«آنستم» از مصدر (ایناس) بر وزن افعال، به معنى چیزى را دیدن و صدا شنیدن.
«رشد» به راه درست بودن و مقابل گمراهى است و راه زندگى تشخیص دادن.
«بدار» پیشدستى کردن، به تندى به سوى چیزى دست دراز کردن، مبادرت هم از این مادّه است.
«حسیب» داراى شرف و اصالت و نجابت و به معنى حسابدار
پیام ها :
-
- آزمایش کنید یتیمان را در فهم و دین و تصرّفات در اموال.
۲.چون اموال یتیمان را به خودشان سپردید، شاهد بگیرید که متّهم به خوردن مال صغیر نباشید.
۳.اگر کسی ستمی به برادر خود کند یا مالی از او تلف کند پیش از آنکه بیچاره شود، عذرخواهی و تقاضای گذشت کند و گرنه در قیامت به اندازهی گناه و ستمش از خوبیهای او کم میکنند
( عاملی،۱۳۶۰،ج ۲: ۳۳۴).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت ۳ پیام ها
نماند ستمکار بد روزگار | بماند بر او لعنت پایدار (سعدی، ۱۳۸۴: ۶۲) |
شرح ابیات
نماند بر او لعنت پایدار: در بعضی نسخ ضبط شده “بماند بر او لعنت کردگار” قاعده راجع به صفت مبالغه برای مبالغه سه ادات به کار میرود “ار” مانند پرستار “کار” مانند ستمکار “گر” مانند ستمگر بنابراین"گار” نباید با “کار” که اسم معنی است و در ترکیبات وارد میشود مشتبه گردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(خزائلی،۱۳۶۶ : ۲۸۳)
ستمکار در اطراف و اقطار، به ظلم و ستم مشهور میشود و دل نزدیک و دور از او متنفر میشود و سالهای سال و قرنهای زیاد بد نامی و رسوائی در دودمان او میماند و در روزگاران او را به بدی یاد
می کنند(نراقی،۱۳۸۸: ۴۸۳).
۴-۱-۱۷- سورهی مائده، آیهی ۶۰
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَهً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَهَ وَ الْخَنازِیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ.
(بگو خواهید آگاهتان کنم به آنها که سزاى شان به پیشگاه حقّ بدتر است از این [که شما خرده گرفتید و دین ما زشت شمردید؟ بد سزاتر] کسى باشد که خدا لعنتش کرده و بر او خشم گرفته است و از گروه او [مردمى به شکل] بوزینه و خوک درآورد و دیوپرستان [هم از ایشان بودند] اینگونه مردم جایگاهشان [به جهان دیگر] بدتر است و از راه راست گمراهترند.)
نکته ها :
«جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَهَ وَ الْخَنازِیرَ»: مقصود از (قرده) اصحاب سبت است. و «خنازیر» کافرین بمائدهى عیسى است، و بعضى گفتهاند قرده جوانان اصحاب سبت است و خنازیر پیرمردهاى آنها است که به واسطهى نافرمانى و شکار ماهى که در روز شنبه ممنوع بود به صورت بوزینه و خوک درآمدند.
کلمات «شرّ و اضلّ» براى برترى نیست بلکه مقصود کمال بدى و گمراهى این گونه مردم است.
پیام ها:
۱.فکر درست و حق آن است همه پی حقیقت باشند و مؤمن دوستدار مؤمن باشد.
۲.دوستان واقعی خدا با زبان نرم، روی گشاده،روح بخشنده و با گذشت و مهربانی با خلق خدا شناخته میشوند(عاملى،۱۳۶۰، ج۳ : ۳۰۷).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها
نشـایـد ز دشـمـن خطا درگذاشــت بـدو گفـت شیـدای شـوریـده ســر دلـم خـانهی مـهریـار است و بــس چـه خوش گفت بُهلولِ فرخنده خوی |
کـه گـویند یـارا و مـردی نـداشت جـوابـی کـه شـایـد نـبشتن به زر از آن مینـگنجد در آن کین کس چـو بـگذشت بـر عـارفی جـنگجوی (سعدی، ۱۳۸۳: ۱۶۷) |