خداوند در قرآن کریم درباره نقش و جایگاه پیامبران به عنوان نمایندگان خود در زمین و حاکمان و خلیفه میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَـاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَـبَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط[۴۶۰];[۳] ما پیامبران خود را با دلایل روشن به سوی مردم فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان فرو فرستادیم تا این که مردم عدل و قسط را خود (بر پایه آموزه ها و دستورهای فرو فرستاده شده) به پا دارند».
این آیه شریفه اشاره دارد به این که خداوند متعال به منظور برقراری عدالت در جامعه انسانی، قوانینی وضع کرده و آن ها را به وسیله پیامبران به شکل کتاب های آسمانی و قوانین الهی بیان نموده است; تا پیامبران به کمک مردم بتوانند در جامعه قیام به قسط و برپایی عدالت نمایند. پیامبران به مردم میآموزند که چگونه در راستای نظام تکامل هستی و سعادت و خوشبختی خود گام بردارند و چگونه میتوانند از ابزارهای موجود دنیوی برای ساخت دنیایی آباد اقدام کنند. چون یکی از اهداف خلقت و آفرینش انسان آن است که زمین را آبادان کند و در عمران آن بکوشد. آبادانی زمین نیز نیازمند برنامه و سیاست های راهبردی و راهکارهای زیادی است که در آیات الهی بیان شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بنابراین پیامبران و نمایندگان خدا در زمین همیشه در همه مسایل به ویژه نحوه ی اداره اجتماع و حکومت، برنامه، سیاست، نظر و حضور داشته اند.
آیات دیگری از قرآن نیز ناظر به دخالت دین و پیامبران در مسایل حکومتی، قضایی و اجرایی است. از آن جمله میتوان به آیات ۵۹ و ۵۸ نساء اشاره کرد; خداوند میفرماید: خدا به شما فرمان میدهد که سپرده ها را به صاحبان آن ها رد کنید; و چون میان مردم داوی میکنید به عدالت داوری کنید. در حقیقت نیکو چیز است که خدا شما را به آن پند میدهد. خدا شنوای بیناست; ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای خود را نیز اطاعت کنید. پس هر گاه در امری اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به خدا و پیامبر عرضه بدارید. این بهتر و نیک فرجام تر است.
حضور مستقیم پیامبر(ص) و معصومان در حوزه های عمومینشان میدهد که این حضور یک حضور دینی و به فرمان الهی و از واجبات بوده است نه یک امر معمولی و شخصی. بنابراین درباره مسایل حکومتی راهبردها و راهکاری دارد.
بعنوان نمونه پیامبر اکرم (ص) در مدینه پیوندهای قبیله ای موجود را در هم شکست و نظام نوینی را برقرار کرد. تدوین پیمان نامه های عمومی، نصب کارگزاران، برنامه ریزی اقتصادی، تأکید بر آموزش های عمومی و تخصصی، اعزام مأموران اطلاعات و تحقیقات، قانون، گذاری و داوری، تبیین روابط بین المللی سرکوبی فتنه گران، تأکید بر ولایت و انتخاب جانشین همه از عناصر مهم زمام داری پیامبر(ص) بوده است.
مدیریت حکومت؛
یوسف(ع) نیز از جمله پیامبرانی است که در پست وزارت دارایی توانسته بود منصبی از مناصب حکومتی را برعهده بگیرد.
«قال اجِعلَنی َعلی خَزائناْلارَضِ[۴۶۱]؛ گفت مرا وزیر دارایی خویش بگردان»
پرورش انسان هایی با روحیه و تفکر بالا؛
یکی از کارکردهای پیامبران دعوت به تفکر بوده است. نتیجه آن پرورش افرادی نظیر اولوالالباب خواهد بود:
«الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّار؛ همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند (و مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
تزریق فضایل اخلاقی در جامعه ؛
در فاصله زمانی بین حضرت عیسی تا پیامبر خاتم که حدود ۶۰۰ سال به طول انجامید، مردم در جهل و نادانی غوطه ور شده بودند و دیگر فحشا بیداد می کرد، اما با ظهور حجت الهی نور علم و عشق و معرفت بر این محیط دیجور تابانیده شد و فضایل اخلاقی در جامعه تزریق شد.
تبیین معارف الهی و وحیانی به مردم؛
بعنوان مثال در دوره امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) به علت فراهم شدن زمینه های سیاسی،اجتماعی و فرهنگی، هزاران حدیث از زبان آن دو بزرگوار در توضیح و تبیین معارف اسلامی و قرآنی و فقهی و تفسیری در دسترس مردم و دانشمندان قرار گرفت و از آنجاکه قیام با شمشیر در این زمان به علت شکستهای سابق و خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان ممکن نبود، نهایت تلاش این دو امام، صرف مبازرهی فرهنگی و تبیین و تدوین سنّت نبوی و اسلام ناب محمّدی صلّی الله علیه و آله شد.
تزریق روحیه شجاعت در بین مردم؛
«خداوند شما را در «بدر» یارى کرد (و بر دشمنان خطرناک، پیروز ساخت) در حالى که شما (نسبت به آنها)، ناتوان بودید. پس، از خدا بپرهیزید (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پیامبر نکنید)، تا شکر نعمت او را بجا آورده باشید![۴۶۲] »
پس از هجرت پیامبر به مدینه و تشکیل حکومت در این شهر و بر اثر شماتتهای دشمنان آن حضرت جهت از بین بردن اسلام، در سال دوم حکم قتال با مشرکین از جانب خدا نازل شد و حضرت رسول صلوات الله علیه موظف به جنگ با کفار گردید تا مانع از تعرض دشمنان به حیطه مسلمین و از بین بردن اسلام گردد.
امام على (ع ) : در جنگ بدر چهره اصحاب پیامبر خدا(ص ), مانند پشم سفید بود. ـ در جنگ بدر ما خود را در پناه پیامبر خدا(ص ) قرار مى دادیم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزدیکتر بود و در آن روز از همه شجاعت بیشترى نشان مى داد.
با قیام امام حسین (ع) سد شکسته شد و انقلاب ها و قیام ها به صورت پی در پی علیه حکومت ها اتفاق افتاد. در و اقع امام حسین (ع) روحیه شهامت و شجاعت و رشادت را در بین مردم ایجاد کردند.
آری خدای منان برای حفظ آدمیان از شر شیطان و فتنه شیطان صفتان در آن صف مقابل عوامل رحمان که سلسله جلیل پیمبران و رسولان و سلسله علیه خلفاء و امامان و جانشینان و رهبران علیهم الصلوه و السلام می باشند قرار داده تا این سلسله جلیله دستگیری بشر نمایند و راه خدا را بدیشان نشان بدهند و کیفیت پیمودن راه مبدء و معاد را بدو ارائه فرمایند و بشر را در کنف حفظ و حمایت خود از فریب حیله دزدان و راه زنان محافظت فرمایند.
و پیمبران و امامان را چراغ درخشان و نور تابان در کتاب مجید خود تعبیر فرموده که این چراغهای تابنده استناره نور و استضائه ضوء از ذات مقدس حضرت ذوالجلال و خدای متعال جلت عظمته نموده تا به نور الهی بندگان خدا را به حق و حقیقت برسانند و از دام شیطان آنان را محافظت فرمایند.
فصل
چهارم
خلاصه و نتیجه گیری
ﻗﺮآن درﻳﺎى ﺑﻴﻜﺮان ﻣﻌﺮﻓﺖ و اﻗﻴﺎﻧﻮس ﻣﻮاج آﻣﻮزهﻫﺎى دﻳﻦ ﻫﻤﺮاه در ﺑﺮدارﻧﺪه ﮔﻮﻫﺮﻫﺎى ﻧﺎب و ﻣﺮوارﻳﺪﻫﺎى ﻧﻔﻴﺴﻰ است ﻛﻪ ﻏﻮاﺻﺎن ﻗﻬﺎر و ﻓﺮﻫﻴﺨﺘﮕﺎن ﻧﺨﺒﻪ را ﺑﺴﻮى ﺧﻮد دﻋﻮت ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ از اﻋﻤﺎق آﻳﺎت ﻧﻮراﻧﻴﺶ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﮔﺮان ﺳﻨﮕﻰ را اﺳﺘﺨﺮاج و در اﺧﺘﻴﺎر رﻫﺮوان ﻛﻮى دوﺳﺖ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻌﺎرف ﻧﻮراﻧﻰ ﻗﺮآن و ﭼﻬﺮه ﻫﺎى ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﺮّﻓﻰ ﺷﺪه در آن ﻛﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎى اﻧﺴﺎن ﻛﺎﻣﻞﻫﺴﺘﻨﺪ ﺣﻘﺎﻳﻘﻰ اﻓﺴﺎﻧﻪاى و دور از دﺳﺘﺮس ﻓﻜﺮ ﺑﺸﺮى ﻧﺪارﻧﺪ و ﻫﺮ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺎ اﺧﻼص ﻣﻰﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻮﻛّﻞ ﺑﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ و اﺳﺘﻌﺎﻧﺖ از او و ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ روش آﻧﺎن، ﭘﺎ ﺟﺎى ﭘﺎى آﻧﺎن ﻧﻬﺎده و ﺑﻪ ﻧﺸر آﻣﻮزه ﻫﺎى دﻳﻦ و ﮔﺴﺘﺮش ﺗﻌﺎﻟﻴﻢ آﺳﻤﺎﻧﻰ ﺑﭙﺮدازد.
نتایجی که از تحقیق در موضوع حاصل می شود به این شرح است:
پاسخ سومین سؤال فرعی پژوهش: از مطالعه قرآن به روشنی بدست می آید که انسان در نظام تکوین و تشریع الهی، موقعیت و جایگاه ویژه ای دارد واز نقش محوری و مرکزی برخوردار است.غرض الهی از آفرینش انسان دراین جهان آنست که آدمی ، با اختیار خود، این راه را طی کند. از طرفی ابزارهایی که خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده است که عبارتند از عقل و حس و فطرت برای شناخت راه درست از نادرست کافی نیست. بنابراین انسان نیاز به حجت الهی دارد.
در آیات قرآن اهداف متعددی برای آفرینش انسان مطرح شده است از جمله: اظهار صفات الهی، آزمودن انسان، پرستش و بندگی خدا و دستیابی به رحمت بی پایان الهی که این اهداف باهم ناسازگار نبوده و بلکه جمع پذیرند، بدین معنا که می توان تمام این موارد را در زنجیره ای طولی لحاظ کرد که برخی از نظر رتبه مقدم بر برخی دیگر بوده و حصول برخی نیز منوط به دستیابی به مرحله پیشین است. براین پایه، براساس آیات قرآنی هدف نهایی از آفرینش انسان، تجلی رحمت الهی و قرار دادن انسان در جهت کمال و سعادت پایدار و جاودان و در واقع تحقق انسان کامل است. انسان کامل، حجت خداوند در زمین است واگر لحظه ای حجت خداوند در روی زمین نباشد، حیات زمینی مختل می گردد.
پاسخ دومین سؤال فرعی پژوهش: خدای متعال به اقتضای صفات ذاتی خویش و براساس فیاضیت و رحمانیتش، جهان خلقت را آفریده است و چنانکه از بعضی از آیات کریمه استفاده شد آفرینش جهان مادی، مقدمه پیدایش انسان است و از این جهت، انسان اشرف مخلوقات و مورد تکریم الهی است. هدف آفرینش انسان، تجلی رحمت الهی و قرار دادن انسان در جهت کمال و سعادت پایدار و جاودان و در واقع تحقق انسان کامل است.انسان برای اینکه بتواند راه صحیح زندگی را انتخاب کند علاوه بر قدرت اراده و تصمیم گیری و غیر از گرایشهایی که خدای متعال در فطرت او قرار داده و وسایل انجام کار را که برای او فراهم کرده است یک شرط مهم دیگری هم ضرورت دارد و آن شناخت راه صحیح است. برای انسان شناختهای مختلفی امکان دارد؛ آنچه برای همه انسانها عمومیت دارد شناخت حسی و شناخت عقلانی است. اما ادراکات حس و عقل و همین طور علم ما را از وجود پیامبران بی نیاز نمی کند؛ زیرا :ادراک حسی، فقط می تواند پدیده های جزئی محدود به شرایط خاص زمانی و مکانی و با محدودیتهای دیگری را به ما نشان دهد.عقل هم به تنهایی عاجز است، بدیهیات اولیه عقل بسیار محدود است.در این میان، موانع شناخت نیز بر سر راه ما قرار دارد و از آنجایی که اگر خداوند شناختهای لازم را در اختیار او قرار ندهد هدف الهی از آفرینش انسان، تحقق نخواهد یافت به این نتیجه می رسیم که مقتضای حکمت الهی این است که راه دیگری ورای حس وعقل برای شناختن مسیر تکامل همه جانبه،دراختیار بشر، قرار دهد و آن همان راه وحی و فرستادن حجت های الهی برای راهنمایی انسانهاست.
براساس آیات قرآن و روایات متواتر، آن چیزی که در خاتمیت اتفاق افتاد، خاتمیت بعثت پیام آوران الهی و وحی بود نه خاتمیت حجت های الهی. بنابراین آن چیزی که به پایان رسید نبوت بود نه امامت و ولایت. بنابراین خاتمیت به معنای وانهاده شدن امت اسلام به حال خود و عقیم ماندن اهداف والای رسالت نیست، بلکه با پایان پذیرفتن نبوت، امامت بستر جدیدی گردید تا فیضخداوند در آن جاری شود و اهداف نبوت استمرار و تداوم یابد. بنابراین خاتمیت به معنای بی نیازی از حجت نیست.
انسان علاوه بر نیازهای فردی به اجتماع نیز احتیاج دارد و رابطه انسان با محیط، رابطه تأثیر و تأثر است. ادیان الهی یکی از مواردی را که پوشش می دادند بعد اجتماعی و حکومت جامعه است و حجت های الهی برای فضای زندگی اجتماعی انسان برنامه ریزی داشته و علاوه بر تعیین مقررات، به دنبال این مقصد نیز بودند که تشکیل حکومت داده تا به اجرای عدالت پرداخته و قانون الهی را پیاده کنند، هرچند که عده ای در این کار موفق نشدند ولی این بدین معنا نیست که آنها دنبال حکومت نبودند. بنابراین اگر انسان به حکومت نیاز دارد، بهترین فردی که می تواند حکومت را دردست گیرد حجت خداوند است.
در نگاه قرآن، زندگی انسان دارای دو مرحله دنیایی و آخرتی بوده که زندگی آخرتی براساس زندگی دنیوی چیده شده و رفتارهای انسان، زندگی آخرتی او را به تصویر می کشد. بنابراین دنیا و نوع زندگی در آن، نقش بسیار مهمی در سرنوشت انسان دارد. به همین منظور خداوند برای زندگی دنیایی انسان برنامه داشته و این برنامه ها توسط حجت های الهی ابلاغ و اجرا می شود.
پاسخ سؤال اصلی پژوهش: با درنظر گرفتن کارکردهای انبیا و اوصیا در زندگی انسان، متوجه می شویم که حجت های الهی در سه فضای عقاید و معارف، فقه و رفتار و تزکیه و اخلاق، در حوزه زندگی انسان فعالیت می کنند.
حجت های الهی از نقش هایی چون هدایت،انذار و تبشیر و تعلیم کتاب و حکمت برای راهنمایی کردن انسان ها و دراختیارگذاشتن عقاید دینی به آنان استفاده کردند تا مردم زندگی صحیحی در دنیا داشته باشند و براساس این زندگی سعادتمندانه دنیایی،سعادت آخرتی آنان نیز تنظیم شود.
حجت های الهی در فضای اخلاق به صورت خاص وارد شدند و به منظور انجام این وظیفه از چندین قالب از جمله تزکیه،تذکر و آزادسازی انسانها از غل و زنجیر استفاده نموده اند.
حجت های الهی سعی داشتند تا علاوه بر ابلاغ دستورات و تکالیف، آنها را در زندگی انسانها پیاده و اجرایی کنند. به همین منظور از چندین قالب از جمله اجراء عدالت اجتماعی،حکومت و قضاوت نیز استفاده کرده اند.
پاسخ اولین سؤال فرعی پژوهش: با توجه به ابعاد وجودی انسان و نیاز انسان به حجت های الهی و با درنظر گرفتن کارکردهای حجت های الهی در زندگی انسان، متوجه می شویم که دائما به حجت خدا نیازمند هستیم و برخی از این وظایف و کارکردها اگر در یک برهه ای از زمان انجام شود، کافی است. اما لازمه برخی از وظایف آن است که در طول زمان انجام گیرد. با درگذشت پیامبر اسلام (ص)، فقط باب نبوت و نزول وحی بسته شد، بنابراین نشان می دهد آن چیزی که مقطعی است ابلاغ وحی است و بقیه وظایف دائمی است و نیاز امت اسلامی به فردی که این وظایف را انجام دهد پیوسته باقی است.
فهرست منابع
قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
ابن اثیر جزری مبارک بن محمد،النهایه فی غریب الحدیث و الأثر،چاپ چهارم،مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان،قم،۱۳۶۷ش.
ابن بابویه،محمدبن علی،الأمالی(للصدوق)،چاپ ششم،کتابچی،تهران،۱۳۷۶ش.
…………………………………،التوحید(للصدوق)،هاشم حسینی،چاپ اول،جامعه مدرسین،قم،۱۳۹۸ق.
…………………………………،علل الشرائع،چاپ اول،کتاب فروشی داوری،قم،۱۳۸۵ش.