“
قابل توجه است که حقوق کلیسا لااقل در برهه ای از زمان ، صرفاً در محدوده کلیسا قابل اجرا بوده است و خود کلیسا در خارج محدوده داخلی تابع قوانین دولتهای متبوع خود بوده است . در واقع حقوق حاکم بر کلیسا تنها شامل امور دینی و درمان رنجهای روحی و حفظ اموال کلیسا و احیاناً مجازات کشیش های متخلف می شده است.(پیشین، ۵۸ )
مذهب مسیح متعرض هیچیک از حدود الهی نگردید ، شریعت عیسی امر به عفو و اغماض و حلم و بردباری نمود و به پاداش های ملکوتی بیشتر اهمیت داد . از نظر مذهب مسیح جرم عملی است که اخلاقاً مذموم و از طرف خداوند تبارک و تعالی منع گردیده و هرگاه کسی آن را مرتکب شود از دستور خالق سرپیچی نموده و اخلاقاً مسئول است و ارتکاب گناه شخص مرتکب را در آن دنیابا عذاب الهی مواجه میسازد . و در مورد مجرمین اصلاح پذیر معتقد بود که هدف کفاره گناه آموزش گناهکار است به همان نحو در مورد جرایم مهم باید هدف مجازات تزکیه نفس مجرم باشد. (شامبیاتی ۱۳۷۳، ۱۵۴)در آموزه های دین مسیح این اعتقاد وجود دارد که خدا در اصل بشر را به صورت خود آفریده است و این ماهیت انسان را قادر میسازد که هم خدا را در خود متجلی بسازد و هم نسبت به آفریدگار خود خیانت کند و پرستش خدای آفریدگار به خودپرستی و بت پرستی شیطانی تبدیل شود که در کتاب مقدس این اشتباه را به عنوان گناه معرفی میکند و این عصیان و نقض عهد بیگانگی بین خدا و انسان را موجب میشود .
بشریت تنها گناهکارانه عمل نمی کند بلکه اساساً خود گناهکار است و این موضوع را به لحاظ اخراج آدم از بهشت به خاطر خوردن یک میوه ممنوعه و اخراج او از بهشت بیان میکند و آدم را که سمبل انسانها است و مرتکب گناه شده است پس همه مردم محکوم به جهنم هستند و انسان ها هرگز نمی توانند گناهکار نباشند و امکان منحرف شدن از صورت خدایی در آن ها وجود دارد و بدین سان گناه را نوعی کفر و بی ایمانی به شمار می آورد.(بار ینگتون سیمون ودیگران ۱۳۷۹ ،۸۹-۸۷)
از آنجا که این بی ایمانی افراطی بشریت را از خدا دور میسازد انجیل بشریت را به سوی خداوند دعوت میکند و وعده آمرزش گناهان و عفو را میدهد و عیسی مسیح بر فراز صلیب گناه همه انسانها را بر عهده گرفت و به جای آنان عذاب کشید .
در آیین مسیح غسل تعمید و انجام مناسک غسل تعمید به نوعی خروج مومنانی است که از اسارت گناهکاری بیرون آمده و به بندگی و دینداری الهی رسیده اند و در نتیجه خداوند آنان را به عنوان پسران و دختران خویش می پذیرد و آنان را پارسا و دیندار میخواند میباشد . کسانی که غسل تعمید یافته اند از گناهان گذشته پاک شده و از این پس با دلی پاک زندگی میکنند و بدین سان چنین انسانهایی دیگر کاملاً گناهکار نمی باشند و دینداری و پاکی آن ها ناشی از خدا است.
مشاهده میگردد که در آیین مسیح غسل تعمید نیز وضعیتی مشابه با توبه در دین اسلام دارد و همان گونه که توبه باعث می شود که مجازات اخروی ساقط گردد و چنین فردی محبوب خداوند شود پس از اجرای مناسک و مراسم غسل تعمید چنین وضعیتی برای گناهکار در آیین مسیحیت هویدا می شود .
۳- دین زرتشت
آیین زرتشت یکی از ادیان الهی و پدیدههای فرهنگی ایران باستان است که بنای تعالیم آن بر اساس گفتار نیک ، کردار نیک و پندار نیک میباشد .
دین زرتشت در قرآن مجید در ردیف ادیان یهود و مسیحیت تحت عنوان مجوس ذکر شده است خداوند در سوره مبارکه حج آیه ۱۷ می فرماید :« مسلماًً کسانی که ایمان آورده اند و یهود و صائبان و نصاری و مجوس و مشرکان ، خداوند در میان آن ها روز قیامت داوری میکند ». و مفسرین و علمای اسلامی عقیده دارند که منظور از مجوس قومی است که به زرتشت گروند و کتاب مقدسشان اوستا است.
تعالیم زرتشت در کتاب اوستا بیان گردیده است «وستا» در لغت به معنی دانش است و «اوستا» که حرف الف آن را معرفه نموده است به معنای دانش دین زرتشتی است . این کتاب دارای ۲۱ نسک میباشد که جمعاً به سه بخش تقسیم گردیده است : بخش اول به معرفی اصول دین زرتشت می پردازد و بخش دوم به بیان نمازهای لازم برای زنده ها و مرده ها و جشن ها می پردازد و بخش سوم داتیک است که درخصوص مسایل حقوقی بحث نموده است .
مجموعه قوانین زرتشت در اصطلاح اوستا به وندیداد موسوم است واژه وندیداد به معنای قانون ضد دیو یا قانون ضد دشمن دیو میباشد . در کتاب وندیداد که مجموعه قوانین زرتشت در دوره ساسانی است . جرایم گوناگون را معمولاً با تازیانه مجازات میکردند .
اوستا تمام اعمال ناشایستی را که مطابق ارزشها و افکار رایج آن زمان بود و به دلایل گوناگون مردمان از ارتکاب آن بازداشته می شدند جرم برشمرده است اگرچه تمام این اعمال با عنوان گناه مطرح شده اند بعضی از آن ها نوعی عمل خلاف اخروی هستند و کیفر آن ها به صورت مکافات دنیایی و اخروی تعیین شده است .
در اوستا از جرم تصویری فرامرزی و گاه آن جهانی و علیه حیات موجودات عالم اعم از انسانی و غیر انسانی ارائه شده است یعنی شارع مقدس و مقنن در دین زرتشت علاوه بر جنبه حقوقی امر به جهان شمولی آن اشاره میکند بلکه از جرم به عنوان عملی مضر برای جهان یاد میکند و حتی مجازات (زَنش) مجاز (به حکم قانون مثل زنش مجرم) نیز باید محدود شود تا به آن مدینه فاضله مطلوب بشر یعنی از بین رفتن زنش نایل آییم چرا که هر گونه تعدی به حیات انسان خواه به عنوان مجازات و به اصطلاح زنش مجاز و تحکم قانون نیز مغایر با کرامت انسان است.[۹]
با مطالعه در کتاب مقدس زرتشتیان بحثی درخصوص اعاده حیثیت از مجرمان و گناهکاران مشاهده نمی گردد لیکن در بخش سوم شانزدهمین نسک بنام مستوریستان نام دارد و در بخش پنجم این نسک در مورد جزئیات و یا آزمایش الهی است یعنی آیینی که یک بی گناه برای اثبات بی گناهی خود از آزمایشهای سخت می گذرد .
در آیین زرتشت آزمایش ایزدی به عنوان یکی از دلایل مهم و کاربردی اثبات جرم موضوعیت داشته است . این عمل در ایران قدیم آزمایش الهی « ور » نامیده می شد و یکی از ادله اثبات دعوی به شمار میرفت . عبارت از آزمایشهای سخت جسمی بود که خواهان یا خوانده برای اثبات ادعای خود به آن استناد می کرد و این کار وقتی بود که به طریق دیگر نمی توانستند ادعای خود را ثابت کنند . اجرای آزمایش ایزدی آیین و تشریفات خاص خود را داشت و موارد اجرای آن کاملاً مشخص بود . انواع «ور» مشکل و برخی آسان بود . آزمایش ایزدی عبارت بود از راه رفتن در آتش و داخل نمودن دست در روغن داغ یا آب جوش و یا ریختن آهن گداخته بر قسمتی از بدن و یا خوردن و آشامیدن مقدار زیادی از غذا که یک فرد عادی نمی توانست آن را تحمل کند.(کیخسروی مقدم ۱۳۵۶ ، ۲۶۱) و از این طریق با سربلند بیرون آمدن از این آزمایشات سخت فرد بی گناه دانسته می شد و به نوعی از وی اعاده حیثیت می گردید .
“