نوسان نرخ ارز و کاهش ارزش ریال موجب ترغیب سرمایه گذاران به تبدیل ریال به ارزهای خارجی برای جلوگیری از کاهش ارزش پولشان می شود . بنابراین بخشی از سرمایه بالقوه برای ورود به بورس وارد بازاری می شود که برای اقتصاد بسیار مضر است .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بخش دیگری از سرمایه بالقوه سرمایه گذاری که هوشمندتر است تاثیر تورم بر صنایع مختلف را بررسی می کند و صنعتی که وابسته به صادرات است و قیمت محصولاتش همگام با تورم افزایش می یابد را پیدا می کند . سرمایه گذار با سرمایه گذاری در آن صنعت از طریق بورس هم به اقتصاد کمک می کند و هم تورم را برای سرمایه خود پوشش می دهد و البته ریسک سرمایه گذاری در بورس نسبت به بازار ارز و همینطور طلا که از ارز تاثیر می پذیرد بسیار کمتر است .
صنایع بورسی را با توجه به تاثیر پذیری از افزایش تورم در سه دسته کلی بررسی می کنیم :
الف) صنایع پیشرو: صنایعی که قیمت فروش محصولات آنها با تورم یا حتی بیشتر از تورم عمومی کشور رشد میکند، در این دسته قرار دارند. این صنایع ویژگیهای زیر را دارا هستند:
وابسته بودن قیمت محصولات به بازارهای جهانی
وابستگی قابل توجه تعیین قیمت محصول به ارز
رشد کمتر هزینههای تولید نسبت به رشد قیمت محصول
امکان نسبی فروش و صادرات محصولات با وجود تحریمها
عدم قیمتگذاری جدی کالاهای تولیدی توسط دولت
ب) صنایع متوسط : صنایعی که قیمت فروش محصولات آنها حداکثر به میزان تورم رشد میکند، در این دسته قرار دارند. این صنایع ویژگیهای زیر را دارا هستند:
تولید و عرضه توان پوشش تقاضای داخل را دارد و وابستگی به واردات اندک است
صادرات به دلایل مختلف در این صنعت اندک است
حضور دولت در قیمتگذاری کالا
رشد هزینهها در حدود رشد قیمت فروش
ج) صنایع رو به افول : صنایعی که هزینههای آنها از رشد بالاتری نسبت به قیمت فروش محصولات برخوردار است، در این دسته قرار دارند. این صنایع ویژگیهای زیر را دارا هستند:
وابستگی تولید به واردات بسیار بالا است و مشکلات تجارت خارجی سبب افت شدید تولید شده است.
قیمت تمام شده بسیار وابسته به ارز است .
حضور دولت در قیمتگذاری کالا
تولید وابسته به بودجه عمرانی دولت است و قیمت فروش نسبتا ثابت است.
کسب و کار از شرایط اقتصادی کشور تاثیرپذیری بالایی دارد .
رابطه نرخ تورم و نرخ سود بانکی نیز بحثی چالش برانگیز در اقتصاد است . نظریات مختلفی در این زمینه وجود دارد . بر اساس تئوری فیشر که مطرح شد ، با افزایش سود بانکی می توان نقدینگی را به سمت بانک ها سرازیر کرد و حجم پول را کاهش داد که نتیجه آن کاهش تورم خواهد بود . کمیجانی و بهرامی راد در تحقیقی رابطه بین نرخ سود اسمی و نرخ تورم را از طریق آزمون هم انباشتگی «جوهانسون» و آزمون علیت «گرنجر» در چهار سناریو، با متغیرهای جایگزین متفاوت برای نرخ سود اسمی بررسی کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که همانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه، در بلند مدت برای اقتصاد ایران نیز تغییرات در نرخ سود اسمی را می توان با تغییرات نرخ تورم توضیح داد. آنها عدم توجه به تغییرات نرخ تورم در تعیین دستوری نرخ سود بانکی را که بعضاً حتی در سطحی پائین تر از نرخ تورم تعیین می شود را به عنوان عامل اصلی مشکلاتی که نظام بانکی ایران با آن ها مواجه است معرفی کرده اند .
بورس اوراق بهادار تهران از شرکت های تولیدی ، خدماتی ، بانک ها و سرمایه گذاریها تشکیل شده است . شرکت های تولیدی هسته اصلی بورس هستند . در واقع می توان با قاطعیت گفت که با قدرت گرفتن بورس و افزایش سرمایه گذاری در این بخش تولید داخلی قدرت می گیرد .
۳-۲-۴٫ تولید ناخالص داخلی
بخش اعظم بورس اوراق بهادار تهران را شرکت های تولیدی تشکیل می دهند . بورس به عنوان یک ابزار برای جذب سرمایه برای تولید عمل می کند . بررسی رابطه بین تولید ناخالص داخلی و شاخص کل و میزان سرمایه گذاری در بورس بسیار حائز اهمیت است .
نمودار تولید ناخالص داخلی در طی این سالها را بررسی می کنیم :
شکل ۳-۵- تولید ناخالص داخلی
همانطور که در نمودار مشخص است تولید ناخالص داخلی طی این سالها روند افزایشی خوبی داشته است . افزایش روند تولید ناخالص داخلی همزمان با افزایش میزان سرمایه گذاری در بورس و شاخص کل بازار بورس کاملا مشخص است .
در پویایی سیستم نیازی نیست که رابطه دقیق ریاضی بین متغیر ها را مشخص کنیم ، البته در مواردی که این روابط در دسترس است از آنها استفاده می کنیم ولی در این پایان نامه از آنجایی که بیشتر متغیر ها رابطه ای غیر خطی با هم دارند اگر وارد حیطه روابط پیچیده بین آنها شویم از هدف پایان نامه دور می شویم . در تدوین فرضیه های دینامیکی گاهی از متغیر های واقعی و کشف روابط رگرسیونی کمک گرفته ایم ولی این کار دلیلی جز آزمون معنادار بودن رابطه بین آن متغیر ها ندارد . اساسا پویایی سیستم نگرشی کلی به مجموعه عواملی که بر سیستم اثر می گذارند دارد و پرداختن بیش از حد به جزئیات مانعی بر سر راه این هدف خواهد بود .
متغیر های میزان معاملات ، شاخص کل ، تورم ، نقدینگی ، سود بانکی و تولید ناخالص داخلی و روند تغییر آنها را بررسی کردیم . حال می خواهیم بر اساس دیدی که نسبت به این متغیر ها بدست آوردیم فرضیه های دینامیکی که بنیان مدل سازی پویایی سیستم هستند را تبیین کنیم .
۳-۳٫ فرضیه های دینامیکی
در این بخش ابتدا توضیحی در مورد فرضیه دینامیکی داده می شود و در مواردی آزمون هایی برای صحت فرضیه انجام می دهیم . صحت بعضی از این حلقه ها با اصول اقتصاد کاملا مطابقت داشته و واضح است ولی برای بعضی از حلقه ها با بهره گرفتن از مقادیر واقعی و نرم افزار EViews تخمین رگرسیونی برای بررسی میزان معناداری متغیر تخمین زده شده با متغیر های تخمین زننده می شود تا تاییدی بر آن فرضیه باشد . البته از این رابطه ها در فصل بعد برای شبیه سازی نیز کمک گرفته می شود .
۳-۳-۱٫ قیمت و تقاضای سهام
یکی از حلقه های مهم پویایی سیستم که تقریبا در همه بازارها صدق می کند حلقه ی قیمت است .
در بازار سهام وقتی قیمت سهم افزایش می یابد بازگشت سرمایه و سود سهم برای سهامدار افزایش می یابد . این افزایش سود باعث جذابیت سهم برای سرمایه گذاران شده و در نتیجه تقاضا برای آن سهم بیشتر می شود . زمانی که تقاضا برای خرید سهم افزایش یابد سهامداران کمتر تمایل به فروش نشان می دهند ، تقاضا در مقابل عرضه زیاد می شود و برای سهم صف خرید تشکیل می شود . ایجاد صف خرید به معنی افزایش قیمت سهم تا حد بالای نوسان در آن روز است . این حلقه بیانگر این است که با افزایش قیمت تقاضا نیز افزایش یافته و این افزایش بی وقفه ادامه می یابد . این حلقه را در شکل زیر با هم می بینیم .
شکل ۳-۶- حلقه علی حلقوی قیمت سهم و تقاضا برای آن
این یک حلقه تقویت شونده است . باید توجه داشته باشیم که این حلقه در جهت منفی نیز به همین صورت عمل می کند ، بدین معنی که کاهش قیمت موجب کاهش بیشتر و بیشتر قیمت می شود . برای توجیه آن می دانیم وقتی قیمت سهام کاهش پیدا می کند سود سهم کم می شود و در نتیجه جذابیت آن کم شده و تقاضا برای سهم کاهش می یابد ، با کاهش تقاضا قیمت سهام نیز بیشتر کاهش می یابد .
چرا این افزایش و کاهش تا همیشه ادامه نمی یابد ؟ یک حلقه بسیار مهم دیگر بر قیمت سهام تاثیر می گذارد و آن را تعدیل می کند تا به تعادل برسد .
۳-۳-۲٫ اختلاف قیمت سهام با ارزش واقعی آن
بعد از مدتی که قیمت سهم در حلقه بالا افزایش یابد اختلاف قیمتش با ارزش بنیادی سهم افزایش می یابد و در نتیجه بعد از مدتی تقاضا کم می شود . با کاهش تقاضا قیمت سهام نیز کاهش می یابد .
شکل ۳-۷- حلقه اختلاف قیمت سهام با ارزش واقعی آن
حلقه حباب بورس بازی به خوبی در این شکل قابل تفسیر است . وقتی باور عمومی بر این است که قیمت برخی کالاها بر اثر مازاد تقاضا ، کمبود محصولات ، محدودیت واردات و یا تحریم ها یا هر دلیل دیگری احتمال افزایش دارد ، دلال های سهام به سمت سهام رو می آورند تا بتوانند از این افزایش قیمت مورد انتظار سود ببرند . تمایل آنها به خرید این سهم ها منجر به افزایش قیمت سهم می شود ، وقتی این افزایش قیمت به صورت تصاعدی زیاد باشد افراد دیگر نیز جذب می شوند . این افراد سفارش خرید تازه می آورند و تقاضا را افزایش می دهند که باعث افزایش بیشتر قیمت سهم می شود . افزایش قیمت باعث می شود که آنها سود بیشتری ببرند و در نتیجه تقاضا بیشتر و بیشتر شده و قیمت را بالاتر می برد .
این روند تا زمانی ادامه دارد که p/e سهم از بازار و گروه خیلی بیشتر نشود . با افزایش قیمت سهم اختلاف قیمتش با ارزش واقعی و بنیادی آن زیاد می شود . ارزش واقعی سهم را میزان سود دهی آن مشخص می کند. نسبت قیمت به سود (p/e) متغیری است که در بازار جا افتاده و از آن به عنوان معیار سود دهی شرکت و منطقی بودن قیمت آن استفاده می شود .
افزایش اختلاف با ارزش بنیادی سهم ناگهان سهامداران را به فکر وا می دارد که وقت آن رسیده که سود خود را محقق کنند و در نتیجه برای فروش هجوم می آورند . فرق نوسانگیران و دلالان با سهامدارای دیگر این است که آنها اولین کسانی هستند که از این سهم ها خروج می کنند . وقتی سهامداران به فکر فروش می افتند ناگهان عرضه بسیار زیاد می شود و تقاضا بسیار بسیار کم می شود . عرضه زیاد در مقابل تقاضا موجب کاهش قیمت سهم می شود . این قضیه به صورت واضح در حلقه تعادلی پایینی مشخص است .
۳-۳-۳٫ شاخص کل و سرمایه گذاری در بورس
شاخص کل خود میانگینی از قیمت سهام نسبت به مبدا زمانی است . پس عاملی که بر روی آن تاثیر می گذارد فقط و فقط قیمت سهام موجود در بازار است . ولی افزایش شاخص کل از طریق چند حلقه بر قیمت سهام تاثیر می گذارد .
قبل از بیان فرضیه دینامیکی این بخش یک بررسی برای رابطه قیمت سهام و شاخص کل انجام می دهیم .
۳-۳-۳-۱٫ بررسی تاثیر قیمت سهم های بزرگ بر شاخص کل
در این بخش می خواهیم نحوه تاثیر قیمت سهام بر شاخص کل را بررسی کنیم .
اصطلاحی در بازار وجود دارد به نام مهندسی شاخص و مفهوم آن این است که گردانندگان بورس با کنترل معاملات سهام بزرگ در روزهای منفی بازار ، شاخص کل را به گونه ای کنترل و مدیریت می کنند که در آن روزها نیز شاخص مثبت باشد .
برای بررسی صحت این ادعا ، معاملات ۱۰ سهم بزرگ در سال ۹۱ که دارای بیشترین ارزش بازار هستند را در نظر گرفتیم .
این ۱۰ سهم فولاد مبارکه اصفهان ، فولاد خوزستان ، ملی صنایع مس ایران ، بانک ملت ، معدنی و صنعتی گل گهر ، سرمایه گذاری غدیر ، مخابرات ایران ، ایران خودرو و مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران و پالایش نفت بندر عباس هستند . ارزش بازار این ۱۰ سهم در حدود ۵۰ درصد ارزش کل بازار بوده است .