتن نگاهی جنبی به درس قرآن
تا زمانی که نگاه آموزش و پرورش به قرآن و آموزههای قرآنی، نگاه جنبی بوده و درس قرآن را به عنوان یک درس جنبی برای دانشآموزان در نظر بگیرد و در مقابل سایر دروس را به عنوان دروس اصلی مورد توجه قرار دهد، در تربیت قرآنی کودکان و نوجوانان مؤثر نخواهد بود و البته در چنین شرایطی نمیتوان انتظار دانشآموزان و جامعهای قرآنی داشت. [۹۴۳]
۳-۲-۴- راهکارهای عملی جهت استفاده گروه برنامهریزی قرآن
با توجه به مشکلاتی که ذکر شد، مجموعه راه حل هایی، جهت استفاده گروه برنامهریزی قرآن ارائه میگردد.
۳-۲-۴-۱- تغییر در محتوای برنامه آزمایشی قرآن[۹۴۴]
در تدوین اهداف برنامه قرآن در قلمروی ابعاد گوناگون دین و ارتباط انسان با خدا، همنوعان، طبیعت و اجتماع، باید توجه ویژهای لحاظ شود.
لذا باید اهداف ارزشهای والای انسان مسلمان شامل ایمان، عمل صالح، اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، پایبندی به تعهدات، توجه و احترام به نظرات دیگران، عادت به همکاری و همیاری در آموزش و فعالیتهای گروهی مدرسهای و خارج از مدرسه در برنامه درسی قرآن مورد توجه قرار گیرد.
برای تحقق اهداف آموزشی در حوزه نگرشها و درونی شدن ارزشها، حجم محتوای کتاب قرآن در بخشهای مختلف کاهش یابد و بر تنظیم زمان برای تدریس هر بخش در راهنمای تدریس تأکید شود.
تناسب میان زمان و محتوا، یکی از مهمترین ملاکهای انتخاب محتوای کتاب درسی است. باید برای هر یک از بخشهای گوناگون محتوا در فرایند آموزش، زمانبندی مشخص شود، به طوری که میزان اهمیت هر بعد و محتوا برای معلمان آشکار شود. اگر به ماههای نه گانه سال تحصیلی نظری واقع بینانه شود، با در نظر گرفتن روزهای تعطیل شناور و غیر شناور در ماه های شمسی و قمری، ۲۶ هفته برای تدریس وجود دارد، پس بر همین اساس، محتوا مشخص میگردد.
-
- در سازماندهی محتوا بر اساس نکات زیر، بازنگری شود:
الف. کاهش سورههای قرآن؛
ب. انتخاب پیامهای قرآنی کوتاه؛
ج. حذف پیامهای انتزاعی و طولانی؛
د. بازنگری در سبک نوشتاری داستانها؛
ه. انتخاب تصاویر متناسب با متن نوشتاری؛
و. افزایش مثال قواعد روخوانی؛
ز. استفاده از راهکارها برای خواندن کلمات مشکل
بر این اساس، پیشنهاد میشود:
- داستانها و پیامهای قرآنی مرتبط با نیازهای دانشآموزان انتخاب شود و ارزشهای اجتماعی شامل گسترش شیوه تفکر در ابعاد گوناگون دین، محبت به همنوعان، تواضع، گذشت، تلاش، کوشش و غیره پیشبینی شود.
- با توجه به ارتباط تصویری و روانشناسی رنگها، برای جذّاب کردن بخشهای مختلف محتوا و عینیت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و پیچیده معارف دین، بیشتر تلاش شود.
- برای کیفیت بخشی آموزش قرآن با نوار آموزشی، قواعد روخوانی و ترتیل در آموزش معلمان به صورت اختیاری، پیشبینی شود.
- برای جذّاب کردن تکالیف انس با قرآن از فعالیتهایی، نظیر نوشتن کلمات سخت، ترجمه آیات قرآن، مقالهنویسی، خلاصهنویسی داستانها، قصهنویسی پیامهای قرآنی، کشیدن نقاشی با موضوع مباحث قرآنی، اجرای داستانهای قرآنی به صورت نمایشی و طراحی جدول و معماهای قرآنی استفاده شود.
- تکالیف درسی گوناگونی برای پیوند قرآن با درسهای مختلف، پیشبینی شود. به طور مثال، پیوند درس ریاضی و علوم با قرآن طرحریزی شود و مثلاً در بحث کسرها، از آنها خواسته شود که بعد از خواندن نماز در منزل، ۱۰۰ دانه تسبیح را جدا کنند، یک چهارم آن را ذکر صلوات، دو پنجم آن را ذکر سبحان الله و بقیه آن را پیام قرآنی درس جدید را بگویند. سپس تعداد هر کدام را حساب کرده و تعیین کنند که چه کسری از ذکرها، پیام قرآنی بوده است.
- در تدوین تکالیف یادگیری، به نقش کتابخوانی و کتابخانه در روند یادگیری توجه ویژهای شود و مراجعه به منابع گوناگون توسط دانش آموزان، به صورت یک فعالیت یادگیری در برنامه قرآن، پیشبینی شود.
- به ارتباط قرآن با دیگر برنامههای درسی توجه شود و استفاده از رویکردهای تلفیقی، در محتوای قرآن پیشبینی شود.
۳-۲-۴-۲- ارتقای صلاحیتهای علمی و حرفهای معلّمان قرآن
همواره اغلب نظرات و انتقادات کارشناسان، متوجه نقش معلّم است؛ اما در مقام عمل، کمترین هزینه و سرمایهگذاری به آموزش معلّمان اختصاص مییابد. در زمینه آموزش عمومی قرآن کریم، معلّمانی قادر به تحقق همه و یا اکثر اهداف آموزش عمومی قرآن خواهند بود که آموزشهای لازم را فرا گرفته و واجد صلاحیتهای علمی و حرفهای لازم باشند.
۳-۲-۴-۳- تداوم انس روزانه با قرآن
«انس روزانه با قرآن»، باید به عنوان مهمترین هدف آموزش عمومی قرآن کریم لحاظ شود؛ چرا که بقای سایر برنامهها و فعالیتها، منوط به این موضوع مهم و اساسی است. در این زمینه، ارائه نقش الگویی خانوادهها و معلّمان، میتواند به عنوان مهمترین و در عین حال، سادهترین شیوه، مورد توجه و استفاده برنامهریزان و فعالان قرآنی قرار گیرد.[۹۴۵]
۳-۲-۴-۴- خاتمه دادن به تفکیک خواندن و فهمیدن قرآن از یک دیگر
از این پس در برنامهریزیها و فعالیتهای قرآنی کشور باید «به تفکیک خواندن و فهـمیدن قرآن از یک دیگر خاتمه داده شود.» زیرا فهم قرآن، مقدمه لازم برای تحقّق سایر اهداف، همچون تدبّر و عمل به قرآن را فراهم میسازد. بر این اساس، در کنار برگزاری مسابقات مختلف روخوانی، قرائت، تجوید، حفظ و…، نسبت به ترویج مسابقات مفاهیم قرآنی، اقدامات لازم صورت گیرد.
۳-۲-۴-۵- تشکیل کرسیهای روششناسی آموزش قرآن
در نظر گرفتن کرسی های روششناسی (متدولوژی) آموزشها و فعالیتهای قرآنی در کشور، با هدف نقد و بررسی وضعیت موجود و اتّخاذ تدابیر لازم و اصلاح الگوهای آموزش قرآن، جهت رسیدن به وضعیت مطلوب، بسیار ضروری است.[۹۴۶]