حمل: بره، گوسفند، نخستین برج از بروج دوازده گانه، خورشید در ماه فروردین در برج حمل است و شرف آفتاب در این برج است. آفتاب بعد از حوت به این برج وارد می شود، روز اول آن آغاز سال شمسی است. (فرهنگ لغات و تعبیرات)
معنی بیت: هنگامی که تو بر سمند یکران خود مینشینی و به مصاف دشمنان میروی، پنداری که خورشید در برج حمل میدرخشد (خورشید در برج حمل که درخشانتر از همیشه است شبیه توست هنگامی که بر اسب خود مینشینی و به میدان جنگ میروی).
۳۱)اسب همت را عنان ار تنگ گیری تو رواست زانک پیش تو جهان بس تنگ میدان آمدست
اسب همت: اضافه استعاری
عنان تنگ گرفتن؛ عنان گرفتن: کنایه از در اختیار گرفتن و نیز از حرکت باز داشتن، متوقف ساختن.
( فرهنگنامه شعری)
خاقانیا زمانه زمام امل گرفت گر خود عنان عمر بگیرد زمان مخواه
(دیوان خاقانی. ص ۳۷۷)
تنگ میدان: آن که میدان کوتاه دارد، کنایه از مجال و فرصت محدود (فرهنگنامه شعری)
مجیر در جای دیگر دیوان گوید:
روزی که شوند تنگ میدان از حادثه قضا دو لشکر
(دیوان مجیر، ص ۱۱۴)
بین کلمات اسب، عنان و تنگ میدان تناسب وجود دارد.
معنی بیت: اگر اسب همت خود را با آرامی و با طمأنینه حرکت دهی، جایز و شایسته است. برای اینکه جهان در مقابل تو کوچک و تنگ تر شده است. (جهان برای جولان و گردش اسب همت تو وجود تو کوچکتر و تنگتر شده است).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳۲)کارساز عالمی امروز در دوران تست خوشتر از خوش هر چه آن در تحت دوران آمدست
در بیت با تکرار دوران آرایه تکریر ایجاد شده است و بین خوش و خوشتر جناس زاید (مذیل) وجود دارد.
معنی بیت: تو چاره گر و کارگشای کار فرو بستهی جهان و خلق جهانی و در دوران سلطنت تو، تمام خوشیهایی که پیش از این در دوران دیگر دیده نشده بود محقق گردیده است.
۳۳)تیغ یک زخمت که او را هست دندان در شکم خصم را الحق حریف آب دندان آمدست
زخم: ضربه
آب دندان: حریف گول و مفت و مغلوب را گویند، شخصی که همیشه در قمار از او توان برد. (فرهنگ لغات و تعبیرات)
حریف آبدندان: کنایه از هم قمارگول و مفتباز و زبون (فرهنگنامه شعری).
خرد را از سر غیرت قفای خاک پاشان زن هوی را از بن دندان حریف آب دندان شو (۱۵)
معنی بیت: شمشیر دندانه دندانه تو، که به یک ضربت خصم را هلاک می سازد، با ناپیدا بودن دندانههایش برای دشمنانت، الحق حریفی به ظاهر گول است.
۳۴)دولتت دریای دربخش است، وز دوران چرخ او به پایان آمد ار دریا به پایان آمدست
در بیت (با کمی مسامحه) آرایه تصدیر وجود دارد. (کلمه دریا)
در بیت واج آرایی با حرف «د» به چشم می خورد و نیز بین در و دریا تناسب وجود دارد.
معنی بیت: حکومت و فرمانروایی تو مانند دریاست که جواهر و سنگهای گرانقیمت می بخشد. اگر بر اثر گذشت روزگار (در و مروارید و بخشش دریا) تمام شود، بخشش و نعمت و بزرگواریهای شما نیز آن موقع تمام خواهد شد. (بزرگواریها و جوانمردیهای تو مانند دریا تمام شدنی نیست).
۳۵)گر سکندر خوانمت حق با منست از بهر آنک تیغ تو سدی میان کفر و ایمان آمدست
سکندر: اسکندر: گویند دخترزاده فیلقوس است که پدرش دارا نام داشت و چون دارا دخترش فیلقوس را به سبب گند دهن پیش فیلقوس فرستاد و دختر از دارا حامله بود و اظهار می کرد تا بوی دهن او را با اسکندروس که آن را به فارسی سیر گویند علاج کردند و بعد از آن فرزند به وجود آمد. او را اسکندر نام نهادند و نام مادر او ناهید بود و بعضی گویند اسکندر پیغمبر شد و او را ذوالقرنین از آن جهت گویند که دو طرف پیشانی او بلند و برآمده بود. اسکندر به معنی یاور و یاری کننده مرد (برهان)
اسکندر در یکی از سفرهای خود، سد یأجوج و مأجوج را بنا می کند. شاهنامه فردوسی سفرهای اسکندر را با سفر وی به ظلمات خاتمه می دهد (۱۶).
بین کفر و ایمان تضاد وجود دارد و بیت تلمیح دارد به داستان سکندر و سد او.
معنی بیت: اگر تو را اسکندر فاتح جهان بخوانم، درست گفته ام. چرا که شمشیر تو در کشتن و نابود کردن کافران، مانند سدی است که اسکندر برای نابودی یأجوج و مأجوج آن را ساخت.
۳۶)مومن از تست ایمن و ترساست ترسان لاجرم در حریم ترس تو ترسا مسلمان آمدست
ترسا: ترسنده و واهمه کننده، عابد نصاری، راهب. پهلوی: ترساک، ترسند، از خدا و مجازاً به مسیحیان اطلاق شده چنانکه راهب در عربی به همین معنی است. استاد هنینگ ترسا را ترجمه از سریانی می داند. (فرهنگ لغات و تعبیرات)
بین ترس و ترسا و ترسان جناس زاید (مذیل) و نیز صنعت اشتقاق وجود دارد.
ترسا تکرار شده است (تکریر).
در بیت واج آرایی (با حروف س) وجود دارد.
بین ایمن و ترسان طباق وجود دارد و نیز بین مومن و ترسا، مراعات النظیر (و یا به عبارتی طباق) وجود دارد.
معنی بیت: انسان با ایمان در کنار تو در امان است و مسیحی و غیر مسلمان همیشه در حال ترس و بیم است در حریم ابهت و صلابت تو، ترسا مسلمان شده است.
۳۷)همتت جایی رسید ای شاه کاندر جنب او نه فلک با طول و عرضش ده یک آن آمدست
نه فلک: عبارتند از فلکهای قمر، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، اطلس یا ثوابت، فلکالافلاک یا عرش (فرهنگنامه شعری)
ده یک: یک دهم چیزی (همان).
بین طول و عرض طباق وجود دارد.
معنی بیت: ای پادشاه! همت و بزرگواری تو به مرتبه ای رسید که فلک نه گانه در مقابل او بسیار کم ارزش و ناچیز به نظر می رسد (همت و جوانمردی و بزرگواری تو با ارزش تر و با اهمیت تر از فلکهای آسمان است).
۳۸)دوش با دل گفتم این شهزاده از روی خرد چون پدر فرمانده ایران و توران آمدست
ایران: ولایت عراق و فارس و خراسان و آذربایجان و اهواز و طبرستان و بیشتر از حدود شام را نیز گویند. (برهان)
توران: نام ولایتی است بر آن طرف آب آمد یعنی ماوراء النهر و چون این ملک را فریدون به دو پسر بزرگ خود داده بود، به توران موسوم شد. (همان)
بین ایران و توران تناسب وجود دارد.
معنی بیت: دیشب در دل خود گفتم که این پادشاهزاده مانند پدرش (که شاه است) فرمانده ایران و توران شده است.
۳۹)دل مرا گفت این قدر می دان که از قرآن مجد لفظ انی جاعلٌ در شأن ایشان آمدست
انی جاعل: قسمتی است از آیه «و اذقال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لاتعلمون» (آیه ۳۰ سوره بقره، ۲)
ترجمه: فآفتاب